تبدیل تهدید به فرصت

«جهان صنعت»- اعتراضات خیابانی در ایران ابتدا با مضامین اقتصادی شروع شد. در آن زمان نگاه فعالان سیاسی هر دو جناح سیاسی کشور نسبت به این موضوع متفاوت بود. منتقدان دولت مسبب این اعتراضات و تجمع‌ها را دولت می‌دانستند و مقصر اصلی را روحانی معرفی می‌کردند. از آن طرف نیز حامیان دولت، نفس این اعتراضات را مساله‌ای کلان و بالاتر از دولت می‌پنداشتند. اما با ادامه‌دارشدن این اعتراضات خیابانی شعارها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. درگیری‌ها نشان می‌داد که دیگر شعارهای مردم معترض مختص به دولت نیست و حتی حاکمیت را نیز شامل می‌شود. اما بعد از آن برخی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در مورد مدیریت فضای به وجود آمده اظهارنظرهای عجیبی کردند که با نظرات قبلی‌شان مغایرت داشت. برخی از این چهره‌های سیاسی با بیان اینکه کسی از وضع به وجود آمده راضی نیست، اذعان داشتند که اعتراضات اخیر یا آنچه در آینده رخ می‌دهد، جز استهلاک بیشتر سرمایه اجتماعی و از میان بردن نظم و آرامش نتیجه دیگری ندارد. این کارشناسان سیاسی بر این موضوع تاکید داشتند که مردم برای بیان مشکلات و گرفتاری‌های خود باید در قالب روش‌های قانونی چون تجمعات دارای مجوز اعتراض کنند و از شعارهای سیاسی جلوگیری شود.
اما سوال اصلی اینجاست که چرا چهره‌های اصلاح‌طلب که در ابتدای اعتراض‌ها از مردم و خواست‌های مدنی و سیاسی حمایت می‌کردند اما اکنون از وجود دسیسه‌ای برای فریب مردم سخن می‌گویند؟ مگر یادشان رفت تا دیروز برای دفاع از مطالبات مردمی سینه سپر می‌کردند و پیشنهاد تحقق حقوق شهروندی می‌دادند؟ چه شد که یکباره مصادیقی را در سطح جامعه مطرح کردند که نشان از عقب‌نشینی آنان دارد؟ آیا همین فعالان نبوده‌اند که از مسوولان می‌خواستند برای مردم مسیر اعتراض کردن را باز کنند؟ طبیعی است وقتی اعتراض و تجمعی شکل می‌گیرد و نیروهای امنیتی به مقابله با مردم می‌آیند برخی نیز دست به خشونت بزنند و اموال عمومی را تخریب کنند. وقتی بستر و مکانیسم اعتراض برای مردم فراهم نشود چگونه می‌توان اعتراضاتی بحق داشت؟ آیا جامعه بدون تریبون که فعالانش نیز پشت مردم را خالی کردند سرکوب نمی‌شود؟
بخواهیم یا نخواهیم این صدایی که این چند روز از میان شهرهای مختلف بلند شده بود صدای مردم ماست که تلاش کرد وضعیت غیرقابل تحمل را به یاد مسوولان بیاورد اما برخی به خاطر منفعت خود سکوت کردند و عده‌ای دیگر رویکرد خود را نسبت به اعتراض‌ها تغییر دادند و جامعه را بی‌پناه رها کردند. بدانیم وقتی که تریبون را از مردم بگیریم و با وجود فسادهای موجود در کشور مردم را به حبس بکشانیم، نمی‌توانیم خشم مردم را کنترل کنیم و انتظار حرکت مردم در مسیر عقلانی را داشته باشیم. این سوالی است که باید از فعالان اصلاح‌طلب داشت که چرا در این شرایط برخی از آنان دست از پیگیری مطالبات مردم کشیدند، برخی سکوت کردند یا برخی دیگر موضعی مغایر با مواضع مردم اتخاذ کردند؟ البته چهره‌هایی از میان اصلاح‌طلبان همچون عبدالله‌رمضان‌زاده نظراتی متفاوت را در این شرایط منتشر کرده‌اند. وی در صفحه توئیتر خود نوشت: «آخر این مهملات چیست که می‌بافید؟ دشمن کجا بود؟ جوان‌های مردمند که به ستوه آمدند از ندیده شدن، از بیکاری، از ناامیدی، از بی‌آیندگی، از فقر و از تبعیض.» این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه نوشته است: «توصیه می‌کنم، حاکمیت و جامعه را به شنیدن به فرصت ساخت از تهدید خانمان‌سوز پیش آمده به گفت‌وگو.»
اصلاح‌طلبان برای میانجیگری کردن میام مردم و حاکمیت قدرت اجرایی ندارند


محمد کیانوش‌راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با روزنامه «جهان صنعت» درباره علت سکوت اصلاح‌طلبان و عدم پیگیری خواسته‌های مردم در روزهای ناآرامی در کشور گفت: «اصلاح‌طلبان مکررا مطالبات مردم را گوشزد کرده‌اند و از جمله گروه‌‌های سیاسی بوده‌اند که به طور جدی در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همواره به دلیل مواضع حمایتی که از مردم داشته‌اند مورد توجه بوده‌اند. اکنون اصلاح‌طلبان بر مواضع گذشته خود پافشاری می‌کنند اما آنچه امروز شاید به دقت و تحلیل بیشتر نیاز دارد آن است که میان خواسته‌های یک گروه سیاسی و روش دستیابی به آن خواسته‌ها می‌تواند اختلاف‌نظر وجود داشته باشد. برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های درست نیازمند برداشتن قدم‌های درستی هستیم چرا‌که نمی‌توان در راه رسیدن به آرمان‌های درست قدم‌های نادرست برداشت و نمی‌توان با برداشتن گام‌های درست در مسیر اهداف اشتباه به سرمنزل مقصود رسید.» وی افزود: «بنابراین ناگزیر هستیم در جامعه ملتهب ایران هم اهداف درستی را مدنظر قرار دهیم و هم قدم‌های درستی را برای این اهداف برداریم. به همین دلیل استراتژی و تاکتیک اصلاح‌طلبان همواره بر اصلاح امور به شیوه‌های مسالمت‌آمیز بوده است در نتیجه نمی‌توان از حرکت‌های ساختارشکنانه یا بعضا حرکت‌هایی که مبتنی بر روش‌های خشونت‌آمیز است، حمایت کرد حتی اگر سخنان درستی هم مطرح باشد اما نمی‌توان با روش‌های نادرست برای تثبیت سخنان درست گام برداشت. موضع اصلاح‌طلبان مربوط به شرایط امروز نیست، اصلاح‌طلبان حتی در سال 88 و هنگام بروز حوادث خشونت‌آمیز خیابانی از روش‌های خشونت‌آمیز چه از سوی مردم و چه از سوی حاکمیت تبری جستند. امروز نیز سخن اصلاح‌طلبان خویشتنداری مسوولان و مردم و پیگیری مطالبات آنها در چارچوب‌های انتقادی با شیوه‌های مسالمت‌آمیز و دادن فرصت به مردم برای نقد از سوی مسوولان است.»
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه بیان داشت: «اصلاح‌طلبان بر اهداف آزادیخواهانه و برابری‌جویانه مردم و بر اجرای بی‌طرفانه قانون و استقلال قوه قضاییه و همچنین مبارزه بی‌امان با فساد اقتصادی و جریان‌های رانت‌خوار در مجموعه قوا پا‌فشاری می‌کنند و از این جهت همسو و هم جهت و همراه مردم خواهند ماند.
اما آنچه مورد تامل، انتقاد و مخالف اصلاح‌طلبان بوده و هست، اقدامات تشنج‌آمیز و غیرمسالمت‌جویانه از جانب هر گروه و جریان سیاسی در ساحت سیاست ایران بوده و خواهد بود.» کیانوش‌راد در پاسخ به این سوال که چرا اصلاح‌طلبان در روزهای گذشته برای اینکه اعتراضات مردم را در بستر مناسب قرار دهند تلاشی نکرده‌اند، گفت: «طبیعی است به دلیل اینکه بخش‌هایی از حاکمیت از جمله صدا و سیما همواره اصلاح‌طلبان را مورد هجمه قرار داده‌اند. متاسفانه سرمایه‌های اجتماعی جامعه ما مورد بی‌مهری یا کینه دائمی از سوی بخش‌هایی از حاکمیت قرار گرفتند و عملا اصلاح‌طلبان جز ارائه دیدگاه‌های خودشان از قدرت اجرایی کافی برای میانجیگری میام مردم و حاکمیت بی‌بهره بودند. به همین دلیل برای دستیابی به راه‌حل‌های مورد توافق همگان ابتدا نیاز به اجماع میان دست‌اندرکاران دستگاه‌های مختلف حاکمیتی وجود دارد. اصلاح‌طلبان همواره آمادگی خود را برای ارائه انتقادات در قالب احزاب و تشکل‌های سیاسی با دیدگاه‌های متنوع و متکثر اظهار کرده‌اند، این مجموع دستگاه حاکمیتی است که باید چنین فرصت‌هایی را نه برای عقده‌گشایی و تشدید کینه‌ورزی‌های قدیمی بلکه فرصتی برای گذشت، همدلی، همراهی و انسجام ملی فراهم بسازند.»