ضرورت ایجاد بستر مناسب برای رشد نخبگان

ضرورت ایجاد بستر مناسب برای رشد نخبگان
احسان محبیان 
فرار مغزها‌، کلیشه‌ای‌ترین عبارتی که سالیان سال آن را می‌شنویم، می‌خوانیم، لمس می‌کنیم و همچنان هم ادامه می‌یابد.
فرار مغزها اتفاقی است که هر قدر به آن بپردازیم بازهم نیاز به پرداختن بیشتر دارد.


امروزه در کشورهای اروپایی و آمریکایی به تعداد بسیار زیادی دکتر و پروفسور، تحصیلکرده‌هایی با مدارج بالا و نابغه ایرانی می‌بینیم که درصد کمی‌،  آنجا متولد شده‌اند و اکثرا پس از چند سال زندگی در وطن خاک میهن را ترک کردند.
ما همیشه به دنبال برگرداندن کسانی هستیم که از ایران خارج شده‌اند و  به موفقیت در کشوری دیگر رسیده اند. اما شاید باید کمی‌زودتر به این موضوع  فکر شود  و قبل از خروج آنها،  محیطی فراهم گردد که این اتفاق رخ ندهد. اگر بخواهیم به زندگی جوانانمان دقیق‌تر نگاه کنیم در مراحل کودکی بچه‌های ما مثل تمام کشور‌های پیشرفته در ۷ سالگی وارد مدارس می‌شوند. این اولین جدایی رسمی‌بچه‌ها از خانواده‌ها و قرار گرفتن در یک محیط آموزشی است.
پس از آن دوازده سال این مسیر را ادامه می‌دهند که به اعتراف اکثریت دانشگاه‌های مطرح جهان مدرک دیپلم ایران بسیار معتبر است و دلیل آن آموزش بیش از حد مباحث پایه به دانش آموزان است.
سپس آنها را در شرایطی سخت به رقابت با یکدیگر قرار می‌دهیم.
شرایطی که ۱۲ سال تلاش و زحمت بچه‌های وطن  در ۴ ساعت  سنجیده می‌شود که به نظر بسیاری از کارشناسان مربوطه روش خیلی خوبی نیست.
البته همین روش همچنان در بعضی از کشور‌های خارجی مانند کره‌‌جنوبی درحال اجراست، اما زمزمه‌های تغییر آن در ایران شنیده می‌شود.
حال که جوانانمان از سد آزمون سراسری گذشتند وارد چالش‌های جدید در محیط‌های تحصیلی جدید می‌شوند. از تغییر شرایط تحصیلی در دانشگاه تا دغدغه‌های رشته و محل قبولی و بسیاری از این قبیل چالش‌ها که در نهایت موجب ایجاد استرس و نا آرامی‌در دل جوانان ما می‌شود. به خصوص اینکه اکثراوقات رشته تحصیلی را نه طبق استعداد و علاقه که فقط به دلایلی مثل درآمد و شاید گاهی فرار از خدمت مقدس سربازی انتخاب می‌شود.
البته این موضوع که به گفته خود مسئولین کشور آمار بیکارهای تحصیل کرده بسیار زیاد است برای ایجاد استرس در دل جوانان دانشجو بسیار موثر است.
در نتیجه این چالش‌ها و البته زرق و برق و زیبایی‌های دلربای کشور‌های خارجی و آواز دهل از دور آنها باعث ایجاد فکر مهاجرت در ذهن بسیاری از مغزهای کشور ما می‌شود و هر ساله باعث کوچ،  نیروهای انسانی ای که می‌توانند ایرانمان را به جای بهتر و مدرن تری تبدیل کنند، می‌شوند.
اما بعضی دیگر از مغزهای ما هم به دلیل نادیده گرفته شدن از کشور می‌روند.
وقتی با نوابغ ایرانی در خارج از کشور هم صحبت می‌شود برخی از آنها معتقدند که فکر و برنامه‌هایشان را در ایران مورد استقبال قرار نداده اند،  درحالی که کشورهای خارجی برای جذب این افکار و این افراد بسیار هزینه کرده‌اند و شرایط زندگی فوق‌العاده‌ای هم در اختیارشان قرار داده اند. یکی از عوامل ایجاد این نوع از فرار مغزها مراحل سخت اداری برای کارهایی همچون ثبت اختراع یا مواردی مشابه آنهاست.
کاش بشود راهی ساده تر برای ارزش دادن به افکار جوانان بیابیم.
البته نقش دانشگاه‌ها هم در این زمینه نباید فراموش کرد.
همان گونه که هر سال تعداد بسیار زیادی اختراع و اکتشاف از دل آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های دانشگاه‌های ایرانی خارج می‌شود، اختراعات و اکتشافاتی هم مجبور به فرار می‌شوند.
اما اگر بیاییم و دانشگاه‌هایمان را بررسی کنیم به آمار امیدوار کننده ای میرسیم.
طبق اعلام دکتر محمد جواد دهقانی سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) فهرست نتایج سال ۲۰۱۸ برای رتبه بندی دانشگاه‌ها در سایت معتبر یو.اس.نیوز پس از بررسی ۱۳ شاخص در سال ۲۰۱۷ که شامل‌: ۱- اعتبار جهانی پژوهش (5/12%) ۲- تعداد مقالات پر استناد ۱۰%برتر (5/12%) ۳- اعتبار منطقه‌ای پژوهش (5/12%) ۴-درصد مقالات پر استناد۱۰%برتر (۱۰%) ۵-انتشارات(۱۰%) ۶-تاثیر استناد نرمال شده (۱۰%) ۷- همکاری‌های بین‌المللی(۵%) ۸- درصد مقالات بین‌المللی (۵%) ۹-کتاب (۲.۵%) ۱۰-تعداد مقالات ۱%برتر ۱۱- درصد مقالات ۱%برتر(۵%) ۱۲-کنفرانس(5/2%) ۱۳-مجموع استناد(۷.۵%).
می‌شود،  ایران توانست ۱۴ دانشگاه در جمع ۱۲۵۰ دانشگاه برتر را در اختیار داشته باشد که دانشگاه تهران با رتبه ۴۶۲ بهترین جایگاه را در بین دانشگاه‌های ایرانی داشت و پس از آن دانشگاه آزاد اسلامی‌واحد کرج بود که با رتبه ۴۹۷ بالاتر از دانشگاه شریف با رتبه۵۱۹ قرار گرفت.
می‌توان امید داشت که دانشگاه‌های ما با فعالیت‌های علمی‌مستمر جایگاه‌های بهتری را در جهان کسب کنند تا رغبت مغزهایمان برای ماندن و آبادانی کشور عزیزمان بیشتر شود.
همه این اتفاقات مثبت نیازمند نگاهی دوباره به مراحل ایجاد تفکر فرار مغز و درنهایت کوچ نوابغمان است که با همدلی بین مسئولین ذی‌ربط و مردم در دل جامعه امکان‌پذیر است.