لزوم تعامل دولت با جریانات سیاسی

امروزه برای توسعه، کار، فعالیت، انسجام ملی و هدف‌گذاری در جهان مدل‌های مختلفی مرسوم است. در گذشته کودتا و لشگرکشی‌ها بود، اما امروز صندوق آرا زبان مشترک ملت‌ها شده و کشورهایی که از مسیر صندوق رأی عبور می‌کنند از بابت، دوام، انسجام، احترام، برنامه وتوسعه از شرایط بهتری برخوردار هستند. در ایران نیز همواره پس از جنبش مشروطه تلاش روشنفکران بر این بوده که انتخابات در جامعه اهمیت پیدا کند. هر جا که فرصت مختصری فراهم شده مردم ایران تلاش کردند که سخن خود را با سازوکار انتخابات بگویند که البته استعمار نیز با آن مقابله کرده است. البته پس از پیروزی انقلاب تا کنون 33 انتخابات را پشت سرگذاشتیم، انتخابات خبرگان قانون اساسی، مجلس، ریاست جمهوری، شورای شهر و...که مجموعا یکی از دستاوردهای بزرگ کشور بوده است. از سوی دیگر در سایر کشورها شاهدیم ائتلاف‌ها احزاب و گروه‌های سیاسی به‌ویژه در 3 دهه اخیر در جهان بسیار توسعه پیدا کرده است. زمانی که انقلاب به پیروزی رسید تنها 34 کشور از انتخابات ، تحزب و تشکل‌های سیاسی مدرن برخوردار بودند، اما امروز منهای کشورهای غرب آسیا و خاورمیانه که عموما مسلمان هستند در تمامی کشورها انتخابات یکی از ارکان اصلی حاکمیت است. البته در این کشورها درکنار صندوق رأی گفت‌وگو، ائتلاف و تحزب از ارکان دیگر حاکمیت به حساب می‌آیند که این مهم در نظام جمهوری اسلامی نیز به چشم می‌خورد. علاوه بر این رئیس جمهور کشورمان در سال 78 طراح گفت‌وگوی تمدن‌ها بودکه توانست با این طرح و سخنان خود جهان را به تحسین ایران وا دارد. تاریخ ملت ایران نیز نشان می‌دهد که همیشه در تمدن‌های شمال، جنوب، شرق و غرب ایفای نقش کرده‌اند. حال با توجه به مسائل و مشکلاتی که وجود دارد؛ اگر جامعه بتواند از طریق گفت‌وگو، ائتلاف و مذاکره مسائل خود را حل و فصل کند به توفیق بیشتری دست خواهد یافت. گفت‌وگو امری است که امروز جامعه بدان نیازمند است و می‌‌تواند جانشین خشونت، بد اخلاقی و بد رفتاری در جامعه گردد. دولت یازدهم و دوازدهم پیامد ضعف دولت‌های نهم و دهم می‌باشد که برای احزاب و گروه‌های سیاسی دوره چندان مناسبی نبود. دولت دوازدهم با حمایت اصلاح‌طلبان و برخی اصولگرایان معتدل روی کار آمد، اما آن‌طور که باید به عقبه حامی خود بها نداد و با گذشت چند ماه از آغاز دولت شاهد خلأ جدی گفت‌وگو میان دولت با اصلاح‌طلبان، اصولگرایان و نخبگان هستیم. بدین جهت اکنون زمان آن است که دولت دوازدهم به‌ویژه پس از اعتراضات دی ماه بدین بخش بپردازد و میداندار گفت‌وگو با جریانات سیاسی شود، چون کسی بهتر و توانا‌تر از دولت برای این امر نیست. باید اذعان داشت که بخش‌های دیگر جامعه نمی‌تواند این کار را بر عهده بگیرد. در کشورهای دیگر شورای قانون اساسی وجود دارد، یعنی رؤسای جمهور پیشین گرد هم در شورایی جمع می‌شوند و به تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌پردازند، اما در ایران وضعیتی ایجاد شده که مقامات سابق مثل رؤسای جمهور و مجلس با محدویت‌هایی مواجهند و نمی‌توانند این کار را برعهده بگیرند. امروز دولت باید حلقه اصلی واسط بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان باشد، گرچه از مجلس نیز چنین انتظاری می‌رود، اما مجلس اکنون دارای جایگاهی که بتواند این نقش را به طور گسترده بر عهده بگیرد نیست. به نظر می‌رسد دولت اگر بتوان تعامل مناسبی با اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ایجاد کند موفقیت بیشتری در این عرصه به‌دست خواهد آورد.
* فعال سیاسی اصلاح‌طلب