کلوزآپ تلخ از پایان اسطوره

صدای سوت «متئو لائوس» داور اسپانیاییِ نبرد تلخِ «سن سیرو» ی شهر میلان، درست شبیه برهم خوردن صفحه کلاکت صحنه فیلم برداری فیلم های ایتالیایی بود. انگار «فدریکو فلینی»، فیلم برداری «جاده» را کلید زده باشد. اگرچه ماجرا برای هواداران لاجوردی پوشان به پایان رسیده بود، اما بی تردید قاب های تلویزیونی در سرتاسر جهان به تماشای یکی از تلخ ترین فیلم نامه های فوتبالی تاریخ نشسته بودند. فیلم های ایتالیایی همیشه قهرمان دارند. فوتبال هم همیشه قهرمان دارد. سینمای ایتالیا «سالواتوره دویتا» ها را دارد و فوتبال شان هم «جان لوئیجی بوفون» ها را. در نمایی ماندگار از «سینما پارادیزو»، پیش چشمان «سالواتوره» سینمای روستایشان فرو می ریزد؛ سینمایی که در کودکی برای تماشای فیلم در آن جا، پول خرید شیر را که مادرش به او داده بود، صرف خرید بلیت کرده بود. حکایت نزدیک به واقعِ سینمای ایتالیا، برای فوتبال آن ها هم رقم خورد. در شب تلخ «سن سیرو»، کودک ایتالیایی که همراه پدرش به استادیوم آمده بود، پایان اسطوره را تماشا کرد. «متئو لائوس» داور اسپانیایی بازی، سوت پایان 90 دقیقه «ناایتالیایی» را می زند. سوتی که مجازات یک نسل فوتبال ایتالیاست. لائوس بر پایان سمفونی ناموزونی محصول ارکستر سرمربی «جامپیِرو ونتورا» ی 68 ساله می دمد. حالا فصل قاب های ماندگار سینما می رسد. سینما پیش چشمان سالواتوره فرو می ریزد. صدای موسیقی برادران «موریکونه» بر صحنه حاکم می شود و چهره پُر از بهت پسرک... بوفونِ افسانه ای در آغوش داور مشوش اسپانیایی که گویا از ناتوانی لاجوردی پوشان در گشودن دروازه سوئد کلافه شده بود، قرار می گیرد. گزارشگر تلویزیونی ایتالیا می گوید: «جام جهانی تو را از دست داد» ... کلوزآپ های تلخ کارگردان ایتالیایی، اولین قاب تصویری از تلخ ترین حذف تاریخ چکمه پوشان می شود؛ حذف از روسیه 2018! «جورجیو» دستش را روی چشمان پسرش می گذارد. شاید نمی خواهد پسرک شش ساله اش در اولین تجربه حضور در استادیوم فوتبال، فروپاشی تمام آرزوهای ورزشی یک ملت را ببیند. نمی خواهد «مارکو» اشک های اسطوره را ببیند که با مجری تلویزیونی ایتالیا این گونه دیالوگ می گوید: «این تنها افسوس زندگی من است» . سینما، تلویزیون و فوتبال یکی از بی رحمانه ترین پیوندهایشان در تاریخ را با هم به نظاره می نشینند. پیوندی که پُر بود از دکوپاژهای تراژیک. دکوپاژ تنفر ایتالیایی از عملکرد «ونتورا» ی پیر که در رگ های بیرون زده گردن هوادار لاجوردی پوش به چشم می آمد. دکوپاژ تمرد «دانیله ده روسی» نیمکت نشین، از فرمانِ گرم کردن سرمربی برای حضور در زمین که نشانِ ازهم گسیختگیِ روح تیم بود. دکوپاژ فریاد شادی زردپوشان سوئدی که در سکوت سن سیرو، بدجوری معنادار بود. دکوپاژ نگاه بوفون به نقطه ای نامعلوم در استادیوم. نگاهی که شاید همچون نگاه «جولیتا ماسینا» در «جاده» باشد. بوفون به جاده پشت سر خود نگاه می کند و شاید به این فکر می کند که چرا پایان یک جاده پُر از افتخارات ریز و درشتِ یک قهرمان، باید چنین تلخ باشد؟ اما ما می دانیم که قهرمان، همیشه قهرمان می ماند...