ترا ریخته آفت محیط زیست

به گزارش رويترز، خانم يوليا كلوكنِر، وزير جديد كشاورزي آلمان اعلام كرده كه او در حال آماده كردن پيش نويس مقرراتي براي متوقف كردن مصرف آفتکش خطرناک گلایفوسیت در باغ‌هاي خانگي، پارك‌ها و اماكن ورزشي است که کمپانی های تولیدکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی - تراریخته - به شدت حامی تداوم مصرف آن هستند. در حقیقت در حالی‌که در ایران وزیر جهادکشاورزی و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، همچنان از ترویج و تکثیر چنین محصولاتی حمایت می‌کنند، در آلمان وزیر کشاورزی جدیدش جنگی بزرگ را علیه مافیای ترویج تراریخته راهبری می‌کند. او همچنين برنامه‌اي براي محدوديت شديد اين علف‌كش در كشاورزي - به استثناي مناطقي كه در معرض فرسايش قرار دارند و در آنجا نمي توان ماشين‌هاي سنگين را بكار برد - طراحي کرده است. خانم كلوكنر گفته كه اين پيشنهاد مورد بررسي وزراي ديگر نيز قرار خواهد گرفت.حقیقت آن است که این رویکرد از ماه فوريه گذشته و با آغاز به کار دولت ائتلافي جديد آلمان آغاز شد. آن ها راهبردی موسوم به «كمينه رساني سيستماتيك»را مطرح کرده و می کوشند به منظور محدوديت استفاده از گلایفوسیت، هدف نهایی خویش؛ یعنی پايان دادنِ هر چه سريع‌تر به مصرف این علف‌کش خطرناک را به تدریج تحقق بخشند. خبر خوش آنکه وزير جديد محيط زيست آلمان، خانم اسوِنيا شولتسه هم از اين پيشنهاد به عنوان قدم نخست در راه پايان دادن به مصرف گلایفوسیت استقبال و حمایت كرده است. از ميان برداشتن اين علف‌كش هدف كليدي دوره فعاليت خانم شولتسه به عنوان وزير است. او می گوید: «ما نياز به خاتمه دادن كامل به استفاده از گلایفوسیت در اين دوره قانونگذاري داريم. این سم خطرناک هر چيز سبزي را نابود و حشرات را از منابع غذایی شان محروم مي كند». در ماه نوامبر گذشته، كريستيان اشميت، وزير پيشين كشاورزي آلمان و هم حزب خانم كلوكنر، با تصميم غيرمترقبه خود در جانبداري از تمديد مجوز گلایفوسیت براي پنج سال آينده در اتحاديه اروپا، موجب برانگيختن خشم مخالفان تراریخته و دولت ائتلافي پيشين شد که در نهایت به برکناری وی انجامید. بنا به گزارش خبرگزاري رويترز، وِرنِر باومان، مدير كمپانی باير كه در حال ادغام با شركت مونسانتو است، گفته كه مورد گلایفوسیت در اروپا بيش از اندازه جنبه سياسي پيدا كرده و آلمان نيز بدون هيچ چارچوب مناسب در حال متوقف كردن استفاده از اين علف‌كش هست! سخنان او به شدت آدمی را یاد سخنان عیسی کلانتری می‌اندازد که او هم مخالفان سیاست‌هایش در ترویج شتابناک محصولات دستکاری شده ژنتیکی را سیاسی خواند! خواننده عزیز روزنامه وزین قانون! همانطور که ملاحظه می کنید، در حالی‌که در یکی از قطب‌های بزرگ علمی و فنی جهان آشکارا دارد بر میزان کاربرد و ترویج محصولات دستکاری شده ژنتیکی مقاومت بیشتری رخ می دهد و وزرای کشاورزی و محیط زیست آلمان، پرچمدارِ این مبارزه هستند، در ایران برعکس و شوربختانه این متولیان کشاورزی و محیط زیست کشور هستند که در شمار حامیان صف نخست ترویج محصولات تراریخته قرار داشته و مخالفان خود را با ادبیاتی چون، احساساتی، نادان یا سیاسی می رانند! چرا؟ نگاه کنید به روحیه و وضعیت پرسنل، کارشناسان، کنشگران و پژوهشگرانِ دو حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور؛ این همه حس یأس، سرخوردگی، انفعال و بی عملی برای چیست؟ چرا باید در شرح وظایف رییس جدید سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مواردی از طریق وزیر جهاد کشاورزی دیکته شود که آشکارا با فلسفه و روح ایجاد نهاد متولی منابع طبیعی کشور در تضاد است؟ چرا می خواهیم قصه پرغصه اصرار بر سدسازی را درست پس از آنکه دنیا در سال ۱۹۸۰ میلادی متوجه خطاهای آشکار خویش شد و بیش از ۱۷۰۰ سد را تخریب کرد، دوباره در حوزه تراریخته تکرار کنیم؟
راستی چرا حسن روحانی صدای منتقدان خویش را در بخش منابع طبیعی و محیط زیست نمی شنود؟ همان‌هایی که اغلب در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم با باورِ «تدبیر و امیدش» به او رای دادند!
هنوز هم البته سه سال فرصت برای جبران هست! نیست؟