روزنامه قانون
1396/11/07
خارج از عقلانیت و عدالت
چندی است که صداوسیما پخش مستند «خارج از دید» به کارگردانی مهدی نقوی را در دستور کار خود قرار داده است؛ مستندی با صدای ناصر طهماسب که روایتگر جزییات حوادث و مناقشات پس از انتخابات سال88 است.این مستند با بازخوانی حوادث آن سال سعی دارد تا به دو مقصود نایل شود؛ نخست آنکه به مردم یادآوری کند که «فتنه» سال88 چه خسارتهای سنگینی بر پیکره سیاسی و حقوقی کشور وارد کرده است و دوم به منتقدان ساختارهای سیاسی –خواه جزيی، خواه کلی- اخطار دهد که اگر قصد اعتراضهای گسترده و به زعم مستند اعتراضهای غیرقانونی را دارید با تبعات سختی مواجه خواهید شد.
اما تقارن پخش این مستند با اعتراضهای مردمی که چندی پیش در شهرهای مختلف ایران برگزار شد، جالب بهنظر میرسد زیرا در شرایطی که حاکمیت سیاسی، ذات اعتراضهای چندوقت اخیر را نقدهای بحق مردم میداند، همچنان تظاهراتهای مردمی سال88 را فتنه قلمداد میکند. شاید بتوان این دیدگاه را نوعی تعارض سیاسی دانست.
برای تبیین این مدعا میتوان به چندگزاره استناد کرد. هرکس در دوران اعتراضهای اخیر در خیابانهای شهرهای ایران قدمزده باشد، میداند که اساس این اعتراضها بر خشونت استوار بود، بهنحوی که معترضان بیهیچ پردهپوشی، خشم خود را با آتشزدن و شعارهای تند ابراز میکردند.
در صورتی که مبنای اعتراضات گذشته، نقد سیاسی دستگاه اجرایی یا همان دولت بود. فارغ از درست یا غلطبودن باور ایشان، باید ریشه آن اعتراضها را مدنی و سیاسی و نه انقلابی دانست؛ در صورتی که در اعتراضهای اخیر، نه به صورت کامل اما جزيي، برخی افراد مترصد تغییر ساختارهای سیاسی بودند که شاید بتوان وجهی از تئوری انقلاب را در رفتار آنها یافت.
هرچند مسئولان سعی دارند که ریشه این اعتراضها را مشکلات معیشتی معرفی کنند اما باید پذیرفت که شعارها گاه بهشدت ساختارشکنانه نمیتواند فقط خاستگاه اصلاح اقتصادی داشته باشد. این مهم بهمعنای آن نیست که مشکلات اقتصادی سبب بروز دگردیسی عظیم نمیشود، بلکه به این معناست که اصلاح اقتصادی همراه با شعارهای ساختارشکنانه نمیشود مگر آنکه اقتصاد سبب تغییر نگرش مردم در شیوه مدیریت کشور شود؛ چنانکه تئوری انقلابهای مارکسیستی، برابری اقتصادی طبقات مختلف مردم یا همان بیطبقهشدن جامعه بود. پس در قیاس دو واکنش اجتماعی، یعنی اعتراضهای سال88 و96 باید دانست که در سال96 بخشی از مردم برای عبور از ساختار سیاسی به خیابانها آمده بودند در صورتی که معترضان در سال88 در نقد یکانتخابات دروننظامی شعارمیدادند و فراموش نکردهایم که معترضان88 در ابتدای کار نهتنها اموال عمومي را به آتش نکشیدند که حتی شعارهای غیراصولی نیز سر ندادند.
حال چرا پس از گذشت قریب به 9سال از آن وقایع، صداوسیما اصرار دارد که بگوید حوادث سال88، ساختارهای نظام را هدف گرفته بود و افراد شرکتکننده در آن حوادث یا وابسته به سرویسهای جاسوسی غرب یا فریبخوردگان بیگانگان بودند؟
در طول سالهای اخیر بارها و بارها اعتراضات سال88 در قالب فیلمهای سینمایی، برنامههای تلویزیونی، کتابها، همایشها و نشستها محکوم شده است و محکومکنندگانی چون صداوسیما هیچگاه نخواستند که میان آحاد ملت وحدت ایجاد کنند. شاید یکی از دلایل اعتراضهای اخیر در شهرهای مختلف ایران نیز عدم بهوجودآمدن همدلی میان منتقدان و نیروهای افراطی بود.
این درحالی است که معترضان با دادن رای در طول این سالها نشان دادند هنوز به اصلاح دروننظامی امیدوارند و خواهان عبور از حاکمیت نیستند.
اگر در این سالها نیروهای تندرو همان رویکردی را اتخاذ میکردند که معترضان در پیش گرفتند، اکنون نهتنها بخشی از منتقدان روشی تند را اتخاذ نمیکردند که شاید شاهد توسعه سیاسی نیز بودیم. در حقیقت نیروهایی که همچنان درصدد کینهتوزی هستند به میزان معترضان، دلسوز ایران نبودند زیرا اگر بودند سیاستی در راستای وحدت در پیش میگرفتند نهآنکه اکنون که شرایط از حالت نقد به بحران رسیده است، با مستندهایی تحریککننده خشم معترضان را افزایش دهند.
شاید برخی بگویند که اصل آزادی بیان اقتضا میکند که برنامهسازان آنچه را در ذهن دارند بسازند و مردم قضاوتکننده نهایی باشند. هنگامی که این سخن بهظاهر روشنفکرانه گفته میشود، باید امکانات برابر نیروهای مخالف نیز در نظر گرفته شود. شاید اگر در طول سالهای اخیر سهم مدافعان و مخالفان رویدادهای سال88 به یکمیزان بود، میشد نتیجه چالشهای رسانهای را مثبت ارزیابی کرد اما در شرایطی که حتی ساخت چنین مستندی احتیاج به مجوزهای فراقانونی دارد، نمیتوان پخش روایتی مخدوش و تحریککننده را مثبت دانست.
میدانیم که انتشار تصاویر و حتی نام رییس دولتاصلاحات، نخستوزیر دوران جنگ و رییس مجلس ششم از موارد ممنوعه است و رسانهها اذن انتشار آنها را ندارند؛ این درحالی است که در مستند خارج از دید، تصاویر این افراد به راحتی پخش و نام ایشان ذکر میشود. این موضوعِ عینی، شاهد مثالی برای قدرت فراقانونی سازندگان اثر است.
پس بهنظر میرسد قدرتی پشت ساخت این مستند وجود دارد که نمیخواهد میان اقشار مختلف مردم وحدت ایجاد شود. در نهایت باید گفت ذکر اتفاقی که هنوز علل شیوه مواجهه با آن در ذهن برخی از مردم حل نشده است، بهنفع عموم مردم نیست و اگر قرار باشد صداوسیما نقش نهادی مصلحتنشناس را ایفا کند، بیش از پیش سبب فاصله گرفتن مردم از آن ميشود.