شب تلخ گلستان هفتم

گروه سیاست: خيابان پاسداران تهران، دوشنبه‌شب تلخي را از سر گذراند؛ شب نيمه‌تعطيلي که در آن شهادت چند نفر از مأموران نيروي انتظامي جوي از غم، اندوه و وحشت را بر خيابان گلستان هفتم حاکم کرد. ماجرا از اين قرار بود که در پي بازداشت يکي از درويشان گنابادي در کلانتري 102 پاسداران، جمعي در مقابل کلانتري تجمع کردند. در پي تلاش براي پراکنده‌کردن جمعيت معترض، درگيري‌هايي بين نيروي انتظامي و تجمع‌کنندگان به وقوع پيوست. تنش پس از آن به خيابان «گلستان هفتم»، محل سكونت نورعلي تابنده، قطب درويشان گناآبادی، كشيده شد. در ادامه، فردي با اتوبوس به صف مأموران زد که در نتيجه اين برخورد، سه نفر از نيروهاي انتظامي، گروهبان‌يکم محمدعلي بايرامي و گروهبان‌يکم رضا امامي از نيروهاي کادر يگان امداد و سرباز وظيفه رضا مرادي‌علمدار به شهادت رسيدند. همچنين يک خودروي سمند نيز در اقدامي مشابه، باعث به‌شهادت‌رسيدن يکي از نيروهاي بسيجي شد.
روايت خبرگزاري فارس
خبرگزاري فارس در گزارش خود از حادثه خيابان پاسداران چنين نوشت: «در ناآرامي‌هاي دوشنبه‌شب گذشته خيابان پاسداران، تا ساعت چهار بامداد متأسفانه ۳۰ نفر از مأموران نيروي انتظامي مصدوم و مجروح شدند. همچنين علاوه بر شهادت سه مأمور ناجا، يک بسيجي با ضربات سلاح سرد و يک بسيجي ديگر به وسیله خودروي سمند اغتشاشگران به شهادت رسيد. پليس بعد از اين ضرب‌الاجل وارد عمل شد و 300 نفر از آشوبگران خيابان پاسداران و رانندگان خودروهاي مرگ و عناصر و ضاربان اصلي شهادت سه مأمور ناجا و دو بسيجي را دستگير کرد. لازم به ذکر است تلاش مضاعف پليس براي مذاکره با سردمداران اين آشوب، جواب نداد و پليس بعد از پايان ضرب‌الاجل اعلام‌شده، بيش از 300 نفر از آنها را دستگير کرد. متأسفانه در حادثه آشوب دراويش گنابادي، 30 نفر از مأموران ناجا نيز مجروح شدند؛ البته تعدادي از آشوبگران نيز مصدوم شدند. پاک‌سازي محل و خيابان‌هاي اطراف تا ساعت 04:30 بامداد انجام شد».
اين خبرگزاري بعدا اعلام کرد بسيجي دوم در کما به سر مي‌برد و شهيد نشده است: «در جريان آشوب‌هاي دوشنبه‌شب گذشته برخي از دراويش فرقه گنابادي در خيابان پاسداران تهران، يک نفر از نيروهاي بسيجي حاضر در ميدان به نام محمدحسين حداديان به شهادت رسيده است. بنا بر اين گزارش، يک نفر ديگر از نيروهاي بسيج نيز به دليل بالابودن ميزان جراحات وارده، در کما به سر مي‌برد».
دستگيري 300 درويش


سردار سعيد منتظر‌المهدي، سخنگوي نيروي انتظامي، نیز در گفت‌وگو با فارس درباره آنچه رخ داده، گفت: «دوشنبه‌شب گذشته نيروي انتظامي در عملياتي پس از تعيين ضرب‌الاجل براي آشوبگران خيابان پاسداران و پايان اين ضرب‌الاجل در ساعت چهار بامداد، آتش برافروخته‌شده از سوی مخلان نظم و امنيت را خاموش و عناصر اصلي را دستگير کرد».
او با اشاره به پايان آشوب در 4:30 بامداد سه‌شنبه و پاک‌سازي محل و خيابان‌هاي اطراف، افزود: «بيش از 300 نفر از دراويش که در بين آنان رانندگان خودروهاي مرگ (اتوبوس و سمند) و نيز ضاربان و عناصر اصلي به چشم مي‌خورد، دستگير شدند».
سخنگوي ناجا با اشاره به زخمي و مجروح‌شدن 30 نفر از مأموران حاضر در صحنه، گفت: «تعدادي از آشوبگران نيز مصدوم شدند».
روايت سردار کوثري از ناآرامي‌ها
سردار اسماعيل کوثري، جانشين قرارگاه ثارالله سپاه تهران، در گفت‌وگو با خبرگزاري ايلنا وضعيت پيش‌آمده در خيابان پاسداران را اين‌گونه روايت کرد: «دوشنبه‌شب گذشته و بر اساس تصميم شوراي تأمين استان، خواسته شد افرادي که ادعا شده براي حفاظت از ساختمان نورعلي تابنده آمده‌اند، محل را ترک کنند. دو بار با اين افراد صحبت شد؛ اما آنها گوش نکردند. بنابراين تصميم به جمع‌آوري آنها گرفته شد».
کوثري در پاسخ به اين سؤال که آيا ناآرامي در خيابان گلستان هفتم روز گذشته نیز ادامه داشته است؟ گفت: «خير؛ نيروي انتظامي منطقه را در اختيار داشته و بر آنجا تسلط دارد. قطعا به کسي اجازه داده نخواهد شد در منطقه يا مناطقي ناامني ايجاد کند و بخواهد با قلدري يک منطقه را در اختيار بگيرد. مسئوليت برقراري امنيت با نيروي انتظامي و سپس نيروهاي امنيتي است».
روايت حميد فرخ‌نژاد از پنجره خانه‌اش 
حميد فرخ‌نژاد، بازيگر سينما و تلویزيون، در صفحه اينستاگرام خود درباره وقايع خيابان پاسداران نوشت: «متأسفانه ديشب به دليل اشراف منزلم به گلستان هفتم، شاهد درگيري گسترده در اين محل بودم. شهادت مي‌دهم اگر درايت نيروي انتظامي نبود ماجراجويي و عصبانيت دراويش منجر به فاجعه‌اي با تلفات انساني بالا مي‌شد. تشکر مي‌کنم از عملکرد عاقلانه و حرفه‌اي نيروي انتظامي و تسليت مي‌گويم به خانواده نيروهاي ازدست‌رفته ناجا. کاش عقلاي هر دو طرف نقش پررنگ‌تري براي جلوگيري از اين دست برخوردها ايفا مي‌کردند». 
پيام قطب
اوايل صبح روز گذشته در حالي که دراويش همچنان در خيابان پاسداران حضور داشتند، ويدئويي از نورعلي تابنده، قطب دراويش گنابادي، منتشر شد که در آن به دروايش توصيه کرد: «... فقرا (اشاره به دراويش) بروند در خانه‌هايشان بنشينند... نگران من نباشند، من هيچ نگراني‌ای ندارم.. از روي احساسات کاري نکنند که به ديگران صدمه بزنند و بدنامي باقي بماند، ولي در مقام دفاع هرکاري مي‌توانيد بکنيد».
توضيحات محمد ثلاث
خبرگزاري فارس با محمد ثلاث كه متهم است راننده اتوبوسي بوده که باعث کشته‌شدن سه مأمور نيروي انتظامي شده، گفت‌وگويي انجام داده که فيلم آن منتشر شد. او در اين فيلم مي‌گويد: «رفتيم براي تجمع دم کلانتري که اخوي را آزاد کنند، نيروهاي کلانتري رسيدند... عصباني شدم و رفتم داخل جمعيت... چون من راننده اتوبوس بودم، نشستم پشت اتوبوس... اتوبوس مال من نبود. مال يه بنده‌خدايي است. من آن لحظه اصلا حاليم نشد. من قصد نداشتم... فقط گاز دادم رو به جلو. اختيار دست خودم نبود. تسليت مي‌گيم. ديگه کار شده ديگه. ما اعداميم ديگه. ديگه شده ديگه. ما هم دو تا بچه داريم و يه عمر تلاش کرديم زندگي موفقي داشته باشيم. ولي شده ديگه».
اعلام برائت درويشان
فرهاد نوري، يکي از دراويش، در گفت‌وگويي که با خبرگزاري ايسنا انجام داده، انتساب ثلاث به اين فرقه را تکذيب کرده است. نوري با تکذيب هرگونه عامليت به‌شهادت‌رسيدن مأموران نيروي انتظامي توسط درويشان در تهران، گفت: «اتفاقي که شب گذشته افتاد، باعث ناراحتي ما شد، در مسلک و مرام درويش‌ها انجام چنين حرکت‌هايي وجود ندارد. دراويش هيچ‌گاه خشونت‌طلب و عامل آغازکننده درگيري نبودند». او افزود: «دراويش هيچ‌گاه نمي‌خواستند اين اتفاقات بيفتد. آنها همواره تجمعاتي مسالمت‌آميز داشته‌اند، اما درباره اتفاقات ديشب (دوشنبه‌شب) بايد ديد که چه کساني مي‌خواهند از اين اغتشاشات سود ببرند و تقصير را بر گردن دراويش بيندازند». او تأکيد کرد که آغازکننده ماجراي دوشنبه‌شب نه نيروي انتظامي و نه دراويش بودند.
واکنش‌ها در فضاي مجازي
با پخش تصاوير خيابان پاسداران اما موجي از واکنش‌ها فضاي مجازي را درنورديد. بخش عظيمي از اين واکنش‌ها اين بود که فيلم‌هاي اقدام راننده اتوبوس را با هشتگ‌هايي با عنوان «دراويش داعشي» منتشر کرده و خواستار برخورد با اين گروه شدند. يكي از پربحث‌ترين اين واکنش‌ها، توييت عطالله مهاجراني بود که به نوعي فضاي انتشار توييت‌هايي با مضامين مشترک را داغ کرد. او نوشته بود: «اين پرسش مطرح است که چگونه دراويش نقشبندي در عراق جذب شدند، با خودم مي‌گفتم عزت ابراهيم که صوفي نقشبندي و بعثي قهاري بود، اين پيوند را برقرار کرد. اما درويش گنابادي ايران چگونه با اتوبوس مثل داعشي‌ها مأموران انتظامي را زير گرفته است؟ رفتاري وحشيانه و جنايتکارانه و محکوم»؛ با اين حال بخشي از کاربران فضاي مجازي خواستار تفکيک بين اقدام يک نفر و درويشان شدند. علي شکوري‌راد نيز چنين توييت کرده «ماجراى ديشب در خيابان پاسداران بسيار غم‌انگيز و حيرت‌آور است. نه فقط به خاطر تلفات و خسارات. به‌خاطر ازدست‌رفتن كنترل در دو طرف ماجرا. سه شهيد، تعدادى مجروح، دو راننده قاتل، خسارات به اموال عمومى و مردم». 
برخي هم مثل عبدالله رمضان‌زاده در توييتي نوشته بود: «حمله تروريستي با اتوبوس به افراد نيروي انتظامي غير قابل قبول و منجر به گسترش خشونت مي‌شود. توسل به خشونت از ناحيه هرکس محکوم است». 
علي تاجرنيا: عدم توجه به شيوه‌هاي تعاملي باعث چنين وقايعي مي‌شود
اما چه موضوعي سبب شد تا درگيري خيابان گلستان به چنين خشونتي بينجامد و براي جلوگيري از رخدادهاي پيش‌آمده چه بايد کرد؟ اين پرسشي است که علي تاجرنيا عضو شوراي مرکزي اتحاد ملت در گفت‌وگو با «شرق» در پاسخ به آن گفت: «در دنياي امروز برخورد با مسائل حاشيه‌اي و اعتراضي در مقابل دولت‌ها بر اساس يک‌سري رفتارهاي نرم‌افزاري و تعاملي شکل مي‌گيرد. در کشور ما به دليل تنوعات قومي و مذهبي اين مسئله بيش از نقاط ديگر بايد مورد توجه باشد و سعي کنيم مسائلي از اين دست را در فضايي مسالمت‌آميز حل کنيم».
اين فعال سياسي افزود: «درباره آنچه توسط فرد منتسب به دراويش انجام شد هم بايد گفت که حاکميت حق دارد در مواردي که احساس کند امنيت شهروندان و کشور در خطر است با رفتار‌هايي از اين دست برخورد کند».
او درباره خشونت و حمله به مأموران نيروي انتظامي هم گفت: «تمام گرايش‌هاي موجود در کشور و حتي خارج از کشور که مخالف نظام هستند اين اقدام را تقبيح کردند و آنچه را كه اتفاق افتاده باعث گسترش خشونت دانسته‌اند. همين موضوع فضاي سنگيني را در مقابل دراويش ايجاد کرد و آثار چنين فضايي به نظرم خيلي بيشتر از برخوردهاي امنيتي است که احتمالا با اين گروه صورت گرفته يا صورت خواهد گرفت». تاجرنيا همچنين راهکارهايي را براي جلوگيري از چنين وقايعي پيشنهاد داد: «مهم اين است که دستگاه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي اولا در برابر رفتارهايي که از سوي شهروندان صورت مي‌گيرد، خويشتن‌داري به خرج دهند و در عين حال از ظرفيت‌ نيروهاي اجتماعي و گروه‌هاي بانفوذ براي حل اين مسائل بهره‌برداري کنند و تا جايي که امکان دارد، از برخوردهاي فیزیکی بپرهيزند».
عبدالکريم حسين‌زاده، نايب‌رئيس فراکسيون اميد هم درباره اين واقعه به «شرق» گفت: «بايد بپذيريم ايجاد بسترهاي لازم براي طرح آزادانه مطالبات و اعتراضات مردم در هر سطحي، بهتر از کشته‌شدن شهروندان است؛ حال در هر لباسي چه انتظامي چه شهروند عادي. هر روز اعتراضات در کشور و در موضوع خاصي رخ مي‌دهد، قطعا سامان‌ندادن به اين اعتراضات و به‌وجودنياوردن بسترهاي لازم کشور را دچار بي‌ساماني خواهد کرد».
امير محبيان: 
اين رفتارهاي خشن با تصوفي که مي‌شناختيم همخوان نبود
دوشنبه ۳۰ بهمن، پاسداران تهران شاهد درگيري نيروي‌هاي انتظامي و بسيج با دراويش گنابادي بود. درگيري‌ خشن بود و با تاريک‌شدن هوا اتفاقاتي رخ داد که همه را ناراحت و نگران کرد. حالا بسياري از سرنوشت اين مناقشه نگران هستند، براي همين به سراغ امير محبيان،‌ تحليلگر اصولگرا رفتيم تا نقطه‌نظر او را درباره اتفاقات تلخ ديروز جويا شویم.
‌‌ به‌نظر شما چه اقداماتي زمينه خشونتي را که ديروز در محله پاسداران تهران رخ داد، رقم زد و در ادامه چه اقدامات و تحولاتي در رويکرد نسبت به اين گروه‌ها مي‌تواند مانع از خشونت بيشتر شود؟
به گمانم هر‌چند فضا هنوز غبارآلود است و اظهارنظر دقيق و كارشناسي امكان بيان ندارد ولي شواهد حاكي از آن است كه نوعي از تعصبات فرقه‌اي و احساسات تحريك‌شده باعث بروز كنش‌هايي شده كه در مواجهه با عوامل كنترل اوضاع مانند نيروي انتظامي فجايعي را آفريد و جواناني را كه به وظيفه قانوني خود مشغول بودند، به كام مرگ فرستاد. اين رفتارهاي خشن اصلا با آن تصويري كه در طول تاريخ از متصوفه مي‌شناختيم، همخوان نبود. خشونت‌ورزي در اين حد فقط تصويري خشن و متعصب براي تصوف ايجاد مي‌كند كه شايسته نيست و اتفاقا در كليپي ديدم رئيس اين فرقه خود برآن تأكيد دارد كه مبادا چنين تصوري ايجاد شود. تصوري كه متأسفانه ايجاد شد و سران اين گروه در كنترل هوادارانشان كوتاهي كردند.
‌ توصيه شما به طرفين مناقشه چيست؟
اولا آقاي تابنده تا آنجا كه مي‌دانم خود حقوق‌دان هستند و نيك مي‌دانند كه مأموران انتظامي وظايف قانوني را انجام مي‌دهند و حمله و قتل مأمور قانون جرمي سنگين است. تحريك نيروها و تجهيز آنان به سلاح سرد و گرم اقدامي است كه جزاي قانوني سنگينی دارد. به گمانم كنترل وضعيت تا حدود زيادي وظيفه اينان بوده كه كوتاهي شده و هواداران متعصب، سكوت سران را دليل صحت عمل خود دانسته و گمان برده‌اند كه اين اقدامات خشن بخشي از سلوك روحي‌شان است. اينان شايد نمي‌دانند كه بخش مهمي از فرهنگ عرفاني ما را متصوفه فارغ از نگاهي كه به آنها داشته باشيم، توليد و توزيع كرده‌اند. اين‌گونه آتش‌زدن به سرمايه فرهنگي با ايجاد تصوير خشن و متعصب با عقل حداقلي هم همخوان نيست.
‌‌ چند اتفاق بسيار خشن، تلخي خشونت‌هاي ديروز را دوچندان کرد، هرچند اين اقدامات از طرف چند فرد صورت گرفت اما در‌حال‌حاضر اين اقدامات در افکار عمومي ممكن است به پاي کل دراويش نوشته شود، در اين زمینه چه بايد كرد؟
افكار عمومي معمولا در فضاي تهييج‌شده اين تفكيك‌ها را قائل نمي‌شود. قطعا نبايد اين رفتارهاي نادرست را به همه تعميم داد. در اين راستا وظيفه اصلي بر دوش سران و عقلاي اين گروه است كه به گمانم متأسفانه شديدا در اين زمينه كوتاهي كرده‌اند.