سالی که نکوست....!

رضا فراهانی- سال 1397 که آغاز شد سعی کردیم خودمان را طوری گول بزنیم یا شاید بهتر باشد بگوییم خواستیم خودمان را راضی کنیم و گفتیم سال خروس خوش یمن نبوده و سال سگ سال خیلی خوب و پربرکتی خواهد بود. از طرف دیگر گفتیم مجموع ارقام 1397، به عدد 20 می‌رسد و همه چیز به بهترین نحو ادامه پیدا خواهد کرد. خلاصه با این وعده وعیدها داشتیم خودمان را راضی می‌کردیم که ظاهرا به ما ایرانی‌ها یک روز دلخوشی هم نیامده است که خبرهای ناراحت‌کننده یکی پس از دیگری به گوش رسید. از ورزش گرفته تا سیاست خبرهای مایوس‌کننده شنیدیم تا به نوعی به فال نیک گرفتن همه آن چیزها زیر سوال برود. حضور فوتبالیست‌های قلابی و بی‌کیفیت و جنجال برای یک بازی سطح سه یا چهار با کشور سیرالئون بدجوری توی ذوق می‌خورد و از آن بدتر توجیه‌های آقای رییس به نوعی به جای مرهم بر زخم گذاشتن، نمک روی زخم می‌پاشید و شاید به گونه‌ای به شعور افراد هم توهین می‌شد. بلاتکلیفی از حیث مدیریتی در باشگاه فوتسالی نماینده کشورمان هم که به واقع جای تاسف و تاثر داشته و دارد.در بخش هنری استقبال کم از فیلم‌ها و سینماها و به تبع آن فروش پایین این آثار هنری جای تفکر دارد. از کنسرت‌ها که نباید بگوییم چون احتمالا جایگاه‌مان را در جهنم خراب‌تر خواهیم کرد چراکه برخی‌ها به این مساله قائل هستند و شوربختانه علاقه‌ زیادی دارند تا نظرها و سلایق‌شان را به بقیه جمعیت 80 میلیونی کشور اعمال کرده و با به هم زدن کنسرت‌ها به زور هم که شده دوست دارند مردم را وارد بهشت کنند. از آزادی بیان و حقوق شهروندی هم که لازم نیست چیزی بگوییم چراکه با مروری بر خبرهای پیش از نوروز متوجه وجود یا عدم وجود این مساله به طور کامل خواهیم شد. در بخش سیاسی جنجال‌های دولتمردان دیروزی با امروزی‌ها جای بسی تامل دارد که چرا آقایان آن دوران را خیلی زود فراموش کرده‌اند و سوال مهم‌تر اینکه چرا امروزی‌ها به وعده‌های قبلی خود جامه عمل نمی‌پوشانند؟! اگر آقایان خاطرشان نیست ولی مردم شریف ایران خیلی خوب به یاد می‌آورند پنج سال قبل یا نه، نزدیک‌تر را مثال بزنیم همین خردادماه سال گذشته را که آقایان چه شعارهایی می‌دادند. چرا ما مردم ایران برخی مواقع خیلی مسایل را بسیار زود به دست فراموشی می‌سپاریم. البته ایراد تنها از دولتمردان نیست چراکه حتی ما برای محیطی که در آن زندگی می‌کنیم ارزش قائل نیستیم. تنها با یک گردش بعد از روز سیزدهم فروردین که شاید به واقع به اشتباه روز طبیعت نامگذاری شده و باید روز نابودی محیط‌‌زیست نامیده می‌شد، متوجه این مدعا خواهیم شد.اما به هر حال علت اصلی به درد آمدن دل مردم که به فصل بهار و آغاز سال نو دل‌خوش کرده بودند، اتفاقات عجیبی است که در آغاز امسال افتاده و دیده‌ایم. شوک بزرگ اقتصادی که به مردم وارد شد دلار نزدیک به شش هزار تومان بود که برخی از آقایان از روند ساعتی بالا رفتن آن در دولت قبلی گلایه می‌کردند و وعده‌های خوبی برای آینده می‌دادند اما به ظاهر و با این اوصاف باید منتظر نان پنج هزار تومانی هم باشیم و اینجاست که باید به این ضرب‌المثل زیبای ایرانی فکر کنیم و بگوییم از کجای این بهار باید فهمید که سال خوبی پیش روی ماست؟! آیا با جمع رقم‌ها که بیست می‌شود و شروع سال سگ و اتمام سال خروس می‌توانیم خودمان را گول بزنیم و اتفاقات روزهای آغازین سال 97 را نادیده بگیریم؟!
gmail.com1@rfateme62