پایان سرایش شاهنامه؛ آغازی دلنواز و هنگامه ساز

آغازی دلنواز و هنگامه ساز دکتر میرجلال الدین کزازی،عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی  بی گمان، روزی که پایان سرایش شاهنامه را جشن می گیریم و بزرگ می داریم، یکی از فرخنده ترین و گرامی ترین روزها در گاه شمار فرهنگی و فرهیزشی ما ایرانیان است؛ زیرا پایان سرایش شاهنامه به راستی آغازی است شکوهمند و شگرف و شایسته، ایران سربلند وورجاوند و نو را که می توانم گفت: برترین،گوهرترین، نازش خیز ترین، شورانگیزش ترین، جان آویزترین نمود و نشان آن سخن شکرین و شیوای پارسی است، سخنی سخته، ستوار، نوشین و دلنشین.اگر فرزانه فرمند و فرخ نهاد توس شاهنامه را نمی سرود خوان رنگین سخن پارسی بدین سان هوش ربای دلگشای و جان افزای گسترده نمی آمد. آری ! پایان سرایش شاهنامه ، آغاز آغازهاست: آغازهایی دلنواز و هنگامه ساز در تاریخ و فرهنگ ایران این سرزمین سپند اهورایی که همواره سرزمین فر و فروغ و فرهنگ و فرزانگی بوده است . این روز بزرگ بر یکایک ایرانیان راستین سرشت که جانی افروخته از نوش آذر مهر میهن دارند، خجسته باد!     قباله خانه  پدرى در دست هر ایرانى دکتر محمد بقایی بیست و پنج اسفند روزى است که مى گویند سرایش شاهنامه به آخر مى رسد ، یعنى درواقع روزى است که قباله خانه  پدرى هر ایرانى به دستش سپرده مى شود تا همه عالمیان بدانند که: این خانه ى ده هزارساله  /      ثبت است به موجب قباله شاهنامه دریاى بى کرانه اى است که از هر منظرى جلوه اى چشمگیر و دلنواز دارد. زیبایى امواج این بحرخروشان پیوسته زبانزد اهل نظر بوده و ستایندگان بزرگى درمیان شاخص ترین چهره هاى فرهنگى جهان داشته است ، چندان که تاکنون به سى و هفت زبان ترجمه شده است. اگر افلاطون ایلیاد را کتاب مقدس همه یونانیان دانسته، براین قیاس مى توان گفت شـاهنـامه نیز به سبب آن که نگاهبان ارزش هاى ملى ایرانیان بوده ، کتابى است داراى قداست. ارجمندى شاهنامه دراین است که  هر ایرانى را به ریشه هایش پیوند مى دهد. از این  روست که باید گفت فـردوسـى فقط یک نام نیست مانند نام هـاى دیگر شاعـران و اندیشمنـدان ایرانی ،  نام وى به واقع مرادف نام ایـران شده است و تمامى اجزایى که کلیت هویت ایـرانى راشکل مى دهند با این نام پیوند دارند.  
انصاف که نیک داده ای داد سخن  شاه منصور شاه میرزا نماینده تاجیکستان در موسسه فرهنگی اکو  ای تازه و محکم از تو بنیاد سخن  هرگز نکند چون تو کسی یاد سخن    فردوس مقام بادت ای فردوسی   انصاف که نیک داده ای داد سخن سپاس خدای را که ما شاهکاری  چون شاهنامه و گوینده ای چون فردوسـی داریم که حسرت داشتن آن را جهانیان هنوز هم در خیال می پرورند. دانای توس بر ما هویت بخشید و رسالتی نیز: هان ، هوشـیار و بیدار بوید تا بر  اثر فتنه و آشوب های زمان فرهنگ و رسوم و آیین تان دچار خدشه و گزند نگردد که:   دریغ است ایران ویران شود     کنام پلنگان و شیران شود.     مهین نامه باستان عباس خیرآبادی استاد بنیاد فردوسی  روز ارد از ماه اسپندارمذ روز پایان سرایش شاهنامه و روز آغاز آزادگی تبار ایرانی است. شاهنامه فرزانه توس 1000 سال مارا در برابر یورش های فرهنگی بیگانگان پاسداری کرد و تا هر گاه که مهداشت آن را در دستور کار داشته باشیم همچنان سرافراز و بالنده ایم . این  نامه سترگ به راستی  دفتری است که ما همه سرفرازی های نیاکانمان را در آن می بینیم و تمام آیین های روزگاران باستان را در خود دارد  که هر کدام از آنها برای نشان دادن بزرگی یک  کشور بسنده است . تا شاهنامه با ماست ما ایرانی خواهیم ماند . این مهین نامه باستان را ارج بداریم .