ولی‌الله شجاع پوریان مرز مدارا در 40سالگی انقلاب

انتشار ویدیوی درگیری یکی از نیروهای گشت ارشاد با بانوی هم‌میهن ایرانی در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های گسترده‌ای را در داخل و خارج به دنبال داشت. این پدیده از چند منظر قابل تبیین و تامل است:
1- اکنون در سن چهل سالگی و به عبارتی سال بلوغ انقلاب قرار گرفته‌ایم. چهل سال تجربه فرصت مغتنمی بوده تا از روش‌ها، منش‌ها و آزمون و خطاها درس بگیریم و تصمیمات و رفتارهایی عقلانی را پیشه کنیم. در موضوع حجاب هر روز تصمیمات خلق‌الساعه‌ای اجرا‌ می‌شود و امنیت و سلامت بخش‌هایی از جامعه دستخوش آسیب و ناامنی قرار‌ می‌گیرد. حجاب از فضایل اخلاقی موکد در قرآن و آموزه‌های دینی است و جامعه دینی کشور نیز بر ضرورت پاسداشت آن تاکید دارد، اما در نحوه اجرا و راه‌های تحقق آن، حتی در میان علمای دینی، اختلاف نظر وجود دارد و از این‌رو ضروری است آسیب‌شناسی و تصمیمی متناسب با مقتضیات روز جامعه در این باره ارائه شود. شایسته نیست بعد از گذشت چهل سال از انقلاب، حتی تصمیمات و رویکردهای سال‌های ابتدایی انقلاب در زمینه حجاب نیز به فراموشی سپرده شوند و نظام، حاکمیت و مردم با چنین چالش‌هایی مواجه شوند.
2-حتی اگر قوانین فعلی در حوزه حجاب و عفاف دارای اشکال نباشند، در هیچ کدام از قوانین، ضرب و شتم شهروندان، راهکاری قانونی برای مقابله با بدحجابی نیست. موافقان طرح گشت ارشاد از خود بپرسند ثمره اجرای این طرح در سال‌های گذشته چه بوده که بر تداوم آن حتی بدون ضرب و شتم اصرار دارند؟ آیا پژوهش‌های علمی و میدانی تایید‌ می‌کنند که جامعه با اجرای طرح گشت ارشاد در زمینه عفاف و حجاب بهبود یافته است؟ بر فرض که بدحجابی را جرم تلقی کنیم، در کدام سند بالادستی کشور اجازه همزمان تشخیص جرم، پیگیری جرم و اجرای رای و حکم (ضرب و شتم) بر عهده یک نهاد یا شخص گذارده شده است؟ اگر حتی بپذیریم بدحجابی قانون‌گریزی است، چنین رفتار با کدام‌یک از مبانی دینی و قانونی در کشور منافات دارد؟
3-تردیدی نیست که نیروهای نظامی و امنیتی در کشور ما از جایگاه والایی برخوردار هستند، در توصیف رشادت‌های نیروهای نظامی و امنیتی همین بس که در پرآشوب‌ترین زمانه خاورمیانه، امنیت و آسایش را برای کشور به ارمغان آورده‌اند، اما نباید فراموش کنیم امنیت در تعاریف و رویکردهای جدید صرفا منطبق بر امنیت نظامی نیست و سایر حوزه‌های روانی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و... هم در سنجش امنیت حائز اهمیت هستند. گلایه و نقد این رفتارها نه به مثابه نقد نیروهای نظامی و انتظامی، بلکه تلنگری است به مسئولانی که در ساختار سیاستگذاری کلان، چنین رویکردهایی را به کار‌ می‌گیرند تا ثمره آن رویارویی یک بانوی نظامی با یک هم‌میهن از جنس خودش باشد. این مرزبندی‌ها و تفکیک‌ها، اشتباهی است که سال‌ها است بر آن تاکید داریم و گویی قرار نیست هیچ وقت از گذشته درس بگیریم.


4-شوربختانه نه چنین فیلم‌هایی استثنایند و نه چنین رفتارهایی برای شهروندان در طول روز عجیب هستند؛ اما واقعیت این است که جامعه ما در معیار مدارای اجتماعی در وضعیت اسفناکی قرار دارد. تعدد نزاع‌های خیابانی، درگیری‌های شهروندان با نیروهای حاکمیتی و دولتی در ادارات، بیمارستان‌ها و سایر نهادها و فضاهای عمومی حاکی از آسیب‌هایی پنهان در عمق جامعه است که باید واقع‌بینانه شناسایی شوند و به دور از فرافکنی، راهکارهایی علمی برای برون‌رفت از این وضعیت در نظر گرفته شود. امروز تنها یک نمونه از این رفتارها در شبکه‌های اجتماعی دردسرساز شد، اما به یقین تعداد این برخوردها در طول روز بیش‌تر از آن است که بخواهیم این واقعیت بدخیم را منکر شویم. هم مردم و هم مسئولان به مدارای اجتماعی نیاز دارند.
5-جمهوری اسلامی در این سال‌ها در زیر بار شدیدترین اتهامات قرار دارد، از اتهامات تسلیحاتی، موشکی و هسته‌ای گرفته تا حقوق بشری که هر روز دایره زندگی و امنیت ایرانیان را تنگ‌تر‌ می‌کند. بروز چنین رفتارهایی به یقین کمک به دشمنانی است که بهانه‌جویانه و مداخله‌گرایانه سعی در تشدید پروژه ایران‌هراسی و بدنام کردن ایران و اسلام دارند. اگر داعش سال‌ها است با رویه‌های تنگ‌نظرانه و سختگیرانه، اسلام را به سخره گرفته است، ما ایرانیان با چنین رفتارهایی باعث تقویت جبهه دشمنان اسلام و ایران نشویم.
6-جامعه ما یک جامعه دینی است و بسیاری از کسانی که در روزهای گذشته مخالفت خود را با گشت ارشاد و دخالت‌های سختگیرانه ابراز کرده‌‎اند، خود نیروهایی متدین هستند و به هیچ وجه مخالفتی با بهبود وضعیت حجاب و عفاف ندارند و قریب به اتفاق آن‌ها حجاب را دستوری الهی‌ می‌دانند؛ اما باید بپذیریم برخوردهای سلبی و دستوری همان گونه که در گذشته آثار زیانبار خود را اثبات کرده‌اند، همچنان مشمول قاعده «سختگیری و تعصب خامی است» خواهند بود .
سایر اخبار این روزنامه