روزنامه شرق
1396/11/08
مدیران آویزان
چندی پیش معاوناول رئیسجمهور در سخنان خود از واقعیت فراگیر و وجود مرض مزمنی با عنوان وجود «مدیران آویزان!» در ارکان و اجزای اجرائی کشور پرده برداشت. این واقعیت، امری به غایت منطقی و عینی محسوب میشود که هر کشور پیشرو و توسعهیافتهای، فقط و فقط از رهگذر حضور مداوم مدیران مدبر، متخصص و کارآزموده به رشد متوازن و پایدار دست مییابد. بیتردید صلاحیت ماهوی و چالاکی یک مدیر، شرط لاینفک کارآمدی یک نظام تلقی میشود. پدیده نامتجانس مدیران آویزان در فرهنگ سیاسی و در عرف نظامات اداری ما چیزی نیست که بتوان به تسامح بر احکام و آثار و دلالتهای نافرخنده آن پرده اغماض فرو افکند! چنین پدیده پروبلماتیک و آسیبمندی، پس از تکوین پیروزی انقلاب به علل و موجباتی مانند افزایش نفوس و مدعیات و متوقعات افراد ریاکار، نضج رانتخواری و وقوع سیاستزدگی مفرط به وجود آمده و اینک در بین ما به شکل ناموزونی، نهادینه و اپیدمیک شده است! فونکسیون منفی امروزین پدیده وجود مدیران آویزان، دقیقا در نقطه مقابل کارکرد مدیران مستقل و کارآمد قرار دارد! پدیده مدیران آویزان و طفیلی، فرصتها و امکانات بیبدیل جوامع انسانی مانند، «عدالت توزیعی» و «گردش نخبگان» و در یک کلام، نرمهای مردمسالاری را با چالش و منازعاتی جدی مواجه میکند؛ تاجاییکه این پدیده غیربوروکراتیک با روند غیردموکراتیک خود در ایجاد ناکارآمدگرایی و بحران تدبیر در سیستم مدیریتی کشور و بروز مفاسد مترتب بر آن در سلولهای جامعه، در قاب و قالب صفاتی منفی و مضر نقشآفرینی میکند. ما پیامها و پیامدهای مخرب و مزمن چنین پدیده و روند ناخوشایندی را در این روزها بهوضوح در تحرکات و تعرضات اخیر کشور در کف خیابانها به نظاره نشستهایم! اصولا به مدیرانی در اصطلاح مدیران آویزان گفته میشود که همه هستند بهجای آنکه نباشند! همان غاصبان فرصتها و به تعبیر شیخ اجل سعدی، بوریابافانی که در کارگاه حریر خزیدهاند! متشبثانی که بدون هیچ تجربت معقول و مقبولی بر اریکه مديريت جلوس کردهاند و از زایشگاه تا دانشگاه و... را به تیول تمنیات بیپایان خود درآوردهاند! موجسوارانی که بدون کسب هیچ هنر و مزیت خاص و فوقالعادهای همچنان خودپرستانه با توصیه و رانت این رجل و آن رجال، فارغ از ظرفیت و نیاز دستگاهها و از طریق سماجتورزیها و رودربایستیهای رایج ایرانی، در ارگانها و سازمانها رخنه یافته و پستها و سمتهای استراتژیک را احراز و اشغال میکنند و به سبب روحیه و رویه انحصارگرایانه و منش دگماتیک خود مانع از ورود نیروهای بالنده بهویژه جوانان مستعد به عرصه کارگزاران نظام شده و میشوند! شیفتگان و تشنگانی که ما از دیرباز شاهد روند خزنده و مرموزشان درون وزارتخانهها، نهادها و دستگاهها هستیم؛ جماعتی که با دریافت مواجب و مواهب فراوان به گذران حیات خود مشغولاند! هرچند اینک و بالفعل، آمار رسمی و دقیقی از تعداد نسبتا پرشمار این قبیل افراد در مناصب و مصادر مدیریتی کشور مانند استانداریها، سازمانها و بنگاههای مالی و اعتباری و... وجود ندارد اما پارهای از دادههای واقعی و اکنون افشا و اخطار جناب آقای جهانگیری نشان از آن دارد که چنین شبهمدیرانی، پرشمار هستند! معلوم نیست که با کدام معیار و در کدام ترازوی مساوات و مواساتی باید این پدیده نابهنجار اداری توزین و سنجیده شود!؟ اگر قرار بر این است که جامعه، بهویژه در این مقطع پیرسالاری در هرم مدیریتی خود، قدری هموار و هنجار گیرد و در مسیر شایستهسالاری و لیاقتمحوری حرکت کند و با گشودن اشتغال و فرصتهای شغلی، قدمی و قیامی ارزنده برای احقاق حقوق و اجرای مطالبات برزمینمانده جوانان محجوب و خیل بیکران بیکاران مهجور بردارد، باید یکبار برای همیشه به حیات طفیلی مدیران آویخته و بیکفایت پایان داده شود. پر واضح است تا زمانی که به تداوم معیوب زیست چنین مدیران وابسته و سنجاقشده، نقطه انقضائی گذاشته نشود، آینده کشور در حیطهها و حوزههای فکری و اجرائی، دچار انقباض بوده و در مسیر خود از گزندها و آسیبهای بیشمار، رهایی نخواهد داشت.
سایر اخبار این روزنامه
قرار بود محرمانه باشد
مدرک بخواهید
نگران کشوريم نه اصلاحطلبان
مدیران آویزان
کلانشهرهای غیرقابل زندگی؟
ضرورت تأسیس صندوق رفاه اجتماعی کشور
بپذيريم که گفتوگوي ملي گرهگشاست
دانشجو باید خود را آماده تحولات کنونی کند
نمایندگان امروز در اوین
خانواده «سینا قنبری» از مجلس درخواست پیگیری کردهاند
زیر سایه پدر
تسخیر روح کاخ سفید