رابطه ایران با روسیه ربطی به دولت‌ها ندارد؟

آفتاب یزد- گروه سیاسی: 12 دیدار در چهار سال. یعنی‌هر یک سال سه دیدار. این روایت تاریخ از بودن پوتین و حسن روحانی در کنار هم است.
مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه در دیدار با ولادیمیر ژیرنوفسکی رئیس حزب لیبرال دموکرات روسیه در محل دومای دولتی این کشور این را گفته؛ اینکه طی ۴ سال گذشته آقایان روحانی و پوتین ۱۲بار با یکدیگر ملاقات کرده‌اند و این دیدارها بر گسترش همکاری‌های فی ما بین در تمامی زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و ... بسیار تاثیرگذار بوده است.
حسن روحانی کسی بود که از زمان ورودش، شعار تغییر در روابط دیپلماتیک را سر می‌داد، زمانی که داستان برجام را به پیش کشید از یک تحول عمیق می‌گفت، از گفتگو با غرب. این نکته نشان می‌داد که حسن روحانی قرار است تا اینبار به جای آنکه به سمت روسیه گرایش نشان دهد، اروپا و حتی ایالات متحده را مورد توجه قرار دهد. چهارسال گذشت. هرچند در این مدت و بعد از برجام، رفت و آمد مقامات اروپایی و بعضا سرمایه‌گذاران‌شان به ایران بیشتر و بیشتر شد و اتوبان مذاکرات بین اروپا و ایران وسیع تر از دوران تحریم.
اما حالا آمارها نشان می‌دهد هیچ دیداری در سطح ریاست جمهوری قابل قیاس با دیدارهای روحانی و پوتین نیست.


ما هنوز هم کما فی السابق بیشترین نزدیکی را با روسیه داریم. شریکی که غیر قابل اعتماد باشد یا قابل اعتماد هنوز هم به عنوان یک کشور اروپایی از نوع شرقی‌اش، در راس امور قرار می‌گیرد. دیدارهای روحانی و پوتین بیانگر این است. این دیدارها اما از جهاتی دیگر نیز قابل بررسی است چرا که از لحاظ تعدادو جنس ملاقات با آنچه در دولت سابق ایران رخ‌داده، متفاوت است.

قیافه آن روز پوتین
پوتین در آخرین دیدارش با محمود احمدی‌نژاد در حالتی به سراغ او رفت و دست در دست او گذاشت که دولت وقت ایران در اوج فشارهای اروپاییان و تحریم‌ها بود. در آن زمان ژست عجیب پوتین بعضا برخی حرکات غیر دیپلماتیکش این سوال را برای بسیاری به وجود آورد که آیا او در شرایطی که ایران دچار مشکلاتی شده است، می‌تواند دوستی اش با ایران را به اثبات رساند؟ آن سالها پوتین رئیس دولت کشورمان را یک جورهایی تنها گذاشت؛ این را از شکل و قیافه‌اش در آخرین دیدار رسمی این دو هم می‌توانستیم ببینیم.
پوتین اگرچه در این دوازده بار دیدار با روحانی، شکلک‌های خارج از عرف از خودنشان نداده، اما هنوز هم این پرسش را بی پاسخ گذاشته که آیا او می‌تواند قابل اعتماد باشد؟ از سویی دوازده بار دیدار حسن روحانی چه معنایی دارد؟
بی تردید مسئله سوریه را در این دیدارها نمی‌توان ندید گرفت، سوریه‌ای که در دولت احمدی‌نژاد به این روز گرفتار نشده بود.
علی بیگدلی کارشناس مسائل بین الملل معتقد است که روسیه اختلافات شدیدی با آمریکا در زمینه سوریه داشت. از طرفی هنوز هم برسرتحریم‌ها‌یی که به دلیل مسائل کریمه از سوی آمریکا شده با این کشور در چالش است اما با این حال اگر روسیه بتواند اختلافات خود با ایالات متحده درسوریه و به ویژه در کریمه را حل کند از ایران جدا می‌شود به عبارتی نزدیکی امروز پوتین و روحانی، نزدیکی عمیقی نیست. ولی این یک حقیقت است که در بحث سوریه، ایران از طریق زمین و روسیه از هوا با یکدیگر همکاری داشتند.

ادعای روحانی
روحانی همیشه ادعا می‌کرد که به سمت غرب حرکت می‌کند و به دنبال یک تغییر است، حالا این آمار نشان می‌دهد که اتفاقا او بیش از هر زمان دیگری ایران را به روسیه نزدیک کرده و نه غرب، آیا به دلیل این بده بستان باید گفت روحانی در حرکت به مسیر اروپا شکست خورده؟ فریدون مجلسی برخلاف نظرات خیلی‌ها‌ می‌گوید که اتفاقا پوتین رئیس جمهور و از معدود شخصیت‌ها‌ی سیاسی در روسیه است که بیشتر به سمت غرب تمایل دارد. رقابت‌هایش با غرب بر سر ایدئولوژی نیست بلکه بر سر قدرت است.
این کارشناس اضافه می‌کند: «پس از فروپاشی شوروی، روسیه بعد از سال‌ها بلاتکلیفی، در مناقشه سوریه می‌خواهد نقش یک ابر قدرت را ایفا کند، مسئله این است که کشورهای درگیر مسئله سوریه تا چه اندازه بتوانند با ابزارهایی که دارند به اهدافی که می‌خواهند برسند.»
این دیپلمات سابق اضافه کرد: «روسیه از ایران برای رسیدن به اهداف خودش در سوریه استفاده کرده و اکنون به اهداف خودش نیز رسیده است. اکنون باید دید ایران که خواهان ارتباط نزدیک با دولت مرکزی سوریه است و خط ارتباطی ایران، عراق، سوریه و لبنان را این کشور می‌داند تا چه اندازه از روسیه به عنوان یک ابزار منطقه‌ای بهره برده است.»

عدم توفیق
علی بیگدلی اما به عدم توفیق مورد نظر روحانی در حرکت به سمت غرب اشاره دارد و می‌گوید: «ماه‌های اولی که روحانی به ریاست جمهوری آمد تلاش کرد تا لااقل در ظاهر هم که شده با موضوع برجام مسیر حرکت دیپلماسی ایران را از روسیه به سمت اروپا تغییر دهد، اما بی‌تردید همان موقع هم او به روی پوتین و نقشش در برجام حساب ویژه‌ای باز کرده بود، تا اینکه بعد از روی کار آمدن ترامپ، روحانی به این نتیجه رسید که این گرایش به غرب عملی نیست و بهتر است بار دیگر اراده‌اش را معطوف به شرق کند. آقای روحانی و گرایش به روسیه محصول فضایی است که بعد از برجام و عدم توفیق مورد انتظار ایجاد شد، البته سوریه هم مزید بر علت است.»

تفاوت با احمدی‌نژاد
دولت سابق که به عنوان دولتی تمام اصولگرا، غرب ستیزی را به عنوان یکی از ایدئولوژی‌هایش باید برمی‌گزید، طبیعی بود که به روسیه نزدیکتر باشد و دیدارهای احمدی‌نژاد و پوتین نیز بیشتر، حال آنکه چنین رابطه نزدیکی که امروز در دولت روحانی است در دولت احمدی‌نژاد نبوده است. دلیلش را وقتی از بیگدلی می‌پرسیم پاسخ می‌دهد: «در زمان احمدی‌نژاد، ایران و روسیه مناقشه‌ها‌یی داشتند هم بر سر نیروگاه اتمی بوشهر و هم برسر مسائل حقوقی دریای خزر. اساسا بخشی از دیدارهای دومقام درآن زمان به مسائل حقوقی دریای خزر مربوط بود و همکاری‌های نظامی و امنیتی منطقه مطرح نشد در حالیکه دردوره روحانی اساسا همکاری‌ها‌ی نظامی و امنیتی دو کشور از اهمیت ویژه‌ای برخوردار و سرمایه‌گذاری‌های انسانی و نظامی باعث شد موضوعات دریای خزر فعلا فراموش شود. با توجه به منافع پر اهمیت تری که در سوریه داریم و رابطه مان با حزب‌الله، رابطه امروز با روسیه هم بیشتر شده است.»
فریدون مجلسی درباره مقایسه دیدارهای احمدی‌نژاد و پوتین با روحانی و پوتین می‌گوید:«احمدی‌نژاد تلاش می‌کرد با کسانی که مقابل آمریکا بودند متحد شود از این رو با دعوت و بی‌دعوت به‌هرجایی می‌رفت و سعی می‌کرد مشارکت داشته باشد. احمدی‌نژاد تلاش داشت تا به خیال خود در آن زمان از روسیه به‌عنوان ابزار استفاده و آنها را مقابل غرب قرار بدهد ،چیزی که غیر ممکن بود، اما اکنون چنین تفکری وجود ندارد و همه تلاش‌ها در جست‌وجوی پایان دادن به بحرانی است به نام سوریه که ممکن است شرایط اقتصادی و سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار دهد.»
مجلسی با بیان اینکه گرایش به غرب هیچ گاه مورد توجه جمهوری اسلامی نبوده است و آنچه در زمان روحانی روی داد صرفا تعامل با غرب بوده است، گفت: «گرایش به روسیه اما توسط نیروها در داخل تایید و تبلیغ می‌شود.»
سوریه، برجام، آغاز فاز جدید ساخت نیروگاه اتمی بوشهر با روسیه، ائتلاف ترکیه، روسیه و ایران، همه می‌تواند دلایل این روزهای در کنار هم قرار گرفتن 12 باره روحانی و پوتین باشد با این حال پوتین هنوز هم می‌تواند با کارت ایران بازی کند و البته ایران هم برای بازی‌ها‌ی خود به کارت روس‌ها‌ دل بسته است.
دیدارهایی که اگر به معنای فاصله گری روحانی از غرب نباشد، به معنای امید بیشتر ایران به روس‌ها‌ی شرقی تا اروپای غربی است .