«سنگ اندازیِ وکلاء»،از دریچه نگاهِ آیت‌الله!

علی مندنی پور -نخستین بار،که با نامِ شیخ ناصر مکارم شیرازی آشنا شدم، توّسط معلّمِ اندیشمند، انسان وارسته و بنیانگذار انجمنِ خودجوشِ اسلامی وقتِ دبیرستان حاج قوام شیراز، جناب سیّدمحمّد سجّادی بود، هم او که ‌اگر اندک درسی از تاریخ آموخته باشم، در مکتبِ او و در گِرو آموزه‌های پُر بار اوست.
آن روزها مجلّه مکتب اسلام با تیراژی نه چندان بالا، در حوزه علمیّه قم با هدفِ آگاهی و ارشاد شهروندان، به‌ویژه جوانان، به همّت طلبه جوانی به نامِ ناصر مکارم و جمعی از طلبه‌های همفکرش منتشر‌ می‌شد.
هراز گاهی، چند جلدی از این مجلّه در نوعِ خود وزین، دست به دست گشته، با تاخیر و البّته پادرمیانی همان معلّمِ دوست داشتنی‌مان، که عُمر وی دراز باد، به جمع انجمنِ چند نفره‌مان‌ می‌رسید.
خوب به‌یاد دارم، به لطف این بزرگوار سه شماره و از جانب همکلاسی و دوست خوبم محمّدیوسف نیّری سلسله‌جنبان و پیشگام فکری آن روزهای این جمع کوچک و استادِ فرهیخته، ادیب سرشناسِ امروزِ دانشکده ادبیّات دانشگاه شیراز، یک شماره آن نصیبم شد و همین برایم فتح‌بابی شد، بر شروع اوّلین جرقه مطالعه کتاب‌های غیر درسی، چه، در واقع تا آن‌ زمان ‌با مطالعه کتاب‌هایی از این نوع مانوس نبودم.


از دور دست به شیراز آمده، با تنی چند از نزدیکان برای ادامه تحصیل، اتاقکی را در «محلّه درب منصوریّه»، در کوچه‌های فرعی خیابان احمدی اجاره کرده بودیم.
روزی در بازگشتِ به منزل با دیدن اطلّاعیه‌‌ای سیاه و سفید، چسبیده به ستون برقِ نبشِ کوچه محلّ زندگی محقرّ دانش‌آموزی‌مان، اطلّاع حاصل کردم، روحانی جوان، حجّت‌الاسلام ناصر مکارم در مسجدِ آقاقاسم (همان نزدیکی‌ها)، کَلِ شازده قاسم، ده شبی را به رسم معمول همه ساله سخنرانی دارند.
دو، سه نوشته‌‌ای از این روحانی اهلِ قلم در مجلّه یاد شده خوانده بودم، فرصت را غنیمت شمرده، چند شب پای منبرش نشستم.
از آنجایی‌که با اتمام دوره دبیرستان در رشته طبیعی قدم به حوزه علمیّه گذاشته بود، استدلال‌هایش با خمیرمایه علمی همراه بود و کارآزموده و پخته نشان‌ می‌داد، تا آنجا که نقدِ علمی بر نظریّه ماتریالیست‌ها وارد و در ردّ نظریّه داروین قلم زده و دادِ سخن سر‌ می‌داد.
در چنین حال وهوایی بود، که اندک جوانانِ محلّه علاقه‌مند و کنجکاو، بیش از هر واعظی پای منبرش گِرد آمده و به دقّت به بحث‌هایش گوش فرا داده و دنبال‌ می‌کردند.
به اقتضایِ جوانی، پر انرژی بود و هیچ پرسشی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت. طرفِ خطابش بیشتر جوانان بود و کالبد شکافی آسیب‌های اجتماعی- فرهنگی آن روزگاران، باتکیه بر بهره‌گیری از قرآن، سنّت، اِجماع و عقل و علوم روز خاصّه علوم تجربی!
9-8 سالی گذشت و انقلاب به بار نشست، و آیت‌الله همچنان در صفِ مقدم و پیشگام ... .
خبرگزاری فارس از قم و به نقل از مرکز خبر حوزه در دیدار آیت‌الله مکارم شیرازی با حجّت‌الاسلام والمسلمین صادقی معاون فرهنگی قوّه قضائیه و هیات همراه و بیان واقعیّت‌هایی چند در ارتباط با وضعیّت قضاء و نقش و جایگاه قوّه قضائیه و در حاشیه به‌قول حضرتِ ایشان:«سنگ‌اندازی بعضی از وکلا در رَوَند دادرسی» مرا بر آن داشت، تا از سرِ احساسِ وظیفه، نه در جامه و جایگاهِ وکیل دادگستری که در قامتِ شهروندی‌‌ بی‌غرض و بی‌طرف و نه در جواب، که در تایید و تکمیل بیانات ایشان در خلالِ این دیدار، سفره دل گشوده و داوری را به اهلِ درد و درک واگذارم.
تیتر انتخابی خبرگزاری فارس در انعکاسِ این این خبر، خود، به تنهایی بیانگر مظلومیّت و نادیده انگاشتن جایگاه واقعی جامعه ی وکالت کشور است، جامعه ای خدمتگزار، با جمعیّتی فرهیخته، بالغ بر ده ها هزار نفر که تا بوده و نبوده، حکمِ مرغ عزا و عروسی را داشته !
از درگاه رانده و از همه جا مانده !
اندکی درنگ و تامّل باید !
در حالی که در این دیدار محورِ سخنان آیت الله مکارم شیرازی خطاب به معاونت محترم فرهنگی قوه ی قضائیه، برنقش و جایگاه این دستگاه و توصیه های ایشان بر «اصلاحِ امور»، برآوردن انتظارات و خواست های بحقّ مردم، صبر و حوصله قضات، تحقیق کافی در پرونده ها، سفارش به صلح و سازش طرفین، و رَوَند « طولانی شدن دادرسی » میچرخد و آن را « بسیار آزاردهنده » می شمارد و این وضعیّت را ” زیبنده دستگاه قضاء “ ندانسته، و در آخرین فراز اشاره ای دارند بر اینکه:« گاهی اوقات بعضی از وکلا در رَوَند دادرسی سنگ اندازی» می کنند، « و باعث طولانی شدن رَوَند دادرسی می‌شوند. “
خبرگزاری فارس، بنا به عادتِ معهود، همین جمله ی کوتاه چند کلمه ای: ” گاهی اوقات، بعضی از وکلا“ را اینگونه تیتر زده است :
« آیت ا... مکارم شیرازی، نظارت کافی بر وکلا را خواستار شد...»
تیتری که در نگاه اوّل به خواننده اینگونه تفهیم وتلقین می شود، که گویی، تمام این آتش ها از گورِ وکیل دادگستری بلند شده و مسبّبِ همه نابسامانی‌ها، نارضایتی‌های عمومی و به تَبَع آن ،حق کشی ها و بی عدالتی ها وکلاء هستند ولاغیر !
انگار، دیواری کوتاه‌تر از دیوار این بندگان خدا پیدا نکرده!
حرکتی که با امانتداری در هر جایگاه ،به ویژه در امر خبر رسانی هم خوانی نداشته و ندارد!
باروحانی بزرگوار جناب مکارم، در بیانِ این واقعیّت های تلخ، هم داستان و هم نوائیم ؛ البتّه با این خواسته منطقی که فقط پوسته و رویه را ندیده ، که لایه ها و مغز را نیز با دقّت دریافته و به واکاوی بنشینیم.
چه ،همگان بر این باوربوده و هستیم ؛ که دستگاه قضاء به تعبیرِ حضرتِ ایشان : مانند تابلوئی است، که مردم همه خوبی ها و بدی ها را در این تابلو می بینند و طبعاً این دستگاه با سایر دستگاه‌های کشور متفاوت است، چرا که با همه مردم، در ارتباط است»
تردیدی نیست، دستگاه قضاء آیینه یِ تمام نمای جامعه است. اگر گَردی بر رخسارش نشیند، همه تیره و تار می بینند، و از آنجایی که تمامی شهروندان را از جان و مال و حیثیت با این دستگاه سر و کار است، و همه چشم ها به جَلای این آئینه دوخته شده است ، نیاز به مراقبت بسیار و صیانت و حمایت و اقتدار و استقلالِی در خورِ شان دارد.
اینکه؛ « اصلاح دستگاه قضائیه، اصلاح جامعه است، و در این ارتباط هرچه قدر کار شود خوب است...» خواسته بجا ،آرزوی همیشگی شهروندان و نیاز جدّی امروزو فردای جامعه ماست.
از بی حوصلگی بعضی از قضات گِله کرده اند، با این عبارت: « متاسفانه مشاهده می‌شود، که بعضی از قضات آن صبر و حوصله کافی در امر قضا را ندارند و زود عصبانی می شوند، و لازم است، که قضات تمرین صبر و حوصله کنند».
انصاف بدهیم؛ قاضی هم شهروندی است، از خیلِ شهروندان با مسایل و مشکلات خّاص خویش و در رویارویی و کلنجارِ با انبوهی از مسائل و مشکلات عمومی در انجام وظائفِ حرفه ای و با کلّی استرس وحلقه ای است، از حلقه‌های زنجیره ی به هم پیوسته ی جامعه.
تصوّر کنید چندین پرونده در روز به پرونده های در دست اقدام اش افزوده شود ، و آمار عملکرد بیش از ظرفیّت و توان جسمی و روحی مطالبه گردد!
جواب روشن است !بسیاری از قضات را می شناسیم، با سلامت کامل جسمی وروحی وارد شده و در مدّت کوتاهی معیوب خارج می شوند.
بر این باورم، با هر تعبیری برای اهلِ درک و عاملِ به وظیفه ، قضاوت و وکالت در شرائط امروزی جامعه ما، در زمره ی شغل های سخت قرار دارند!
قاضی، در خوشبینانه ترین حالت نسخه مینویسد و درمانگر است ، تا زمانی که به مقوله ریشه یابی و پیشگیری در چارچوب علمی و در قالبِ نیاز روز بی تفاوت باشیم، این سیل بنیان کن، نه تنها فروکش نکرده، بلکه طغیان کرده و دار وندارمان را با خود خواهد بُرد !
اینکه با اشاره به عهدنامه مالک اشتر و توصیه حضرت علی علیه السلام فرموده اند:
« قاضی نباید از یک پرونده به صورتِ بدون تحقیق بگذرد و قضاوت کند، بلکه لازم است همه جوانب امر دیده شود و تحقیقات کافی در این عرصه صورت گیرد...».
ایده آل هر جامعه سالم ،با نشاط و حقّ مداری است !
در بادی امر شاید آسان و شدنی به نظر برسد، اما در میدانِ عمل با موانع و چالش های های بسیاری رو برو خواهد شد.
فقط از قاضی به تنهایی ساخته نیست، سازوکار لازم را می‌طلبد؛ همه باید کمک کنند، اگر همه حلقه های زنجیره مورد نظر، کارشان را درست و سرِ وقت انجام دهند، چنین خواسته ای عملی خواهد شد !
تمامی اجزاء پیکره اجتماع باید به وظیفه و با آگاهی عمل کنند، تا به آن جایگاه برسیم، درست آنگونه که از یک دستگاه ساعت انتظار نظم و دقّت داریم! لنگ شدن تنها یکی از ابزارها کافی است ،تا سیستم دچار نقص در کارکرد شده و از کار بیفتد!
اشاره فرموده اند به اینکه؛ خیلی از قضات می توانند، طرفین دعوا را با یکدیگر آشتی دهند و به آنها نحوه ی صلح و سازش را آموزش دهند و این کار می‌تواند تعداد پرونده‌ها را تا حدّ زیادی کاهش دهد».
دیدگاه بسیار ارزنده‌ای است، امّا بی شک، در موقعیّت فعلی کشور با این اوضاع واحوال اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که بر زندگی شهروندان حاکم شده!آرمانی! و به هزار و یک دلیل غیر قابل دسترسی !
در این که نه فقط ”خیلی از قضات“ که همه ی قضات دوست دارند، دعاوی به صلح و سازش ختم شود، تردیدی نباید داشت، اما با این همه دعاوی پیچیده و رفتار های فردی و اجتماعی که به تَبَع وضعیّت نا خوشایندِ موجود در همه عرصه ها شاهدش هستیم، چندان امیّدی نیست و پیاده کردن این روشِ پسندیده ، اثر گذار و باز دارنده ،جز در ،درصدِ کمی از دعاوی، خوش‌خیالی است !
شهروندان، هم آنانی که در گذرِ زمان پیه این مصیبت، به تنشان مالیده شده و در چرخ دنده های آزار دهنده ی مسیر، طعم تلخ کُندی‌حرکتِ پرونده ها را چشیده اند،بهتر از هردردمندی رنج « رَوَند طولانی شدن دادرسی» را لمس می کنند!
رنجی که نه فقط طرف های درگیر را زمین گیر می کند ، که مجموعه ای از جماعت وابسته را ناخواسته در این مصیبت به دور هم گِرد می آورد!
دستگاه مُعظَم قضاء و به تَبَع آن جامعه وکلای دادگستری در جایگاهِ معاضدِ این دستگاه به این مهّم واقف اندکه روند طولانی شدن دادرسی نه فقط به بیانِ گویای آیت اله « بسیار آزار دهنده»، که بسی عذاب آور است و ویرانگر!
خواسته جناب مکارم، مبنی بر» نظارت بر فعالیّت وکلا»، در کانون های وکلا از شش دهه و اندی، یعنی از زمان استقلال تاکنون در قالب فعالیّت ارکان قانونی دادسراو دادگاه در این نهاد مدنی و در چارچوب وظائف نظارتی در حدّ توان مدّ نظر بوده و به تحقّق پیوسته شاهد مثال صدور حکم تعلیق ده ها وکیل متّخلف در سال و همکاری تنگاتنگ با دادگستری در همین رابطه است.
اینکه اشاره ای داشته اند، به این جمله که “ متاسفانه گاهی اوقات بعضی از وکلا در رَوَند دادرسی سنگ اندازی می کنند و باعث طولانی شدن رَوَند دادرسی می شوند” چندان دور از ذهن نیست، در هر قاعده استثنایی دیده می شود در همه شغل ها قضاوت، وکالت، طبابت و... امّا اینکه بگوئیم، بعلّت» سنگ اندازی وکلای دادگستری رَوَند دادرسی طولانی می شود”.
جای بحث و بررسی و تامّل دارد! وکیل دادگستری معاضد دستگاه قضاست و از یاد نبریم در شکل گیری یک پرونده از آغاز تا پایان ، عوامل بسیاری در قدّ وقوّاره و شکل های گوناگون، مستقیم و غیر مستقیم ، خواسته و یا ناخواسته به ایفای نقش می پردازند، از طرفین پرونده یعنی همه کسانی که به نوعی درگیراند بگیر، تا شاهدان، مامورانِ نیروی انتظامی، کارشناسان ، کارمندان دفتری ، قضات و به اینها اضافه کنیم ، پیچیدگی های پرونده ،نحوه ی ابلاغ ،فرهنگ گفتاری و رفتاری و کرداری جامعه و خصوصیّات خاص زمانی و‌مکانی و نیز خودِ آئین دادرسی و وجود قوانین دست و پا گیر و بازدارنده و همچنین‌ عوامل آشکار ،نهان و در سایه ، از بالا تا پائین و درکنار همه‌این ها، و مهمتر از همه ، عدم تناسب تعدادِ قضات با حجم‌ انبوه پرونده های در گردش! آمار رسمی ۱۵ میلیون پرونده در دستگاه قضاء ،بخودی خود ،پیامِ تلخ ومعنادار ی را دروضعیّت نا بهنجار اجتماعی ،اقتصادی فرهنگی وحتّی سیاسی به ما میدهد، بیدار باشی و هشدار باشی که نیاز به تفسیر و توجیه ندارد، روشنِ روشن است. در چنین اوضاع و احوالی چگونه میتوان ازفقط یک‌عامل در «رَوَند طولانی شدن دادرسی” یاد کرد؟
اینکه بخواهیم، از نقش وکیل دادگستری به تنهایی در اِطاله دادرسی یاد کرده و تقصیر رابه گردنِ فقط یک حلقه ی کوچک از مجموعه حلقه هایِ تعیین کننده ،امّا در عین حال از هم گسسته ی این زنجیره ی معیوب بیندازیم ، نه منطقی است و نه منصفانه! چه، هر یک از عامل ها ی یاد شده ، در جایگاهی قرار دارند، که‌ آگاهانه‌ویا نا آگاهانه‌ ،خواسته و ناخواسته قادر خواهندبود ، در رَوَند پیشرفت پرونده‌ ، تعلّل ایجاد نموده و «سنگ اندازی»نمایند! مشکل از سیستم است. بُریدن و شکستن و دور ریختن شاخ و برگ ها دردی را دوا نخواهد کرد، تنه معیوب است، تنه را دریابیم!
سایر اخبار این روزنامه
طیبه سیاووشی عضو کمیسیون تلفیق بودجه: با اذن مقام معظم رهبری 150 میلیون دلار برای مقابله با ریزگردها اختصاص می‌یابد امیر صادقی کنجانی با آهنگسازی برای کودک خاموش درخشید یک ایرانی در راه جایزه اسکار گزارش میدانی خبرنگار همدلی از سه روز هم‌نشینی با زلزله‌زدگان سر پل ذهاب کرمانشاه: «هنوز» می‌سوزم از داغ زلزله با رای کمیسیون تلفیق150 میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی به رسانه ملی اختصاص یافت روایتی از لغو اجرای «روز عقیم» در جشنواره تئاتر فجر و واکنش ها به کنار گذاشتن آن؛ در حالی‌که مسئولان حق اعتراض را به رسمیت شناختند بازنشستگان خواستار برگزاری تجمع شدند استراتژی جدید امنیت‌ملی آمریکا آیا جنگ سرد دیگری در راه است؟ «همدلی» از جزئیات بیمه دست‌فروشان در گفت‌وگو با معاون وزیرکار گزارش می‌دهد دست‌فروشان اهوازی زیرچتر بیمه عباس علی توتونچی تزریق آرامش و ثبات در گفتگوی روحانی «سنگ اندازیِ وکلاء»،از دریچه نگاهِ آیت‌الله! امیر صادقی کنجانی با آهنگسازی برای کودک خاموش درخشید یک ایرانی در راه جایزه اسکار پنجمین تغییر در مدیریت بانک ها در دولت دوازدهم رقم خورد مدیرعامل بانک صادرات ایران استعفا کرد طیبه سیاووشی عضو کمیسیون تلفیق بودجه: با اذن مقام معظم رهبری 150 میلیون دلار برای مقابله با ریزگردها اختصاص می‌یابد