روزنامه شرق
1396/12/06
نخبهپروری به قیمت اضطراب در کودکان عادی مطلوب نیست
سیدکاظم اکرمی، وزیر سابق آموزشوپرورش و عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی، جداسازی دانشآموزان را از همان شروع تحصیلی در مقطع ابتدایی مانع بزرگی برای رشد طبیعی نخبهها دانسته و میگوید: آثار زیانبار این جداسازی در گذشته را نمیتوان به یکباره زدود و باید بهتدریج اقدام کرد تا آثار نکوی باهمبودن دانشآموزان اثرات خودش را نشان دهد.جداسازی دانشآموزان در قالب آزمونهای ورودی مدارس تا چه اندازه میتواند به ارتقای نخبهپروری در سطح جامعه کمک کند؟
نظر بیشتر عالمان علوم تربیتی بر این است که جداکردن دانشآموزان نتیجه مطلوبی ندارد و نتایج منفی بیشتر از نتایج مثبت آن است. تحلیل و توجیهی که کارشناسان دارند این است که وقتی بچهها را به دسته باهوش و متوسط طبقهبندی میکنیم (از طریق آزمون یا هر چیز دیگری)، آن دسته که برچسب باهوش میخورند و از سایر دانشآموزان عادی جدا میشوند، احتمال بروز روحیاتی مانند خودبینی و خودخواهی و برتریشناسی خود در طول زندگی برایشان مشکلات و مصائبی ایجاد میکند. از سوی دیگر، آنها را از واقعیتهای زندگی دور میکند و نسبت به افرادی که نرمالاند یا حتی افرادی که از هوش معمولی پایینترند و بخش عمده جامعه را تشکیل میدهند، بیخبر شده و نمیدانند بر آنها چه شرایطی در زندگی میگذرد و چه وضعیتی دارند. همین مسئله برای زندگی هر دو گروه آثار زیانباری دارد. بنابراین بسیاری از کارشناسان معتقدند این جداسازیها نتیجه خوبی ندارد. بنابراین این تصمیمی که شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته و وزارت آموزشوپرورش هم اجرا میکند، تصمیم خوبی است.
نظر شما راجع به زمان اجرائیشدن طرح ممنوعیت برگزاری این آزمونها در مدارس چیست؟
کار تربیت یک اصل کلی دارد و آن تدریجیبودن است. اصولا کارهای انسان باید تدریجی باشد و اگر به یکباره این راهی که رفتهاند -هرچند غلط- قطع شود، ممکن است آثار زیانباری داشته باشد. بنابراین وزارت آموزشوپرورش باید با نظر کارشناسان روانشناسی و جامعهشناسی و عالمان علوم تربیتی مطالعه کنند و ببینند به چه طریقی طرح را اجرائی کنند تا آن آثار زیانبار گذشته زدوده شود و آثار نکوی باهمبودن ایجاد شود.
برخی از منتقدان معتقدند با اجرای این طرح جایگاه نخبهها در جامعه زیر سؤال میرود. با این نظر موافقید؟
نخبهها لزومی ندارد با این گزینشها که برای عده زیادی از دانشآموزان اضطراب و استرس ایجاد میکند، به وجود آیند. نخبهها میتوانند در همین مدارس معمولی شناخته شوند. مگر در گذشتهها که این برنامهها وجود نداشت و حتی قبل از انقلاب، نخبهها شناخته نمیشدند؟ دانشآموزانی که در کلاس نفرات برترند و در طول مقاطع ابتدایی و دبیرستان همیشه اولاند، نشان میدهند که نخبه هستند و قرار نیست آنها را از دیگران متمایز کرد و تازه از همان مقطع ابتدایی که دوران حساسی برای کودکان است، این جداسازی انجام شود. در گذشته استعدادهای برتر در کنکور قبول میشدند و در دانشگاههای برتر تحصیلات عالیه داشتند و به کشور خدمت میکردند. اینکه بچهها را از همان ابتدا جدا کنیم نشاندهنده نخبهپروری نیست چون نخبهها بهطور طبیعی شناخته خواهند شد و نیازی به این گزینشها نیست. در روایتی آمده است که افراد انسانی دو دستهاند؛ برخی نقرهاند و برخی طلا هستند. میتوان نخبهها را طلا فرض کرد و مابقی را نقره و ظرافت این تعبیر در این است که افراد عادی به هیچ گرفته نشدهاند و آنها هم به اندازه نقره ارزشمندند. شناسایی نخبهها مثل معادن طلا که استخراجش برای کشور ضروری است، اهمیت دارد. با تشخیص افراد نخبه و مهمتر از آن، پرورش استعدادهای آنها میتوانیم آینده روشنی را برای جامعه رقم بزنیم اما دلیل نمیشود از دوران ابتدایی شروع کنیم و شرایط استرس برای کودکانمان و خانوادههایشان فراهم کنیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
واکنش طراحان استیضاح به عملکرد آخوندی و ربیعی
آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا
دستور خروج بنگاهداران از معادن
علم به ایدئولوژی وصل نمیشود
صدور کیفرخواست برای عامل شهادت 3 مأمور ناجا
تجارت قبر به اسم ساماندهی
تير خلاص به سازمان تأمين اجتماعي
نخبهپروری به قیمت اضطراب در کودکان عادی مطلوب نیست
80 سال با کتابخانه ملی
مدارا براي همه
لبه پرتگاه و بازگشت؟
دستاوردهای بدون سند در رسانهها؟
دغدغه شهرت با احساسات مردم