روزنامه فرهیختگان
1397/01/23
راوی خوشلفظها
امسال برای چهارمین دوره و در انتهای هفته هنر انقلاب، برگزیده جایزه هنر انقلاب اسلامی معرفی میشود. جایزهای که فعالیت هنرمندان در حوزههای مختلف را در یک سال با توجه به اینکه اثر آنها در حوزه انقلاب اسلامی باشد، رصد میکند و بعد از بین کاندیداهای برگزیده یک نفر بهعنوان هنرمند سال انقلاب انتخاب میشود. حدود ۲۰ شاخص برای انتخاب هنرمند برگزیده سال انقلاب مدنظر است که از جمله آنها میتوان به اثربخشی، جریانسازی و رقم زدن اتفاقهای ویژه هنری اشاره کرد. سال گذشته شجاعیطباطبایی بهعنوان هنرمند برگزیده سال انقلاب انتخاب شد، امسال نیز مانند سال گذشته پنج کاندیدا برای دریافت جایزه هنر انقلاب انتخاب شدهاند. حمید حسام (نویسنده)، محمدرضا دوستمحمدی (گرافیست)، حسن روحالامین (نقاش)، محمدحسین مهدویان (کارگردان) و مهدی نقویان (مستندساز). حال باید دید از بین این پنج نفر شنبه ۲۵ فروردین هنرمند برگزیده انقلاب در سال 97 چه کسی خواهد بود. قصهگوی آرمانگرای دهه 60 کمتر کسی است که کتابهای حوزه ادبیات دفاع مقدس را رصد کرده و نام حمید حسام را نشنیده باشد. حمید حسام سال 1340 در همدان متولد شد. وی فارغالتحصیل کارشناسیارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران است. جوانی خود را در جبهههای نبرد سپری کرده و همین مساله باعث شده دفاع مقدس وجه غالب نوشتهها و آثارش شود. زندگی او و نوشتههایش متاثر از روزها و اتفاقاتی است که در دوره هشت ساله دفاع مقدس شکل گرفته است. او در مورد روزهای پذیرش قطعنامه 598 و موقعیتی که از آن به عنوان دلگیرترین غروب جبهه یاد میکند، مینویسد: «شرایط آن روز آنقدر عرصه را بر من تنگ کرد که در یک لحظه دفتر خاطراتم را - که لحظههای تلخ و شیرین جبهه را از سال ۶۱ تا به آن روز در آن نوشته بودم - پاره کردم و به باد بیابان سپردم؛ اما چیزی که نمیگذاشت من هم مثل دیگر بچههای گردان ناراحتیام را بروز دهم، مسئولیتی بود که برعهده داشتم. من معاون دوم گردان ادوات تیپ کربلا بودم و به عنوان یک مسئول باید مایه آرامش و روحیه بچهها میشدم... .» حمید حسام با کتاب «غواصها بوی نعنا میدهند» که نوعی خاطرهنگاری در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبی معرفی شد. به دنبال آن داستان بلند «راز نگین سرخ» را در سال ۷۸ به دست چاپ سپرد. مجموعه داستانهای کوتاه «دهلیز و انتظار» مدتی پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسی ترجمه و منتشر شد. بعد از آن کتاب «مسیح رزم» را در ژانر خاطرهنگاری منتشر کرد. حسام معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است. کتاب «راز نگین سرخ» به موضوع جنگ ایران و عراق برگرفته از زندگی، رزم و شهادت سردار شهید محمود شهبازی میپردازد. شهید محمود شهبازی متولد اصفهان، فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر 27 محمد رسولا... (ص) بود. این کتاب روایتی مستند و داستانی از حوادث آغازین روزهای جنگ تا آزادی خرمشهر است. یکی از کتابهای معروف و ماندگار حمید حسام کتاب «وقتی مهتاب گم شد» است؛ کتابی که خاطرات جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی، شهید علی خوشلفظ است که از ۱۶ سالگی به جبهه رفته و در کنار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان بوده است. حمید حسام درباره نامگذاری این کتاب میگوید: «عنوان این کتاب را «وقتی که مهتاب گمشد» نامگذاری کردم. انتخاب عنوان این اثر به این مهم بر میگردد که در شبهای تاریک آنها باید کار شناسایی را انجام میدادند که در شبی مهتابی، شهید علی محمدی، یکی از دوستانی که خیلی به آقای خوشلفظ نزدیک بود وقتی مهتاب بالا میآید در میدان مین توسط دشمن دیده و شهید میشود و علی خوشلفظ نمیتواند پیکر شهید علی محمدی را از جلوی عراقیها از میدان مین خارج کند. همزمان مهتاب وجودی آقای خوشلفظ که قهرمان قصه ماست، همان شهید علی محمدی است که با دمیدن مهتاب گم میشود و از این جهت تا پایان جنگ احساس گمشدهای در وجود خوشلفظ وجود دارد که باید به شکلی این فرد را پیدا کند.»حمید حسام بین اهالی ادبیات و فرهنگ به لحاظ اخلاقی خوشنام است. رحیم مخدومی، نویسنده درباره حمید حسام گفته است: «آقای حسام بنا به دلایلی نقش استثنایی دارند؛ یکی اینکه ایشان نویسنده منحصربهفرد دفاع مقدس است. این ویژگی جمع شده با حوزه اجرایی است چراکه مدتی معاون ادبیات بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس بود. علاوهبر همه اینها و مهمتر از همه اینکه در عرصه دفاع مقدس نقشآفرین بود و به درجه رفیع جانبازی نائل شد. تجمیع این سه ویژگی بهعلاوه آن شخصیت اخلاقمدار که آقای حسام دارد، توانسته شخصیتی را خلق کند که منحصر به فرد باشد. حالا این نکتهای که عرض کردم در مقوله دفاع مقدس منحصربهفرد است و به این دلیل است که بسیاری از نویسندگانی که الان در عرصه دفاع مقدس صاحب کتابند، گردآورنده هستند، مصاحبه میکنند و خاطرات را جمعآوری، ویرایش و تدوین میکنند و به عنوان کتاب عرضه میشود. افرادی که بعد از این مرحله، مرحله مهم بعدی را که تالیف است انجام میدهند تعدادشان کم است. در واقع صاحب نثر و صاحب سبک هستند. آقای حسام از جمله این افراد است. به همین خاطر تمجید ویژه حضرت آقا را در خصوص مقدمهای که آقای حسام بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نوشته است مشاهده کردیم، زیرا ما کمتر دیدیم حضرت آقا چنین تمجیدی از یک مقدمه کنند.» گلعلی بابایی درباره حمید حسام و شخصیت این نویسنده انقلاب گفته است: «سابقه آشناییام با حمید حسام به ۲۰ سال قبل برمیگردد. وی در آن زمان مسئول بنیاد فرهنگی استان همدان بود و کارنامه عملیاتی لشکر را مینوشتیم. ایشان خیلی روی رزمندگان استان همدان حساس بود. لشکر ۲۷ وقتی قرار بود توسط رزمندگان استان همدان آن زمان تکمیل شود با عظمت کارش آشنا شدم. از کارهای شاخص ایشان برگزاری کنگره دفاع مقدس و شاهبیت کارهایشان جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس بود که کار طاقتفرسایی است. حسام را زمانی شناختیم که بازنشسته شد و آثار خوبی چون «خداحافظ سالار» و «وقتی مهتاب گم شد» را در مدت کوتاهی نوشت و در جشنوارهها گل کرد و توسط مقام معظم رهبری تقدیر شد. یکی از هنرهای حسام رنگآمیزی هنرمندانه رزمندگان و شهداست.»
حسام: بین «خود» دهه 60 و «خود» دهه 90 درگیرم حمید حسام در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره انتخابش به عنوان یکی از نامزدهای جایزه هنر انقلاب میگوید: «طبیعتا آموزههای آن سالها برای ما از رهگذر حضور در جنگ خیلی پررنگ بود. برخلاف این روزگار که دیده شدن و به چشم آمدن یک نوع دغدغه است در آن روزها نقطه مقابل این دیدگاه وجود داشت؛ بچهها دوست نداشتند دیده شوند و همه تلاششان این بود که دیده نشوند.» او با اشاره به اینکه صرفا مطرح شدن در فضای رسانهای، دغدغه او نیست، گفت: «من همیشه در وجودم یک چالش هست. یک «خود» آن روزها هست. یک «خود» دهه 60 که میگوید انسان هر چه دور از این عناوین باشد، آفات زندگیاش و بار تعهد و مسئولیتش کمتر است. اما خب یک نگاه، نگاه اجتماعی است که تلاش میکنند و زحمت میکشند و الگوهایی را معرفی میکنند. در این جهت این تضاد در وجودم هست و یک احساس دوگانه دارم؛ احساسی که به گذشتههایم برمیگردد که دوست دارم خیلی دیده نشوم. این احساس که بالاخره تلاشهایی که در این روزگار انجام شده اگر از طریق رسانهها منعکس نشوند شاید جامعه مخاطبمان آنگونه که باید با موضوعات ادبی ارتباط برقرار نکند.» حمید حسام امسال به عنوان یکی از نامزدهای جایزه هنر انقلاب انتخاب شده است؛ انتخابی درست چرا که همیشه سعی کرده نام انقلاب اسلامی را بلند و پرآوازه نگه دارد. ایستاده در غبار کارش را با مستندسازی شروع کرد. اما مردم محمدحسین مهدویان را از مستند «آخرین روزهای زمستان» به یاد دارند؛ مستندی که درباره زندگی و سلوک شهید حسن باقری است. آخرین روزهای زمستان در سال ۱۳۹۱ ساخته شد ولی خیلی زود توانست سکوی پرتاب این فیلمساز جوان بابلی شود. مهمترین و جذابترین بخش این سریال مستند استفاده مهدویان از تصویربرداری ۱۶میلیمتری است که به سبک و سیاق برنامههای «روایت فتح» در جای جای مستند قرار گرفته است؛ تصاویر قدیمی و سیاه و سفید یادآور مستند روایت فتح بود، ضمن اینکه طنین صدای سیدمحمد آوینی، مخاطب را به یاد سیدشهید مرتضی آوینی میانداخت. مهدویان ولی در همین نقطه نایستاد. او سراغ قهرمان دیگری در دوران دفاع مقدس رفت. احمد متوسلیان سوژه بعدی مهدویان برای ساخت اثر جدیدش بود؛ اثری کمنظیر که در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر بسیاری را با خود همراه کند و به عنوان بهترین فیلم آن دوره جشنواره انتخاب شود. مهدویان درباره ساخت این فیلم و شخصیت متفاوت احمد متوسلیان گفته است: «درباره شخصیتپردازی احمد متوسلیان، فقط یک کار خیلی معمولی انجام دادم و شاید تعجب بیننده به این دلیل باشد که تاکنون در سینمای جنگ، شاهد رفتارهای طبیعی از سوی شخصیتها نبودهایم. من فقط سعی کردهام یک تصویر درست از ابعاد شخصیت احمد متوسلیان را نشان بدهم. متاسفانه آنقدر کارهای طبیعی را در فیلمهای جنگی ندیدهایم که کار طبیعی این فیلم، خیلی شگفتانگیز به نظر میرسد.» شاید یکی از شگفتیهای فیلم مهدویان بازی هادی حجازیفر در نقش احمد متوسلیان باشد که خودش در این باره میگوید: «برای بازی کردن در نقش احمد متوسلیان، هیچ الگویی نداشتم. هر روز سه ساعت و نیم گریم سنگین میشدم. به همین دلیل بود که در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، کسی مرا نمیشناخت و به راحتی میتوانستم در جمع مردم فیلمهای جشنواره را تماشا کنم. خوشحالم که شانس انتخاب شدن برای ایفای این نقش را داشتم. به دلیل صبری که در بازیگری داشتم احساس میکنم اتفاق خوبی در پرونده بازیگریام رخ داده است.» محمدحسین مهدویان، در سومین اثر سینمایی خود، سراغ روزهای ملتهب ابتدایی انقلاب اسلامی رفته است: «در محلههای پرآشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران» خلاصهای از فیلم پرالتهاب و جنجالی «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان است؛ فیلمی که به موضوع ترورهای سال ۱۳۶۰ به دست گروه مجاهدین خلق میپردازد.. رهبر معظم انقلاب درباره این فیلم به عوامل ساخت آن گفتهاند: «فیلمتان عالی بود... . خیلی خوب بود. نشستیم استفاده کردیم و لذت بردیم. کار شما روی آن سکوی جشنواره هم بسیار بسیار خوب بود. اولا کارگردانی عالی بود، بازیها عالی بود، قصه عالی بود، فیلم خوش ساخت بود، خیلی خوب بود. آن روزی که این قضیه اتفاق افتاد من دفتر امام بودم، همان ظهر. این بچهها از جمله این آقای سیفاللهی و اینها که بودند در قضیه، (محاصره منزل موسی خیابانی) آمدند گفتند که قضیه تمام شد. آمده بودند به امام گزارش بدهند... . گریمها خیلی خوب بود. شهید بهشتی را خیلی خوب از آب درآوردید.» این فیلم به عنوان بهترین فیلم سیو پنجمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد؛ موفقیتهای پی در پی محمدحسین مهدویان در فاصله 6 سال گذشته، توقع مخاطبان سینمای ایران را از او بالا برد. او در گام بعدی سراغ سوژه ملتهبی رفت. اولین خبرهایی که در مورد فیلم جدید مهدویان در فضای رسانهای منتشر شد این بود که مهدویان قرار است در کنار سیدمحمود رضوی فیلمی با نام «لاتاری» با موضوع غیرت و قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس بسازد. آخرین ساخته محمدحسین مهدویان بعد از اولین رونمایی در جشنواره فیلم فجر به عنوان یکی از جنجالیترین آثار در فضای رسانهای و سینمایی مطرح شد. حاشیههای این فیلم زمانی بیشتر شد که گفته شد دستاوردهای فنی این فیلم توسط هیات داوران جشنواره فیلم فجر دیده نشده است. «لاتاری» بعد از اکران در نوروز 97 و پس از اینکه در معرض دید مخاطبان قرار گرفت، با استقبال مخاطبان مواجه شد و البته همچنان فیلم پربحث این روزهای سینمای ایران است. امسال برای دومین بار است که محمدحسین مهدویان به عنوان نامزد جایزه هنر انقلاب انتخاب شده است. مستندسازی بدون تعطیلی مهدی نقویان در اولین تجربه مستند سریالیاش سراغ موضوع انقلاب اسلامی نتیجه آن مجموعه جذاب «در برابر طوفان» شده است. این مستند در 10 قسمت30 دقیقهای از شبکه یک و مستند سیما پخش شده است. او پیش از این مستندهای «برادران»، «رمز و راز ملکه»، «گاو خشمگین»، «بازی»، «زخم تازه» و ... را ساخته بود که تقریبا تمام آنها مورد توجه جشنوارههای سینمای مستند قرار گرفته است. نقویان در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره انتخاب خود به عنوان یکی از نامزدهای جایزه هنر انقلاب گفت: «این چند وقتی که در حوزه مستند مشغول بودم، مدنظرم بود کاری را که انجام میدهم با موضوع انقلاب و تاریخ معاصر باشد. چون هم علاقه شخصی داشتم و هم در این حوزه کم کار شده بود؛ نبودند آدمهایی که درباره موضوعاتی که دغدغه انقلاب و مردم است، مستند بسازند. بعد از یک دهه فعالیت اینکه میبینم اسمم در لیست هنرمندان انقلاب اسلامی قرار دارد از این منظر خوشحال میشوم که در چشم منتقدان و مردم نیتی که داشتم به نتیجه رسیده و به بیراهه نرفته است. امروز مستندسازان جبهه فرهنگی انقلاب با باری بسی سنگینتر از دیروز، به میدان آمدهاند. جبهههای جنگ رسانهای تا محیط شخصی فردفرد مردم ایران رسوخ پیدا کرده و حملات دشمن، نفوذی بیسابقه یافته است. عمده بار این جنگ نرم رسانهای، بر عهده فیلمهای مستند است. کمتر به خاطر داریم که یک فیلم داستانی از سوی جبهه دشمن تاثیرات گستردهای در روایت مجدد تاریخ انقلاب و مردم بگذارد. فیلمهای مستندی که پیاپی از سوی جبهه مقابل ساخته و توزیع شده، تاکنون کوشیدهاند ابعاد گوناگون حیات شجره انقلاب اسلامی را در میان مردم تحریف کرده و ریشههای آن را بخشکانند؛ اما در میان این ظلمت فراگیر، نسل جدید به فانوسی روشنتر از دیروز مسلح است.» وی درباره دیده شدن مستندسازی توسط مردم و مسئولان گفت: «مستندسازی هیچ وقت تعطیل نبوده است. اما در این چند سال که بیشتر دیده شد به خاطر این بود که مستند، گفتمانساز و جریانساز است، برایشان اتفاقهای خبری میافتد و در تلویزیون دیده میشود. این موارد به خاطر نوع موضوعاتی است که برای این مستندها انتخاب میشود. ما درباره تاریخ معاصر غفلت کردیم و مردم هم تشنه شنیدن و دیدن اتفاقهای معاصر هستند. این خلأ توسط رسانههای معارض دیده و پر شد. بنابراین ما بعد از اینکه این عقبافتادگی را دیدیم به این نتیجه رسیدیم که ما هم باید این خلأ را پر کنیم. رسانههای معارض تصور جدیدی را برای مخاطبان ایرانی با دروغپردازیها و جعل اسناد تاریخی درست میکنند؛ یک جور دیگری تاریخ ما را روایت میکردند. باید این نکته را بگویم که به صورت حالتی سازمانی و اداری این جریان مستندسازی انقلاب راه نیفتاده بلکه کسانی پیش قدم شدهاند که دغدغههای شخصی داشتهاند و به این موضوعات ورود کردهاند. آنان کارهایی را ساختهاند که با توجه به اینکه پشتوانه اداری و سازمانی و دولتی نداشتهاند، اما آثارشان مورد استقبال مردم قرار گرفت و دیده شد. این مساله به خاطر آن است که رسانههای معاند به صورت جدی کار میکنند. اگر دقت هم بکنید آنها با همین مستندها به ما حمله میکنند. البته نیاز مخاطب هم مساله بعدی است چرا که باید این مسائل را بداند. در گذشته این مسائل گفته نمیشد اما حالا که گفته میشود اقبال پیدا کرده است.» نقویان درباره نسل جدیدی که وارد حوزه مستندسازی شدهاند، گفت: «اگر ما شاخههای مختلف هنری را نگاه کنیم میبینیم در حوزه مستند از همه جلوتر هستیم. مثلا در حوزه سینما ممکن است ما موضوعاتی مثل تمدن غرب یا مفاهیم انقلاب اسلامی را در داستان فیلمی بگنجانیم اما شاید نتوانیم آنقدر خوب مثل مستند حرفمان را بزنیم. در حوزه مستندسازی ما داریم با مستندسازان تراز اول دنیا رقابت میکنیم. در این چندساله مستندهایی مثل «قائم مقام» و «در برابر توفان» مورد توجه قرار گرفتهاند چون موضوعاتی جالب داشتهاند. خلأ مستندسازی توسط یک عده جوان دغدغهمند پر شده است.»
سایر اخبار این روزنامه
دوپینگ آمریکایی برای تروریستها
راوی خوشلفظها
آیا اقتصاد دست دولت نیست؟
وقتکشی آموزش و پرورش بهنفع پولدارها
شهدای مظلوم خانوادههای مظلومتر
خط بطلان بر ادعای واهی استفاده از بمب شیمیایی
شلیک چند موشک اثر سیاسی نخواهد داشت
با گرگها میرقصد
خالق «پول هرگز نمیخوابد» در تهران
رویارویی ترامپ و روسیه در زمین سوریه
مصوبه وزارت علوم چگونه پیشرفت علمی را فلج میکند؟
صنعت هستهای و دستاوردهای تکراری یا دیگری!