روزنامه همدلی
1396/08/22
پاسخهای «عباس پژمان» به پرسشهای «همدلی» درباره رمان «بوف کور» و «صادق هدایت» «بوف کور»ِ سختخوان
80 سال از انتشار رمان بحثبرانگیز «صادق هدایت» «بوف کور» گذشتعباس پژمان، پزشک، مترجم و نویسنده است. او همچنین داور یک دوره از جایزهٔ گلشیری در بخش رمان و داور چندین دوره از جایزهٔ کتاب سال و کتاب فصل و پروین اعتصامی در بخش ترجمه بودهاست. ترجمهٔ پژمان از کتاب من و پلاترو، اثر خوان رامون خیمنس، در دپارتمانهای زبان و ادبیات اسپانیایی در دانشگاه علامهٔ طباطبایی و بعضی از واحدهای دانشگاه آزاد تهران تدریس میشود. کتاب او، «من و بوف کور»، اثری تحقیقی و تحلیلی و داستانی درباره رمان صادق هدایت است.
به نظرتان اهمیت «بوف کور» در چیست؟ چرا این رمان اینگونه مورد استقبال نسلهای متعددی از مخاطبان ادبیات قرار گرفته است؟
همه میدانیم بوف کور رمانیست که تقریباً هر کسی به رمان و ادبیات علاقه دارد، آن را خوانده است یا دستکم به سراغ آن رفته تا بخواندش. چراکه بعضیها میتوانند آن را بخوانند، که حالا از آن خوششان نمیآید یا چون سبکش سبک آسانی نیست، نمیتوانند آن را بخوانند اما کمتر کسی است که به رمان علاقه داشته باشد ولی به سراغ «بوف کور» نرفته باشد. همه نویسندگان و اهل قلم آن را خواندهاند؛ حالا چه با نگاه موافق، چه با نظر مخالف. بنابراین اهمیت بوف کور و اینکه در رمان فارسی و ادبیات داستانی فارسی جایگاه اول را دارد، با همین اشاره مشخص میشود. من که شخصاً میگویم بوف کور هم از حیث شهرت، هم از حیث تاریخی، و هم از نظر هنر رماننویسی، اولین رمان فارسی است. بوف کور رمانی است که تا امروز شاید هزاران مقاله و رساله و کتاب و نقد و یادداشت دربارهاش نوشته شده است. کدام رمان در زبانی فارسی است که اینقدر به آن توجه شده باشد؟ و اینقدر به آن اهمیت بدهند؟
با توجه به اشاره شما به هنر رماننویسی در این اثر میتوان گفت از حیث فن رمان نویسی جهان شمول است؟ یا نه این موضوع را در سطح رمان داخلی میبینی؟
من میگویم بوف کور، اولین رمان فارسی است که در سطح رمانهای جهانی نوشته شد و نویسنده آن، کسی بود که رمان جهان را بهخوبی میشناخته است. توجه داشته باشید که هدایت در ایران اولین کسی بود که اولیس جویس را خواند. من نمیدانم اکنون چند نفر در ایران و بین نویسندگان هستند که توانستهاند این کتاب را بخوانند، ولی او نزدیک یک قرن پیش این کار را کرد و میدانم او بسیاری از رمانهای مهم آن زمان را هم خوانده بود و خیلی خوب هم آنها را فهمیده بود. یکی از رمانهایی که ایشان خوانده بود، «نادیا» است که برتون در آن رمان به مسئله زن اهمیت بسیاری میدهد. به نظر من بوف کور در نقد نظریات برتون در مورد زن نوشته شده است. حقیقتاً فهمیدن «نادیا» کار سادهای نیست، این اثر یک رمان خاص است اما من احساس کردم هدایت آن را خیلی خوب فهمیده بود. حتی در بین فرانسویها هم کمتر کسی اینقدر خوب همچون هدایت توانسته است «نادیا» را بفهمد و درک کند.
این اهمیت و توجهی که از آن نام بردید به چه دلایلی است؟ یعنی اگر بخواهید مولفههای اساسی را که باعث شهرت این اثر شدهاند، نام ببرید، چه مواردی هستند؟
عوامل متعددی در این مسئله دخالت دارد، تنها خود «بوف کور» نیست. همان خودکشی هدایت، یکی از عوامل است. و اینکه هدایت کسی بود که همیشه محفلی داشت برای خودش که دوستان اهل قلم و بزرگان آن زمان دور او جمع میشدند. چنین کسی این کتاب را نوشته. هدایت آن زمان در بین اطرافیانش بسیار محبوب بود و آنها او را دوست داشتند؛ این خودش یکی از عوامل است. یا آن زمان رادیو بی بی سی یکی از رسانههای مهم جهانی بود و دوستان او که در این رادیو بودند، برایش خیلی تبلیغ میکردند. هدایت در زمان خودش بین نویسندگان و روشنفکران هم بسیار مشهور بود. علاوه بر این، در فرانسه تحصیل کرده بود و عدهای از نویسندگان نامدار فرانسه، کسانی مثل برتون و سوپو و غیره، او را میشناختند. بعد از خودکشی او هم دوستانش آنجا مطالب و سوگنامههای زیادی در نشریات فرانسه نوشتند. اینها همه عواملی بودند که بوف کور را تبلیغ کردند و باعث اهمیت آن شدند. پس از انقلاب هم عوامل دیگری پیدا شد که باز به افزایش شهرت بوف کور کمک کرد. یکی از این عوامل، ممنوعالچاپ شدن آن اثر بود. خیلیها وسوسه می شوند کتابهایی را که ممنوعالچاپ میشوند، بخوانند. این در مورد بوف کور هم میتواند صدق بکند. به دلایل ایدئولوژیک هم باز بوف کور شهرت پیدا کرد. هدایت نسبت به مذهب نظر خاصی داشت و بعد از انقلاب مذهب یکی از موضوعات مهمی بود که مورد توجه قرار گرفت. در نتیجه کسی مانند هدایت، هم مورد توجه مذهبیها واقع شد که رفتند او را بخوانند تا بتوانند نقدش کنند، هم مورد توجه کسانی قرار گرفت که جهانبینی هدایت را دوست داشتند. باری، همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا به شهرت بوف کور یاری برسانند.
غیر از مواردی که به شهرت آن افزود، خود کتاب چه وضعیتی دارد؟
خود کتاب هم واقعاً کتاب خوب و خاصی است. اگر کسی اهل مطالعه دقیق باشد، دنیای خاصی را در بوف کور پیدا خواهد کرد. دنیایی که واقعاً جالب است. بهخصوص آن شعری که در فصل اول کتاب هست و میتواند خیلیها را مسحور کند. و به نظر من عامل اصلی که باعث شهرت این کتاب شده است، همین است. زیباییِ خودِ کتاب و تاثیری که بر ذهن و قلبِ خواننده میگذارد.
برخی تفسیر میکنند که بوف کور بازگشت به تاریخ ایران باستان و رمزگشایی از آن است. ارزیابی شما درباره این موضع چیست؟
من این تفسیرها را قبول ندارم. رمان چیزی است که نویسنده ممکن است در دل آن تصویرهایی بسازد و اینها خود به خود یک شباهتهایی به بعضی چیزها پیدا کنند. اما اینها معنای اصلی آن اثر محسوب نمیشوند. در بوف کور از ابتدا تا انتها صحبت از زن است. صحبت از عشق است. همه تصویرها و اشارات و تلمیحاتی که در این کتاب است، به کتابها و فیلمی است که در آنها هم صحبت از زن و عشق و ازدواج و خیانت در زناشویی است. موضوع اصلی یا تم بوف کور هم همین است. حالا گیرم که بعضی تصویرهایی هم که در در آن هست، شباهتهایی به بعضی چیزهای دیگر هم داشته باشند. اینها را نمیشود به کلیت اثر تعمیم داد.
غیراز این رمزگشاییها، تاویلهای روانکاوانهای هم از اثر شده است؛ مثل اینکه بوف کور حاصل دوران روانپریشی روحی هدایت است. در این خصوص چه نظری دارید؟
الآن دیگر در عالم نقد و تفسیر به چنین برداشتهایی اعتقاد ندارند. هیچ نویسندهای را نمیشود از روی رمانها و داستانهایی که نوشته است، روانکاوی کرد! کسانی که نویسنده هستند، میدانند واقعیتهای زندگی که وارد رمان میشود، حالا چه این واقعیتها مربوط به خود نویسنده باشد، چه واقعیتهای دیگری باشد، امکان ندارد تغییر نکند. اتفاقاً هدایت در مصاحبهاش با «مصطفی فرزانه» گفته چیزهایی از زندگی خودم آنجا هست حتی به یکی دو مورد هم اشاره کرده است. مثلاً آن گلدان راغه که از بالای قفسه میافتد و میشکند؛ خود هدایت میگوید، من یک روز داشتم میرفتم اصفهان. اتوبوس گرم بود. خواستم شیشه را باز کنم که شکست. آن وقت راننده با من دعوا کرد و وقتی رسیدیم اصفهان، چمدان مرا نداد تا من رفتم عمویم را آوردم. عمویم پول شیشه را به راننده داد و چمدان مرا پس گرفت. واقعیتهای زندگی وقتی سر از رمان دربیاورند، به این روز میافتند. نویسنده را از روی رمانها و داستانهایی که او نوشته است، نمیشود روانکاوی کرد و حکم داد که مثلاً افسرده بوده، روانپریش بوده و غیره. در هر حال هیچگاه نمیشود از روی آثار نویسنده درباره روان او چیزی گفت. هرکس هم بگوید، چیزی را نمیتواند ثابت کند. البته هدایت گاهی افسرده هم میشده اما از روی آثار او نمیشود به چنین نتیجهای رسید. درست است که بعضی آثارش غمانگیز است، اما آثاری هم دارد که بسیار شوخطبعانه است.
برخی معتقدند این اثر آنقدر پیچیده است که نمیتواند بهراحتی خوانده شود.
درست است. خواندن بوف کور خیلی راحت نیست. این اثر را هدایت زمانی نوشت که نوشتن چنین رمانهایی مد بود. تقریباً در همان زمانهایی نوشت که الیوت «سرزمین هرز» را سروده بود. آن سالها ادبیات شدیداً تحت تاثیر فروید بود. دوران طلایی سوررئالیست بود. سوررئالیستها اصلاً به اثرهایی که جوری نوشته میشوند که بعضی چیزها را برای خواننده توضیح میدهند، اعتقاد نداشتند. «نادیا» هم در همان زمانه نوشته شد و خواندنش خیلی سخت است. در هر حال، خواندن بوف کور راحت نیست. بوف کور رمانی نیست که هر خوانندهای بتواند آن را راحت بفهمد.
تاثیر سوررئالیسم و روانشانسی در بوف کور همواره تاثیری جدی بوده. نگاه شما به این دو مقوله چیست؟
بوف کور یک روایت خوابگونه است و روایتهای خوابگونه یک داستان ظاهری دارند و یک معنایی در عمق خود، که آن داستان ظاهری آن معنا را روایت میکند. فهمیدن آن معنا کار هرکسی نیست. خواننده بوف کور در درجه اول سبک آن را بفهمد و برای این کار لازم است او با نظریات فروید آشنا باشد. اتفاقاً در خود بوف کور هم پنج یا شش جا به نظریات فروید اشاره میشود. علاوه بر این، باید با سوررئالیسم آشنا باشد. مخصوصاً «نادیا»ی آندره برتون را خوانده باشد. در نادیا، برتون پنج سطر خالی به صورت نقطه چین گذاشته است. در «بوف کور»ی که به دستخط خود هدایت است، دقیقاً پنج سطر خالی به صورت نقطهچین هست!
سایر اخبار این روزنامه
نصف خاور میانه لرزید
«احمد خاتمی» میگوید که از حضورش در «فضای مجازی» استقبال کمنظیری شده است هضم دشوار یک نگاه
حجاب واجب شرعی است اما اجباری نیست
امیدها و انتظارها بعد از نشست سران قوا درباره موسسات مالی
جزئیات نامه محرمانه بارزانی به حاج قاسم
پاسخهای «عباس پژمان» به پرسشهای «همدلی» درباره رمان «بوف کور» و «صادق هدایت» «بوف کور»ِ سختخوان
ولیعهد عربستان درپی چیست؟ قمار بزرگ پرنس
علی دشتی قانون منع بکارگیری بازنشستگان و الزامات آن
رییس سازمان انرژی اتمی اگر برجام بهم خورد، آنها را حیرتزده میکنیم
تشکیل جلسه اتحادیه عرب به درخواست عربستان برای موضوع ایران
صادق خرازی: ایران و آمریکا در صلحِ مسلح هستند
دستور قطعی «ولایتی» برای اخراج استاد دانشگاه آزاد اراک
ایران 3 تا 7 میلیون کودک کار دارد
یک زن اهل سنت در خراسان شمالی، برای نخستینبار دهیار شد
دبستانهای دخترانه در 10 سال گذشته معلم ورزش نداشتهاند