روزنامه آرمان امروز
1396/08/29
پایان نمایش هیجانی احمدینژادیها
بر اساس قانون اساسی و قانونهای موضوعه هرشخصی مورد ظلم و ستم واقع شود باید به مراجع قانونی رجوع کرده و در آنجا اعلام کند که مورد ظلم قرار گرفته است. حتی اگر در قالب امر به معروف و نهی از منکر بدین موضوع نگریسته شود، آنها میتوانند به مراجع ذیربط و تاثیرگذار جامعه نامه بنویسند و در خواست خود را مطرح کنند. از سوی دیگر اینکه افراد مشکلات خود را از طریق رسانهها اعلام کنند مسالهای حقوقی و انسانی است که باید صورت گیرد. در این راستا محمود احمدینژاد و یارانش نه در حال حاضر، بلکه در دوره مسئولیت نیز هر چند هفته یک بار طی اقداماتی تلاش میکردند خود را مورد توجه افکارعمومی داخل و خارج قرار دهند. البته این سیره و شیوه آقای احمدینژاد و برخی از همکارانش است که در هر دوره و زمانی با بیان و رفتار غیرمتعارف کاری کند که افکارعمومی به سوی آنها متمایل شود. در واقع جریان احمدینژاد تلاش میکند بهنوعی تشخص منفی پیدا کرده و با گفتمان، ادبیات و رفتارهای خاص و برخوردهای نمادین افکارعمومی را به طرف خود جلب کند. از این رو بستنشینی در حرم حضرت عبدالعظیم نیز در چارچوب این نوع نگرش و رفتار تفسیر و تبیین میشود. این حرکت تلاشی بود برای سوقدادن افکارعمومی بهسمت جریانی که بهلحاظ تجربه تاریخی امتحان خود را پس داده و امروز تقریبا میتوان گفت، در ارتباط با جریان احمدینژاد قضاوت اصلی شکل گرفته است. حال جای تعجب است که این جریان چگونه با شعارهای پر طمطراق از درون جریانهای اصیل نظام بیرون آمد و حاصل کارش نیز افکارعمومی و سیستمهای نظارتی را به چالش کشید و جامعه را با مشکلات جدی درازمدت روبهرو ساخت. واقعیت این است که در گذشته نیز از اینگونه مشکلات در میان افراد و جریانات مختلف به اشکال متفاوت وجود داشته و افرادی مدعی تظلمخواهی بودهاند. باید پرسید، چطور زمانی که جریان احمدینژاد در بالاترین موقعیت اجرایی قرار داشت، در برابر وضعیتی که برای دیگران بهوجود میآمد، یا موید طرف دیگر بودند یا سکوت اختیار میکردند، اما اکنون برای جریان خود دست به بستنشینی میزنند؟ خارج از بحث قضاوت در این مساله، میتوان جریان احمدینژاد را به افکار عمومی واگذار کرد و باید دستگاه قضائی نیز کار اینها را علنا مورد بررسی قرار دهد تا این افراد نتوانند از شرایط مبهم استفاده کنند. البته اعتراض حق طبیعی این افراد است، اما در عین حال باید قضاوت را به قانون سپرد. از این جهت این شیوهها و روشها زیبنده نظام و جریانات سیاسی کشور نبوده و به جای روند منطقی نمایشی هیجانی است. مثل خیلی از کارهایی که توسط این جریان شکل گرفت و ازیاد رفت، این مساله نیز سپری شده و افکارعمومی به این نوع رویهها واکنش چندان مثبتی نشان نمیدهد. در عین حال باید مراقب بود در حلقه جریان احمدینژاد قرار نگرفت که بخواهند به مطرح کردن بیشتر خود بپردازند. بدین جهت شاید عبور بیاعتنا از کنار این مسائل، تاثیر بیشتری از پرداختن به آن داشته باشد.* فعال سیاسی اصلاحطلب
سایر اخبار این روزنامه
فشارشبكهها عليه حقانيان
اسكان زلزله زدگان شتاب گرفت
هاشمي زدايي از دانشگاهآزاد، اين بار؛ فائزه
روحاني مي خواهد هردو جناح را داشته باشد
دیدار ذوالنور با پدرم
توجه به زنان در مدیریت بحران
باز هم استعفای امام جمعه کرمان
آموزش دعانویسی با حداقل۵۰میلیون تومان!
پایان بستنشینی نمایشی بقایی و یاران
محکومیت پزشک کیارستمی به پرداخت دیه
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
پایان نمایش هیجانی احمدینژادیها
رضا ضراب کجاست؟
نماد اصلاحطلبی، سیبل رقیبان
لزوم اسکان حادثهدیدگان در مکانهای مسقف
دیدار ذوالنور با پدرم
کشف محموله دپو شده کمکهای مردم
تکذیب تحریم بانک سپه