ولی‌الله شجاع پوریان یارانه نقدی در بورس انتخابات

نزدیک به دو ماه به انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده و فضای سیاسی کشور به تدریج رنگ و بوی انتخابات به خود می‌گیرد. نامزدهای اصول‌گرا که می‌دانند در صورت اعلام رسمی حضور باید جدی‌تر پاسخگوی عملکرد دوستان خود در دولت‌های گذشته باشند، ترجیح می‌دهند اعلام کاندیداتوری را به تعویق بیندازند. اما به هرحال چهره‌های مختلف به صورت غیرمستقیم خود را مهیای حضور در انتخابات می‌کنند و اسامی مختلفی هم در رسانه‌ها مطرح می‌شود. یکی از پدیده‌های مهم ایام انتخابات، وعده‌ها و شعارهایی است که از سوی نامزدها مطرح می‌شود؛ بدیهی است بیشتر این شعارها و وعده‌ها کارکرد انتخاباتی دارند و علاوه بر کشور ما در سایر نظام‌های سیاسی دنیا و انتخابات مختلف به صورت پدیده‌ای رایج درآمده است؛ اما نباید این نگرانی را نادیده گرفت که طرح بعضی وعده‌های عجیب و غریب و غیرقابل اجرا چه هزینه‌هایی را بر نظام و کشور تحمیل می‌کند و جامعه را در آینده با بحران مشروعیت مواجه می‌کند. در روزهای منتهی به انتخابات وعده‌هایی مبنی بر افزایش یارانه نقدی خانوارها از سوی برخی نامزدها به صورت مستقیم و غیرمستقیم ارائه شده است، وعده‌ای که در دوره‌های گذشته نیز مورد استفاده نامزدها قرار گرفت و تاثیر آن در جذب آرا به ویژه در مناطق محروم باعث شده بود افرادی که شاید در گذشته اعتقاد چندانی به این طرح نداشته‌اند، برای جذب آرا به دنبال چنین تاکتیک‌های زیان‌باری باشند. مردم ایران یک بار طعم دریافت یارانه و افزایش چند برابری کالاهای اساسی و نابسامانی اقتصادی ناشی از آن را چشیده‌اند و این بار قطعا با ارزیابی و عقلانیت بیشتری این وعده‌ها را دنبال می‌کنند، اما پرسش مهم این است که چرا به‌خاطر شرایط زودگذر انتخاباتی، مسائلی در جامعه مطرح شود که چه در صورت موفقیت داوطلب و چه عدم موفقیت آن، اعتبار نظام و اعتماد عمومی لطمه ببیند. روش پرداخت یارانه نقدی چه به صورت فعلی و چه سه برابر کردن آن به جز تعداد معدودی از کشورهای رانتیر یا عقب مانده کمونیستی در کدام کشور پیشرفته و توسعه یافته مورد استفاده قرار گرفته است که امروز به عنوان یک وعده انتخاباتی افتخارآمیز و راهگشا مطرح می‌شود؟ آیا این ذهنیت منفی برای مردم شکل نمی‌گیرد که اگر توان سه برابرشدن یارانه‌ها در کشور وجود داشته است پس این پول تا به امروز صرف چه اموری شده است؟ چرا وقتی چنین طرح‌هایی حتی توسط مردم عادی و شهروندان در کشوری مثل سوئیس رد می‌شود، به عنوان یک برنامه انتخاباتی از سوی کاندیداها ارائه می‌شود؟ شوربختانه‌تر اینکه چنین وعده‌هایی اغلب از زبان افرادی بیان می‌شود که سابقه حضور در مناصب اجرایی را دارند و با ساز و کارها و محدودیت‌های مالی آشنا هستند و حتی در فراهم‌کردن اعتبار لازم برای پرداخت دیون خود دچار مشکل هستند! فارغ از امکان تحقق این وعده، بارها این مطالبه کلیشه‌ای در جامعه شنیده شده که ای کاش یارانه‌ها قطع و قیمت‌ها به همان قیمت‌های ماقبل پرداخت یارانه بازگردانده
شود.
التهاب فضای انتخاباتی بعد از چندماه فروکش می‌کند و افکار عمومی بعد از آن، شرایط موجود جامعه را با وعده‌های انتخاباتی مقایسه می‌کند، لذا طرح وعده‌های غیرکارشناسی و غیرقابل اجرا به اعتماد عمومی و اعتبار نظام لطمه خواهد زد. از سویی عملکرد گذشته داوطلبان بیشتر از هر وعده و شعاری، امکان تحقق وعده‌ها را روشنگری می‌کند و افکار عمومی نیز با عبرت‌گرفتن از وعده‌های پوپولیستی گذشتگان، امکان سوء استفاده از مشکلات معیشتی و اقتصادی جامعه را سلب خواهند کرد. بنابر این توصیه می‌شود داوطلبانی که سودای حضور در انتخابات را در سر دارند، به دنبال احیای روش‌های منسوخ و آزمون پس داده نباشند و ورای رقابت‌های سیاسی، نقشی هرچند اندک در هدایت جامعه و افکار عمومی به سمت عقلانیت، برنامه‌ریزی، تلاش و تولید از خود به
یادگار گذارند.