شهدای مظلوم خانواده‌های مظلوم‌تر

منظور از «موسسه خیریه»، موسسات و انجمن‌هایی غیر‌انتفاعی، عام‌المنفعه و غیرسیاسی هستند که به‌وسیله افراد حقیقی یا حقوقی تاسیس شده و در زمینه ارائه خدمات اجتماعی به افراد، خانواده‌های نیازمند و زن سرپرست، کودکان بی‌سرپرست و بد‌سرپرست، آسیب‌دیدگان اجتماعی و... فعالیت و مجوز لازم را از بهزیستی دریافت کرده باشد. در فضای مجازی و حقیقی بارها نام موسسه خیریه «پدر مهربان بقیع» را شنیده بود و همیشه نحوه نام‌گذاری و همچنین نحوه فعالیت‌شان برایم سوال بود، به سراغ موسس این خیریه رفتم و به گفت‌وگو با او پرداختم.

خودتان را معرفی کنید و بگویید که به چه علت نام «پدر مهربان بقیع» را برای موسسه خیریه خود انتخاب کردید؟ مهدی جعفری، رئیس هیات‌ مدیره و موسس این موسسه خیریه هستم، در ابتدا برای ثبت نام موسسه مخالفت شد و به‌دلیل اینکه به نیت نام امام حسن‌ مجتبی(ع) که سه بار زندگی خود را وقف کرده بود می‌خواستیم‌ این کار را انجام دهیم، می‌خواستیم اسم موسسه سه سیلابی باشد بعد از کلی اسم، به اسم «پدر مهربان بقیع» رسیدیم‌؛ ما در منطقه ورامین در استان تهران مشغول به فعالیت هستیم.



موسسه از چه سالی شروع به فعالیت کردید و هدف از راه‌اندازی موسسه چه بود؟ در سال 1391 شروع به فعالیت کردیم و اهداف موسسه هم توانمند ساختن خانوارها در زمینه‌ فرهنگی‌شان و کمک به افراد بی‌بضاعت و خانواده‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست بود و فعالیت‌ ما در زمینه‌های مالی‌شان این است که همه خانواده‌ها را رتبه‌بندی کردیم و اولویت اول، دوم و سوم را برای خانواده‌ها در نظر گرفتیم. اولویت‌ اول کسانی هستند که شغلی ندارند، تمام هزینه‌های پزشکی و بحث تغذیه آنها را حمایت می‌کنیم و برای تحصیل فرزندان‌شان کمک می‌کنیم و اگر فرزندان‌شان از لحاظ تحصیل مشکل داشته باشند در موسسه مکان آموزشی است که مربیانی از تهران به‌صورت رایگان به آن مکان می‌آیند و به فرزندان‌شان آموزش می‌دهند؛ یا هر ماه سبدهای کالایی به خانواده‌ها می‌دهیم و در عید علاوه‌بر سبد کالا، پوشاک هم برای آنها تهیه می‌کنیم؛ پوشاک‌ها هم از پوشاک‌هایی است که برای ما می‌فرستند و معمولا نو و گاهی دست‌دوم هستند. اولویت دوم آنهایی هستند که شاید میل به کار کردن دارند اما توان کار کردن ندارد و مشغول به کار نیستند، به ‌آنها هر سه ماه یک‌بار کمک می‌کنیم اما در مسائل آموزشی یا توانمندساختن خانواده‌ها برای فرزندان‌شان در فضای آموزشی از آنها استفاده می‌کنیم. همچنین ما کادر پزشکی داریم که هفته‌ای یک‌بار پزشک از تهران دعوت می‌کنیم که البته این پزشکان از خیران هستند و تمام خانواده‌ها را رایگان ویزیت می‌کنند و برای آن خانوارهایی که برای تهیه دارو مشکل دارند دارو تهیه می‌کنیم. خانواده‌هایی که در موسسه ما خدمات دریافت می‌کنند در حدود 800 خانوار هستند، که علاوه‌بر خانواده‌های ایرانی، خانواده‌های افغانستانی هم تحت حمایت موسسه هستند، در بین خانواده‌های افغانستانی، تعدادی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم افغانستان که از لشکر فاطمیون هستند هم حضور دارند؛ ما حدودا 25 خانواده مدافع حرم داریم که بعضی‌ اوقات تمام وسایل خانه‌های‌شان را از قبیل یخچال، بخاری، فرش و... به‌صورت دست‌دوم برای آنها تهیه می‌کنیم. از بین 800 خانواده تحت حمایت موسسه حدودا 400 خانواده از آنها بی‌سرپرست هستند و بقیه آنها بدسرپرست هستند.

اتباع شما از کدام کشور هستند؟ معمولا از افغانستان هستند و از کشورهای دیگر خانواده‌ای نداریم، البته این نکته هم را بگویم که اتباع تحت حمایت بهزیستی هم نیستند. فقط خانواده‌های ایرانی‌ تحت پوشش هستند و بعضی از خانواده‌های ایرانی حتی تحت پوشش بهزیستی هم نیستند.

از چه راه‌هایی خانواده‌هایی که نیازمند هستند را شناسایی می‌کنید؟ ما خودمان تشخیص می‌دهیم و تحقیق می‌کنیم وقتی ببینیم که خانواده‌ای نیازمند است آن را تحت پوشش موسسه قرار می‌دهیم، همچنین گاهی‌اوقات از بهزیستی، شهرداری یا ارگان‌های دولتی و سپاه به ما خانواده‌ای که نیاز به حمایت دارند هم معرفی می‌شود.

مگر آیا از وظایف بنیاد شهید نیست که خانواده‌های مدافع حرم را حمایت کند؟ وقتی فردی از خانواده‌ای به مقام شهادت می‌رسد حدود 6 الی هفت ماه طول می‌کشد تا خانواده‌اش تحت حمایت بنیاد شهید و دیگر نهادها قرار گیرد. بعضی از خانواده شهدای مدافع حرم افغان به‌دلیل اینکه کارت‌شناسایی ندارند و حتی نامه محضری که ثابت کنند با شهید نسبت دارند از سوی بنیاد شهید دیر شناسایی می‌شوند و در این 6 یا هفت ماه وظیفه ماست که به آنها خدمت کنیم و نگذاریم به غیر از درد دوری از همسر و پدر درد دیگری داشته باشند.

شما خانواده‌ای که از خانواده‌های مدافع حرم ایرانی باشد را تحت‌پوشش دارید؟ خیر خانواده شهدای مدافع حرم ‌ایرانی نداریم. معمولا خانواده‌های شهید در زمان جنگ تحمیلی هم نداریم، آنها حقوقی که از بنیاد شهید می‌گیرند کفاف زندگی‌شان را می‌دهد و معمولا برای هزینه‌های مازادشان وام می‌گیرند. خانواده‌هایی که در اولویت‌ قرار می‌گیرند باید حتما در کلاس‌های آموزشی ما شرکت کنند، به‌طور مثال آنهایی که اعتیاد و حتی آنهایی که همسران‌شان اعتیاد دارند در کلاس‌های ترک‌اعتیاد شرکت می‌کنند. خانواده‌هایی که بچه‌های کوچک دارند مادران‌شان برای توانمند ساختن بچه‌های‌شان از طرف مربی که به‌عنوان مشاور به آنها معرفی می‌کنیم آموزش می‌بینند که چطور از بچه‌های‌شان مراقبت کنند و در دام اعتیاد گرفتار نشوند. دو الی سه مشاور یا روانشناس، هفته‌ای دو بار به این موسسه می‌آید و به‌صورت تک‌تک یا دسته‌جمعی به آنها مشاوره می‌دهند.

هزینه‌هایی که شما در این موسسه دارید از کجا تامین می‌شود؟ هزینه‌های این موسسه را خیران به ما می‌دهند.

در حال حاضر چند خیر به موسسه شما کمک می‌کنند؟ معمولا در فضای مجازی حدود 400 الی 500 نفر عضو هستند و ما کار را به آنها معرفی می‌کنیم به‌طور مثال اینکه ما اگر بخواهیم خانه‌ای را برای خانواده‌ای بسازیم به خیران معرفی می‌کنیم و هرکس می‌تواند به‌صورت مصالحی یا مالی کمک می‌کند، ما تنها معرف هستیم و بر رابطه بین دو طرف به‌صورت مستقیم نظارت می‌کنیم.

به‌نظر شما اگر نهادهای مربوطه مثل بهزیستی یا کمیته امداد یا نهادهای نظارتی دولتی، مسئولیت‌شان را در قبال چنین خانواده‌هایی درست انجام داده بودند به موسسه‌هایی مثل شما در جامعه همچنان نیاز بود؟ آنها محدودیت‌های خاص خودشان را دارند به‌طور مثال بهزیستی و کمیته امداد اگر بخواهد خانواده‌ای را تحت سرپرستی قرار دهد اولا توان‌شان محدود است دوما قانون‌های خاص خودشان را دارند. به‌عنوان مثال خانواده‌ای که از شهرستان آمده باید پنج سال صبر کند و بعد می‌توانند به آن خانواده کمک کنند. ما می‌گوییم همسر شما در حال حاضر اعتیاد دارد؟ ما کمک می‌کنیم که همسرت ترک کند و از شما حمایت می‌کنیم.

از کجا می‌دانید که خانواده‌ای که به شما مراجعه کرده واقعا نیازمند است و راه‌های شناسایی شما چیست؟ معمولا ما تیم معرفی داریم و پرونده‌ای برای آن خانواده‌ها تشکیل می‌شود و دو نفر محقق از خانواده نیازمند تحقیق می‌کنند. به‌طور مثال اگر مطلقه باشد باید طلاق‌نامه را نشان دهد، اگر فوتی باشد باید فوت‌نامه را نشان دهد، اگر مستاجر یا بیمار باشد باید مدارک را ارائه دهد و سپس محقق آن را مطالعه می‌کند و پرونده آن را می‌بیند، درنهایت وقتی به اینجا می‌آیند، ما گروهی داریم که در مورد پرونده نظر می‌دهند. چون معمولا کمک‌هایی که می‌گیریم، کمک‌های شرعی هستند و بحث کمک‌های شرعی و نیت‌های متفاوت ما را وکیل می‌کنند که به فقیر و نیازمند جداگانه کمک کنیم. در مجموعه شما چند نفر مشغول به کار هستند؟ حدودا 25 یا 26 نفر.

این 25 نفر حقوق هم دریافت می‌کنند؟ نه، کسانی که کار می‌کنند ازجمله پزشکان، مشاوران یا رانندگان و... حقوق دریافت نمی‌کنند و به‌صورت خیریه‌ای کار می‌کنند.

کمی از کارهای فرهنگی موسسه بگویید. هر خانواده‌ای که عضو موسسه ما باشد باید در کلاس‌های مشاوره شرکت کند و همچنین می‌توانند در مراسمات ملی و مذهبی که از سوی موسسه برگزار می‌شود هم شرکت کند و به‌طور مثال نیمه‌شعبان 3 هزار نفر را به سالن ورزشی دعوت کردیم که در آنجا بحث مذهبیت می‌شود و مسابقه اجرا می‌شود یا در ایام محرم، مراسم می‌گیریم. اما غیر از این موارد کلاس‌های مشاوره‌ای هم داریم که تقریبا حضور افراد الزامی است، مثل کلاس‌های کنترل خشونت در خانواده یا با یک فردی که اعتیاد دارد چگونه برخورد کنیم. حدود 300 دانش‌آموز داریم که حتما باید در کلاس‌های ما شرکت کنند و محصل ایرانی و افغانستانی کنار هم رشد می‌کنند و هر کدام‌شان عالی یا بالاتر بود به آنها جایزه می‌دهیم و تشویق می‌شوند که بهتر درس بخوانند. گروهی داریم که به مدارس می‌روند و از وضعیت تحصیلی آنها تحقیق می‌کنند اگر مشکلی داشته باشند به خانواده‌های‌شان اطلاع می‌دهیم و آنها به موسسه مراجعه و در کلاس‌های تقویتی شرکت می‌کنند و مربیانی که از تهران می‌آیند با آنها کار می‌کنند.

کلام آخر؟ ما یک طرح قربانی داریم و خانواده‌هایی که از تهران عضو گروه ما هستند به ما کمک می‌کنند و ماهی 10 گوسفند در موسسه ذبح می‌شود و اینها تقسیم می‌شوند و به همه خانواده‌هایی که نیاز ضروری دارند ماهی یک کیلو گوشت تحویل داده می‌شود. کار دیگر موسسه در مورد اجاره دادن برای کسانی که بی‌سرپرست هستند یا بی‌خانمان هستند و در پارک یا فضای آزاد در فصل سرما زندگی می‌کنند خانه‌هایی را به اسم موسسه اجاره  و پول پیش آنها را پرداخت می‌کنیم و آنها را در آن محل اسکان می‌دهیم، البته وقتی اسکان می‌دهیم نظارت هم می‌کنیم. بعضی وقت‌ها به آنها کار می‌دهیم یعنی از بازار، کار می‌گیریم و در حد توان خانواده‌ها به آنها کارهایی محول می‌شود و تمام اینها به این امید است که در آینده خانواده نیازمندی نه‌تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری نداشته باشیم.