مهدی علی بیگی

در ابتدای سال جاری، در یادداشتی تحت عنوان «نقش رسانه ملی در پیروزی سربازان اعتدال و اصلاحات» در انتخابات هفتم اسفند ماه 1394 مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری متذکر شدم که چگونه رسانه ملی به نام تبلیغات و به کام اصولگرایان و دلواپسان چه هجمه عظیمی را علیه اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در اکثر شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به راه انداخت و با اختلاط حقیقت و خلاف واقع، سعی در ساخت خبرها و برنامه‌های تحلیلی خود نمود و در حالیکه هیچ حقی را برای طرف مقابل چه به لحاظ دفاع از خود و چه به لحاظ تبلیغات قائل نشدند، مردم رشید و فهیم ایران اسلامی به طرف مقابل متمایل و به سربازان بی نام و نشان اصلاحات و اعتدال رای اعتماد دادند.
اکنون که به روزهای پایانی سال 95 رسیده ایم
و در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری قرار گرفته ایم مجددا نکاتی چند، از عملکرد صدا و سیما را یادآور می‌شوم، باشد که مسئولین آن سازمان محترم و خصوصا زعمای اصولگرا و دلواپس با مطالعه آن، از برنامه‌سازان خبری و تحلیلی رسانه ملی درخواست تجدید نظر در تبلیغات و نحوه طرفداری یکسویه از ایشان را بنمایند، باشد که ملت هوشیار و آگاه ایران اسلامی در انتخابات سال آینده با مطالعه و دقت بیشتر نسبت به انتخاب فرد اصلح اقدام نمایند.
نکته اول: واضح و مبرهن است که بخش عظیمی از اعتبارات و بودجه مورد نیاز سازمان عریض و طویل صدا و سیما جهت برنامه سازی و پرکردن ساعات آنتن آن، از بودجه عمومی مملکت تامین می شود و...


... حتما مسئولین آن سازمان محترم نسبت به حق الناس بودن آن اطلاعات کافی و وافی دارند، توضیح اینکه در بررسی لایحه برنامه ششم توسعه، بودجه صدا و سیما افزایش یافت و این مهم دقت بیشتر ایشان را در صرف هزینه‌ها و رضایت حداکثری مخاطبان را می‌طلبد.
نکته دوم: نیاز به یادآوری نیست که مسئولین و برنامه‌سازان رسانه ملی در دوره زمامداری رئیس دولت نهم و دهم چگونه در اکثر شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به حمایت و طرفداری از برنامه‌ها و اقدامات ایشان می‌پرداختند و چنین وانمود می‌کردند که مملکت ایران به مدینه فاضله تبدیل شده و تمام امور بر وفق مراد است اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و برملاء شدن بسیاری از تخلفات صورت گرفته در آن دوران پس از گذشت نزدیک به چهار سال هر دم از این باغ بری می‌رسد تازه تر از تازه‌تری می‌رسد!
مخلص کلام در پایان نکته، اینکه خواهشا به حافظه ملت فهیم و رشید ایران اسلامی‌شک نکنید.
نکته سوم: در سال جاری ملت عزیز ایران در غم از دست دادن بسیاری از عزیزان خود داغدار و عزادار شد، از حادثه قطار هفت خان سمنان گرفته تا حادثه تلخ ساختمان پلاسکو، اما اتفاقی که در غروب نوزدهم دیماه سال جاری به وقوع پیوست، درگذشت یاردیرین مقام معظم رهبری، حضرت حجت الاسلام و المسلمین‌هاشمی‌رفسنجانی بود، شخصیتی که رهبر معظم انقلاب در پیامی‌که به مناسبت ارتحال ایشان صادر فرمودند، فقدان هم‌رزم و یار دیرین خود را سخت و جانکاه دانستند و در قسمت دیگری از پیامشان با اشاره به وسوسه خناسان اظهار نمودند، در محبت شخصی عمیق ایشان نسبت به این حقیر خللی وارد نکرد حال با یادآوری مطالب صدرالذکر، رسانه ملی در اقدامی‌قابل تامل و غافلگیر کننده دقایقی پس از انتشار خبر درگذشت ایشان، باپخش سخنرانی‌ها و مواضع مرحوم‌هاشمی‌رفسنجانی، خبر فوت و مراسم‌های ایشان را به طور گسترده و وسیع در صدر اخبار خود قرارداد، طوریکه بسیاری از افراد جامعه و ارادتمندان مرحوم‌هاشمی، از نحوه عملکرد رسانه ملی شوکه شدند، حال سوال
اینجاست که آیا مسئولین و برنامه سازان صدا و سیما نسبت به نحوه رفتار و بایکوت خبری مرحوم‌هاشمی‌رفسنجانی در سالهای اخیر پاسخ قانع کننده ای برای ملت ایران دارند!؟ آیا مراسم تشییع جنازه مرحوم‌هاشمی‌و حضور انبوه جمعیت در آن، برای دست اندرکاران آن سازمان کافی نیست که مردم فهیم ایران قدردان شخصیت‌های خدوم و خدمتگزار خود هستند و در عمل و در پای صندوق رای مجلس خبرگان رهبری آنرا به اثبات رساندند؟ آیا مسئولین و برنامه سازان خبری و حتی مذهبی آن سازمان برای حضور افرادی که در مراسم‌های مختلف در سالهای اخیر به ایشان انواع ناسزاها و تهمت‌ها را روا داشتند تا جایی که یکی از مداحان، آرزویی برای ایشان کردند، در برنامه‌های صدا وسیما توجیه و پاسخ قانع کننده‌ای دارند؟
نکته چهارم: برکسی پوشیده نیست که در فاصله سالهای 84 تا 92 و دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در اثر تصمیمات و اقدامات عجولانه و احساسی ایشان و همچنین بعضی از دوستانشان، چه در نحوه اداره داخلی مملکت و چه در تعاملات و روابط بین الملل، چه خسارات و هزینه‌های سنگینی بر جمهوری اسلامی‌ایران و ملت شهید پرور و مقاوم آن وارد شد.
از انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور گرفته تا نحوه اداره و مدیریت پرونده هسته ای و قانون گریزی و الی ماشاءالله که از حوصله و هدف نگارنده و خوانندگان محترم خارج است، با روی کار آمدن دولت یازدهم و بازگشت تدبیر و اعتدال به مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی کشور، بحمدالله شاهد توفیقات و موفقیت‌هایی در داخل و روابط بین الملل هستیم، از آرامش و ثبات نسبی در وضعیت اقتصادی، مهار تورم افسار گسیخته، به سامان شدن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، قانونمندی ارکان دولت، تا بهبود روابط خارجی و از همه مهمتر به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای.
حال با اشاره به توضیحات بالا، نحوه برخورد رسانه ملی با دو دولت یاد شده قابل تامل و بررسی بیشتر است. عملکرد رسانه ملی در دوران ریاست آقای احمدی‌نژاد بگونه‌ای بود که کوچکترین موفقیت از نظر آن رسانه،با بزرگنمایی و تبلیغات در بخش‌های خبری و تحلیلی
شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به فتح الفتوح تبدیل می‌شد! ولی در دوران ریاست حجت الاسلام و المسلمین آقای روحانی، بزرگترین موفقیت‌ها و دستاوردها در سطوح داخلی و خارجی، نه تنها مورد تقدیر و حمایت و همچنین انعکاس واقعی قرار نمی‌گیرد! بلکه برنامه سازان و گزارشگران آن رسانه محترم، وضعیت کشور را به گونه ای ترسیم، که بذر نا امیدی و یاس را در دل آنها می‌کارند، از اطلاع رسانی در طول مذاکرات هسته ای تا ورود هواپیماهای مسافربری بوئینگ! و این یکی از تخصص‌های رسانه ملی است.
نکته پنجم: در دشمنی و خصومت استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جهانخوار و ایادی آن، خصوصا رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی هیچ شکی نیست، چرا که فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی‌بر مبنای حمایت از مظلوم و احترام به حقوق کشورها و ملت‌های دیگر است در حالیکه فلسفه وجودی نظام‌های سلطه بر مبنای ظلم، تحقیر و تجاوز به کشورهای دیگر است حال با این مقدمه متاسفانه رسانه ملی در انعکاس اخبار و تهدیدات کلامی‌و بی اهمیت مسئولین دون پایه نظام سلطه، که
بر علیه نظام جمهوری اسلامی‌و مسئولین آن اظهار
می‌شود چنان با آب و تاب نسبت به پخش و تکرار آنها در بخش‌های خبری و سیاسی اقدام می‌کند که بیننده و شنونده شک می‌کند که پای برنامه‌های تحلیلی و خبری شبکه‌های ماهواره‌ای نشسته یا دیده و گوش را در گرو صدا و سیمای خودمان داده.
نکته ششم: در نکته پایانی روی سخن نگارنده حقیر با مسئولین رسانه ملی و عزیزانی است که دل در گرو تبلیغات و استفاده از ظرفیت‌های عظیم و بی بدیل این رسانه در انتخابات سال 96 و سالهای بعد بسته اند، می‌باشد.
عزیزان! با چنین روش و برخورداری از این امکانات و ظرفیت،باید اذعان دارم که ملت فهیم و فکور و رشید ایران اسلامی‌به آن درجه از بلوغ سیاسی رسیده اند که بازیچه تبلیغات ناسالم و ناعادلانه نمی‌شوند و در سالهای اخیر، به دور از هیاهوهای کاذب، بهترین انتخاب‌ها را داشته‌اند، نمونه‌های آن نتیجه انتخابات سالهای 92 و 94 و همچنین در برگزاری مراسم تشییع پیکر مرحوم حجت الاسلام و المسلمین‌هاشمی‌رفسنحانی، آنرا بروز و ظهور دادند، مخلص کلام اینکه، رویه کنونی رسانه ملی متاسفانه موجب از دست دادن
مخاطبان گردیده تا جائیکه اخبار و اطلاعات صحیح آن نیز به گوش مخاطبانش نمی‌رسد و این بلیه‌ای بزرگ و غیر قابل جبران است. و اما سوی دیگر کلام آخر، به اصولگرایان و افرادیست که برای تبلیغ و معرفی خود دل به چنین رسانه ای بسته اند! که البته نتیجه عکس خواهند گرفت. به قول نظامی‌گنجوی؛
دوستی با مردم دانا نکوست
دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت می‌کند
بر زمین ات می‌زند نادان دوست
باقی بقایتان