حمله محدود آمریکا به سوریه

آنچه تاکنون روشن‌شده، این است که حملات سحرگاه شنبه از سوی آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه اهدافی در سوریه، از نظر راهبردی ماهیتی متفاوت با حمله سال قبل به پایگاه الشعیرات نداشته و به ادعای آمریکا، صرفا متوجه به مراکز تولید و استفاده سلاح‎های شیمیایی بوده است. به‌علاوه، این حملات برخلاف ادعای ترامپ و بیشتر متناسب با اظهارات ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، قرار نیست ادامه یابد. به‌ عبارت دیگر، مراکز فرماندهی و کنترل ارتش سوریه و پایگاه‌های هوایی که اهدافی راهبردی محسوب می‌شوند، هدف قرار نگرفته‌اند و در نتیجه، این حملات را نمی‌توان حاکی از تلاشی برای اخلال در روند پیروزی نظامی سوریه بر مخالفان مسلح و تروریست‌ها و تثبیت پیروزی‌های بشار اسد دانست. اگر این اقدام نظامی در این حد محدود بماند که ظاهرا می‌ماند، نمی‌تواند تأثیری بر وضع موجود از نظر موقعیت کشورهای حاضر در صحنه نبرد و توازن قوا در سوریه داشته باشد. این به آن معنی است که محاسبات آمریکا در ارتباط با سوریه تغییری نکرده و آمریکا همچنان برای ماندن یا رفتن بشار اسد، راهبردی مشخص در سوریه ندارد. نداشتن راهبرد در سوریه نیز امر جدیدی نیست و از زمان اوباما ادامه دارد. ترامپ نیز مانند اوباما همواره تمایل داشته مداخله نظامی در سوریه را تنها در حد مقابله با داعش محدود نگه دارد و از مداخله در جنگ داخلی خودداری کند. ضمن اینکه در پی سرکوب داعش، تردیدهای ترامپ و سخنان متناقض او درباره ماندن یا خروج از سوریه نیز رو به افزایش بوده است. روسیه مهم‌ترین فاکتور در تهیه مقدمات برای این حملات بود. با توجه به برخی تهدیدها، نگرانی‌هایی از ضدحمله روسیه علیه کشتی‌ها یا هواپیماهای مهاجم یا حداقل تلاش برای اخلال در ارتباطات الکترونیک واحدهای آمریکایی در منطقه وجود داشت. دراین‌باره، شواهد حاکی از آن است که آمریکا مایل بود ضمن انجام حملات، از رویارویی با نیروها و اهداف غیرسوری حاضر در سوریه اجتناب شود. ماتیس عصر جمعه از انتخاب اهداف به نحوی که نیروهای غیرسوری هدف قرار نگیرند، سخن گفت. 
در مقابل، با وجود آنکه آمریکا از هواپیماهای B1 و انگلیس و فرانسه نیز به‌طور محدود از هواپیما در این حملات استفاده کردند و منطقه عملیات در کنترل نیروی هوایی روسیه است، ظاهرا هماهنگی‌های عملیاتی پیشینی بین دو طرف، این امکان را فراهم کرد که برخوردی بین آنها روی ندهد. 
البته روشن نیست چرا روس‌ها اقدامی برای زدن شماری از موشک‌های مهاجم که می‌توانست بی‌خطر باشد، نکرده‌اند. همچنین آمریکا توجه داشت که امکانات ایران و نیروهایی که ایران از آنها حمایت می‌کند نیز در این عملیات هدف قرار نگیرد. به نظر می‌رسد آمریکا مایل نیست با توجه به در‌پیش‌بودن تصمیم در‌باره برجام، موضوع رابطه با ایران را بیش‌از‌پیش پیچیده کند. به‌علاوه، آمریکا در عراق و سوریه بین شش تا هفت‌هزار سرباز دارد و مقامات نظامی آمریکایی نگران هدف قرار‌گرفتن این نیروها در خاورمیانه هستند. با توجه به تجاوزات مکرر اسرائیل به قلمرو سوریه در سال‌های اخیر، محتمل است که تل‌آویو در این حوزه همچنان تنها کاندیدا باشد. مداخله‌نکردن روسیه و ایران در این حملات کاملا منطقی است. نیروهای مورد‌حمایت آنها در سوریه بر مخالفان مسلح و تروریست‌ها غلبه یافته‌اند و دلیلی ندارد دست به اقدامی بزنند که ترامپ را که بیشتر راغب به ترک سوریه است، تشویق به ماندن و درگیر‌شدن گسترده‌تر کنند. با‌این‌حال، مهم است توجه داشته باشیم که منافع روسیه، جهانی و بسیار بزرگ‌تر از سوریه است و اقدامات روس‌ها در سوریه با تبعیت از اولویت‌هایشان در دیگر مناطق جهان شکل می‌گیرد. 
جنگ تبلیغاتی بعد از این عملیات نظامی نیز حائز ‌اهمیت است. آمریکا از این پس تلاش خواهد کرد حمله شیمیایی را مستند کند و روسیه و سوریه به‌عکس در اثبات ساختگی‌بودن آن خواهند کوشید. در این حوزه نیز ماتیس تنها کسی بود که دولت را به احتیاط فرا ‌خواند؛ هرچند عصر جمعه یعنی ساعاتی قبل از حمله، حملات شیمیایی در دوما را به دولت سوریه نسبت داد. اطلاعیه سازمان بهداشت جهانی مبنی‌ بر استفاده از سلاح شیمیایی در دوما و کشته و زخمی‌شدن شماری غیرنظامی به این علت و ادعای رئیس‌جمهور فرانسه مبنی ‌بر اینکه «ما دلیل داریم»، دست آمریکا را اندکی قوی‌تر کرد، اما حضور بازرسان بین‌المللی در سوریه و تحقیقات آنها در این حوزه، می‌تواند تعیین‌کننده باشد. 
در مجموع، با وجود لفاظی‌های ترامپ، آمریکا در این واقعه محتاطانه عمل کرد؛ تا آنجا که برخی در کنگره مانند سناتور لیندزی‌ گراهام به احتیاط ترامپ ‌انتقاد کردند و از لزوم حمله به اهداف مهم‌تر دولت سوریه سخن گفتند. نقش تعدیل‌کننده ماتیس در این قضیه هم از نظر اصل اتهام، هم تعیین اهداف و هم محدود نگه‌داشتن دامنه حملات برجسته بوده است. این امر مؤید این است که ماتیس تنها «آدم بالغ» باقی‌مانده در تیم امنیتی ترامپ است. او اگر ماندگار شود، ممکن است همچنان بتواند در مقاطع حساس بعدی ازجمله درباره برجام اثربخش باشد.