فراکسیون امید،‌ نیازمند اقتدار در مدیریت

بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی علوم و نیرو دارای زوایای گوناگونی بود که قابل بررسی است. از این رو گرچه هردو گزینه پیشنهادی با آرای متفاوتی به وزارت رسیدند، اما در این راستا عملکرد فراکسیون‌های مجلس متفاوت بود. از سویی شاهد عملکرد فراکسیون امید بودیم که با وجود تاکیدات بسیار بر رأی فراکسیونی مشاهده شد که‌ در قضیه رأی اعتماد به دکتر منصور غلامی کاملا مضمحل و ازهم‌‌پاشیده عمل کرد. این درحالی است که سایر فراکسیون‌ها طبق نظر جمعی فراکسیونی عمل کردند. البته ‌عملکرد فراکسیون امید که در چند مورد نیز سابقه داشته، چنان است که برخی علت آن را به نوع مدیریت دکتر محمدرضا عارف در ریاست فراکسیون می‌دانند. البته عملکرد فراکسیون امید از گذشته و انتخابات هیات‌رئیسه مجلس و زمانی که دکتر عارف نتوانست ریاست مجلس را بر عهده بگیرد، با این مشکل مواجه بوده است. از این رو فراکسیون امید دچار مقداری ناامیدی و پراکندگی فکری شده که به‌نظر می‌رسد با عملکرد نه‌چندان قوی‌ای که در مقاطع مختلف مجلس از خود نشان دادند، از درجه ‌این اقتدار در مقابل اصولگرایان و سایر اصلاح‌طلبان کاسته شده است. مساله دیگری که وجود دارد، این است که رئیس فراکسیون باید اقتدار کافی داشته باشد، چرا که در صورت هرگونه ضعف، عدم‌اقتدار در موضوعات مختلف مشاهده می‌شود؛ مانند قضیه عضو زرتشتی شورای شهر یزد که اکثر نمایندگان فراکسیون امید در این باره اظهارنظر کردند، اما دکتر عارف با اینکه شخص مورد نظر به‌نوعی همشهری او محسوب می‌شود، باز هم از اظهارنظر خودداری کرد. از این جهت آقای عارف برای اینکه بخواهد برای رسیدن به قدرت موثر تلاش کند و یا جریان‌سازی کرده و جریانی را رهبری و هدایت کند، باید اقتدار بیشتری از خود نشان دهد. آقای عارف صرفا شخصیتی دانشگاهی است و حتی در سخنانش می‌توان ملایمت را به‌روشنی دید. از این نظر به‌نظر می‌رسد اگر شخصیت دیگری در جایگاه آقای دکتر عارف قرار می‌گرفت، شاید می‌توانست عملکرد به‌مراتب بهتری را رقم بزند. از طرف دیگر احتمال می‌رود در صورت تغییر رئیس فراکسیون امید، این فراکسیون بتواند تغییراتی هم در خود ایجاد کند و در زمان باقیمانده از مجلس دهم بتواند کنش سیاسی موثرتری از خود بروز دهد؛ به این معنی که جریان اصلاح‌طلبی رو به پیشرفت و گرایش مردم به نوخواهی، نوپذیری و اصلاح در تمام زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رو به گسترش خواهد بود. در طرف مقابل نیز اصولگرایان قرار خواهند داشت که رفته‌رفته به افول خواهند رفت. بدین جهت آینده سیاسی کشور این‌گونه ترسیم خواهد شد. از سوی دیگر چنان‌که در فراکسیون امید شاهد بودیم، حتی برخی حامیان فراکسیون امید به رأی فراکسیونی پایبند نبودند و خود را کنار کشیدند، چون می‌دانند با توجه به مسائل پیش‌آمده جامعه نیز به آنها اعتماد و اعتنایی ندارد. از سوی دیگر درآینده سیاسی کشور دیگر خرده احزاب یا تشکل‌هایی که خود را وابسته به اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان می‌دانند، کم‌کم از دایره سیاسی کشور کنار خواهند رفت. نهایت اینکه با چنین روندی که ملاحظه می‌شود، نمی‌توان به آسانی آینده موثری را برای فراکسیون امید متصور بود.
*جامعه شناس