روزنامه آفتاب یزد
1395/12/25
ابوذر ترابی
اصولگرایی به عنوان جناحی در کشور در حیات سیاسی خویش نشیب و فراز های فراوانی را تجربه کرده است ،از اوج سرور به سبب حاکمیت احمدی نژاد و اصولگرا خواندن وی تا حضیض تبری جستن از احمدی نژادی که هیچ گاه خود را اصولگرا نخواند ،و تلاش های پنهان و آشکاری برای انشقاق و فروپاشی اردوگاه اصولگرایان انجام داد ،اصولگرایان از محمود تا باقر، از مشایی تا بقایی، تطور و تحول محافظهکاری و استحاله هویت خویش را به نظاره نشستهاند. آموزهها و انگارهها و ارزشهای محافظهکارانه در این دیالکتیک بارها درنوردیده شد و هجوم و یورش تفکرات رادیکال پهنه محافظهکاری را عرصه تاخت و تاز نحلههای تندرو این جریان فکری و سیاسی ایران ساخت. نماد محافظهکاری سنتی در سازمانهای سیاسی همچون موتلفه و جبهه پیروان خط امام و رهبری و چهرههایی همچون عسگر اولادی و مهدوی کنی و محمد رضا باهنر صورت بندی می شد، اما اینک این تمثال در چهره هایی همچون حاج بابایی و بذرپاش و رسایی و سازمان های سیاسی مانند جبهه مردمی نیروهای انقلاب و جمعیت ایثارگران معنا یافته است، از عسگر اولادی تا رسایی و از جبهه پیروان خط امام و رهبری تا جبهه مردمی نیروهای انقلاب چه تحولی رخ داده است که...این افتراق به اشتراک و آن تخاصم به این مفاهمه ارتقا یافته است، کدام مولفه و شاخص و پارامترهایی کاتالیزور فرایند استحاله محافظهکاری به رادیکالیسم و تندروی شد؟ پاسخ احمدینژاد است! محمود احمدی نژاد عضو همزمان جامعه اسلامی مهندسین و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی پس از ناکامی و ناکارآمدی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی
با هدایت ناطق نوری از منتهی الیه چپ جریان راستگرای ایران برخاست. در کسوت مسئول اجرایی انتخابات معطوف به پیروزی آبادگران به شهرداری پایتخت رسید و سودای شهرداری کشور در سر میپروراند، زمامداری پایتخت با حمایت گسترده و همه جانبه اصولگرایان ادامه یافت. باهنر «لابی من» قهار اصولگرایان که اینک بر کرسی عسگراولادی فقید تکیه زده است در خلال گفتگوی خود با یونسی شهرداری را دست گرمی احمدی نژاد خوانده بود و از او به عنوان رئیس جمهور آینده جریان متبوع خویش نام برد، پس از اقدامات احمدینژاد در عصر تثبیت قدرت خویش و شکست ائتلاف سنتگرایان و نو اصولگرایان که با کنار نهادن وزرای منسوب به این نحله همچون پور محمدی و متکی و دانشجعفری آغاز شد، حلقه مشایی بقایی و رحیمی بهعنوان تیم هژمون و مسلط بر دولت حاکم شدند حلقهای که از سوی اصولگرایان انحرافی خوانده شد
و اعضای آن را منحرف از اصول انقلاب و جمهوری اسلامی نامیدند (!) حاکمیت این تیم تحولات گسترده ایرا به همراه آورد، نخستین تحول تیرگی روابط آیت الله مصباح یزدی به عنوان تئورسین دولت اسلامی با احمدی نژاد بود، احمدی نژاد که از دامان راست رادیکال برخاسته بود برای هماوردی و هزیمت راست مدرن در چرخشی هویتی به رویارویی با خاستگاه خویش برخاست، مصباح یزدی مشایی را ساحر خواند و محمود را مسحور او،اما احمدی نژاد دلباخته ی اسفندیار بود و این مودت چشم اسفندیار دولت او بود، بیشترین فاصله دولت و روحانیت در عصر احمدی نژاد رقم خورد ، انتقاد روحانیت در دولت گوش شنوایی نمییافت و سقای بی ریا مشاور امور روحانیت احمدی نژاد نیز نتوانست از این تیرگی مناسبات بکاهد، موارد بیشمار دیگری از اختلاف و انفکاک اصولگرایان و احمدینژادیها وجود دارد. تا سالهای پایانی دولت دوم احمدینژادیها که زمزمهها به فریاد تبدیل شد و انتقاد به اعتراض و تعریض به تقبیح مبدل شد، احمدی نژاد توانسته بود اصولگرایی را زائده دولت خویش سازد، به آنان تشبهنجست بلکه اصولگرایان را همرنگ و همسو با خویش ساخت گاه به تحمیل و گاه به تلویح. پیروزی او در انتخابات ۸۴ یک بازنده ی بزرگ داشت و آن بازنده
ناکام محافظه کاری بود. عصر احمدینژاد علاوه بر انسداد و توقف فرایند توسعه به زایش و نیرومندی و ورزیدگی نیروهای رادیکال منجر شد، در مقابل سیاستهای خاص احمدینژاد، اصولگرایان واکنش نشان دادند اما این واکنش هیستریک موجبات انحطاط بیشتر محافظه کاری را فراهم آورد. جبهه پایداری و رهپویان انقلاب سر برآوردند و در از ائتلافی نانوشته با جریان خاص کمر به تضعیف و نابودی محافظه کاری استوار کردند و هرگونه اهمال در این روند را اهتمام به تقویت راستهای مدرن وهاشمی رفسنجانی میدانستند، این تحولات آرایش سیاسی کشور را دستخوش تغییر و آبستن حوادث و تطورات جدی کرد، راست و چپ به اصولگرا و اصلاح طلب تبدیل شد، محافظهکار و خط امام به انقلابی و ضدانقلابی تبدیل شد، اینک با توجه به نکات فوق و فضای حاکم بر اتمسفر سیاسی کشور تحولات معطوف به انتخابات ریاست جمهوری آینده را میتوان اینگونه صورت بندی کرد.
ریاست جمهوری احمدی نژاد اعتماد بنفس فراوانی را به چهرههای دست چندم جریان اصولگرا تزریق کرد، این عده در این سطح، برای بازی بدون توپ درآوردگاه انتخابات مطرح هستند، جریانی که اصولگرا میخوانیم که البته تلفیقی از اصولگرا و محافظهکار است با مشکلات و چالشهایی مواجه است که این موضوع مانع از خروج دود سفید وحدت از بام اصولگرایی خواهدبود، نزاع و تخاصم محافظهکاری و اصولگرایی تعمیق یافته و گسترش آن مانعی جدی برای وحدت، اصرار نحلهای بر وحدت و انکار گروه دیگر،
ابرام محافظهکاری بر تعقل و اهتمام اصولگرایی بر تعبد است. این منازعه با فقدان هژمونی جامعتین، درگذشت چهرههای کاریزما که با فرهمندی و شیخوخیت تلاش وافر بر وحدت آفرینی داشتند، تفوق و چیرگی گفتمانی و تشکیلاتی راست رادیکال، بحران هویت که در تشتت تشکلها نمایان است و مواردی از این دست نشان از آشفتگی و پریشانی و ناآرامی دارد.
سطح دوم این نوشتار تفکرات و دیدگاههای نحلههای مختلف اصولگراست، گروهی از این جریان مدل روسیه را آماج طراحیهای خویش قرار دادهاند، محور این مدل تشکیل حزبی واحد و هژمون برای یکدستی دولت و تسطیح آن است، نحلهای دیگر مدل چینی را مطلوب خویش قرار داده که بخشهای مختلف این مدل بر تحدید فضای سیاسی و گسترش فضای اجتماعی بنا شده است هر اندازه فضای سیاسی با انقباض مواجه شود در اجتماع با تسامح رفتار میشود، پروژه موازی دیگری که این جریان در پی تحقق آن است نمایاندن خویش به عنوان سخنگوی نظام است، این پروژه موازی در تکامل و تداوم برنامه اصلی تعریف میشود اما واقعیت این است که اصولگرایان اعم از سنتی و رادیکال تنها بخشی از بلوک قدرت در ساخت سیاسی هستند و نه نماینده و سخنگوی حاکمیت. رقبای این جریان باید به فراست دریابند استراتژی این حریف را، سطح رقابت در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر و روستا از تخاصم به مفاهمه و از مونولوگ به دیالوگ ارتقا یابد،
این ارتقا و رشد محتوایی به تحکیم نهاد انتخابات
خواهد انجامید.
نکته پایانی راهبرد و برنامه طیف احمدینژاد برای انتخابات آینده و تاثیر و تاثر اصولگرایان و اعتدالیون از این اهداف است، روزگاری احمدینژاد با زبانی رسا بیان میکرد احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد! اینک در این جمله تحولی رخ داده که نشان از تحولی هویتی نیست بلکه تغییری تاکتیکی است، بر جای مشایی، بقایی نشسته و خروجی آن بقایی یعنی احمدی نژاد و احمدی نژاد یعنی بقایی است! جریانی که عبدالرضا داوری از تئوریسینهای این گروه آن را ملی/ انقلابی نام نهاده و اهتمام در تئوریزه کردن آن دارد در محافل رسانهای و سخنرانیهای محفلی خود، در درون خود واجد و حاوی دو حربه است، تسلیح و تجهیز به این ابزار دو هدف را دنبال میکند، ملیگرایی را برای نبرد با اصولگرایی به آوردگاه گسیل ساختهاند و انقلابیگری را برای شکست دادن جریان اعتدالی و حامیان آن، البته نه ملی گرایی مطلوب اینان در تقابل با اصولگرایی معنا مییابد و نه انقلابی گری در تقابل با اعتدال گرایی است ! میتوان انقلابی اندیشید اما تنش اعتدالی زیست، میتوان انقلابی دید اما از مخاصمه کاهید و بر مسامحه افزود، رهبری معظم انقلاب در رهنمودهای خویش راهبردی را ذیل عنوان اصلاحطلبی اصولگرایانه مطرح نمودند، برمبنای این راهبرد میتوان اصلاح طلب بود اما بر اصول پای فشرد ،یا اصولگرا بود و بر اصلاحطلبی اهتمام داشت، براساس و با عطف به سخنان معظم له میتوان تنش زدایی، اعتدالگرایی، حاکمیت قانون و حقوق مردم را از آن اجتهاد نمود و انقلابی هم باشیم، برخلاف سخنان و مواضع برخی چهرههای اصولگرا تقدیس حقوق شهروندی، تحسین تنشزدایی، تکریم اعتدالگرایی و تشجیع حاکمیت قانون منافات و ضدیتی با رهنمونها و منویات مقام معظم رهبری ندارد و ذیل این رهنمودها معنا و مفهوم مییابد، در مقابل این گروه تیم علی لاریجانی نیز با رصد تحولات پیش رو و درون گفتمانی اصولگرایان
در تلاش است ثقل و مرکز عرصه را از آن خود نماید، این جریان کلاسیک که میتوان نماینده جدید محافظه کاری خوانده شود در کنار ناطقنوری و چهرههایی همچون ولایتی و مقتدایی به دنبال ارتقا و تثبیت ائتلاف خویش با دولت بر خواهند آمد، محور لاریجانی /روحانی و اتحاد سنتگرایان و اعتدالیون گسل و شکاف محوری و مرکزی نیروهای سیاسی و اجتماعی ایران را حول دوگانهی اعتدال /افراط صورت بندی خواهد کرد و البته نتایج و دستاوردهایی را نیز برای بلوکهای حاضر به همراه خواهد داشت که الزاما هم همسو با منافع سایر شرکا نخواهد بود اما میتواند با قاعدهمندی و روشمندی نهاد رقابت به دموکراتیزاسیون این نهاد یاری رساند و پس از زائل شدن تهدید مشترک به شفافیت بیشتر و تبیین واقعی تر از آرایش سیاسی و اجتماعی نیروهای حاضر در فضای سیاسی
منجر شود.
سایر اخبار این روزنامه
مهدی علی بیگی
ابوذر ترابی
طرح تحقیق و تفحص از شهرداری تهران رای نیاورد
نوبخت:
رئیس جمهور چقدر حقوق میگیرد؟
نظرهیئت رسیدگی به تخلفات هیئترئیسه اعلام شد
آخرین نگرانیهای سیداحمد خمینی چه بود؟
با معصیت نمیتوانیم امنیت برقرار کنیم
روز گذشته مراسم سنتی ایرانیان با حواشی و حوادث کمتری برگزار شد
از سوی دولت مشخص شد