روزنامه آرمان امروز
1397/02/19
حاتميكيا پوزش خواست
آرمان- مرتضی خبازیان: حاشیههای اکران «به وقت شام» در جشنواره فجر به کنار، تعجب اهالی سینما و حتی مردمی که پای تلویزیون مینشینند هم از تکرار بیدریغ آنونس فیلم به کنار، دوشنبه بعدازظهر کسانی با ظاهری شبیه داعشیها به مجتمع تجاری فرهنگی کوروش حمله کردند.حمله گروهی از دستاندرکاران «به وقت شام»، با گریم و آرایش سینمایی به قصد بازگرداندن فیلم به سطح اول خبرها و فروش بیشتر بود اما آنها در محاسبات خود اشتباه کرده بودند و با این کار نشان دادند که درک و فهم شرایط اجتماعی کار سختی است و از عهده هر کسی بر نمیآید. ماجرای حمله نمایشی به قصد افزایش فروش فیلم در شرایطی اتفاق افتاد که هنوز یک سال از حمله داعش به ساختمان مجلس و حرم امام نگذشته است. شاید برای دست اندرکاران فیلم که مردم را به شکل اسکناس میبینند و در جمع کردن آنها چنین نامعقول تلاش میکنند، تمرکز کردن بر ماجرای سختی که همین روزها دادگاه عواملش درحال برگزاری است چندان بیربط به فروش فیلم نباشد. حالا بلیتهای نیمبها و ربعبها بهکنار، تکرار بیوقفه آنونس به کنار، برای فهم اینکه خانوادههایی که برای گذراندن یک بعد از ظهر آرام به مجتمع کوروش میآیند، از این اتفاق خواهند ترسید، عوامل چنین برنامهای نیاز به چقدر فسفر داشتهاند؟ اینکه برنامهای تبلیغاتی از این زاویه طراحی شود، در حالی که همین روزها دادگاه عوامل داعش در حال برگزاری است، از مغز چه نابغهای میتواند سرزده باشد؟ طراح چنین برنامهای خیال کرده که اگر مدیر مجتمع را در جریان بگذارد و کسی به شکل گویندههای لالهزاری مدام یادآوری کند که «بشتابید، بشتابید... که اکران امشب به وقت شام حال و هوای دیگری دارد»، کارش را به درستی انجام داده است؟ دیگر کسی نمیترسد؟ شاید فکر کرده هر چه بیشتر مردم را بترساند بهتر هم خواهد بود. از چنان مغزهایی، چنین تصوراتی هم تراوش خواهد کرد.اشتباه گرفتن با هالیوود!
حمله ناگهانی مردانی که شبیه داعشیها گریم شده بودند به مجتمع کوروش، به عنوان برنامهای تبلیغاتی موجب ترس و وحشت زنان و کودکانی شد که به پردیس کوروش رفته بودند. این برنامه با اطلاع مدیریت مجتمع بوده و ساعاتی قبل از حمله داعشیها از بلندگوها خبرش را به مردم حاضر در مجتمع میدادهاند. کمی بعد چند بازیگر در طبقات به راه افتاده و با همان لحن خاص جملاتی را با خشم بیان میکردند، زنان و کودکان با چهرههای بهتزده و جیغ و فریادهای بیامان نظم کل پردیس را بهم ریخته بودند و خانم جوانی از هوش رفت. وحشیهای داعشی تا جایی جولان دادند که مردم متوجه ماجرا شدند. بعد از آن گروهی به تمسخر ایستاده و گروهی به سلفی گرفتن مشغول شدند و جو آرام شد. مدیر پردیس سینمایی کوروش اعتقاد دارد، عوامل این فیلم به هدفشان رسیدهاند. او از منظر فروش، از این ماجرا دفاع هم کرده است! علی سرتیپی گفت: «به ما اطلاع دادند که قرار است نمایشی برای اکران فیلم «به وقت شام» با حضور ابراهیم حاتمیکیا و عوامل فیلم در پردیس سینمایی کورش برگزار شود که البته اطلاعی درباره نحوه اجرای آن نداشتیم». این سخن از سرتیپی به وضوح نشان دهنده آن است که حتی او هم متوجه زشتی ترساندن مردم شده است. در عین حال چون یک سوی ماجرا مجتمع پردیس بوده، ادامه داده: «در زمینه ایجاد وحشت بین مردم نیز باید بگویم معمولا در دنیا دوربین مخفیهای ترسناک اجرا میشود که باعث ترس و شوکه شدن مردم میشود، ولی در نهایت بدون هیچ مشکلی از سوی مخاطب مورد استقبال قرار میگیرد». جمله دوم سرتیپی نکته دیگر را روشن میکند؛ اینکه او مجتمع پردیس را با هالیوود اشتباه گرفته است و خیال کرده که مثل همان فیلمها که مخفیانه گرفته میشود، دوربینی دارد از این ماجرا فیلمبرداری میکند، او احتمالا فراموش کرده که اینجا موضوع تبلیغ فیلم است، فیلمی که بارها و بارها آنونس آن از سیما پخش شده و ربطی به دوربین مخفی ندارد.
حاتمیکیا؛ مواظب باش!
ابراهیم حاتمیکیا در سینمای بعد از انقلاب سهمی ماندگار دارد. سهم او از سادگی و صمیمیت «دیدهبان» شروع شد و با «مهاجر» اوج گرفت. اگر چه او در«آژانس شیشهای» وزن بدنش را روی یک پا انداخت و کمی به طرف راست متمایل شد و این بسیار بسیار عدهای را خوش آمد اما او در فیلم بعد نشان داد که از روی یک پا ایستادن خسته میشود و پا عوض میکند. چنین بود که بعد از «موج مرده» چند بار خودش را شرح داد. با این همه حاتمیکیا این سالها حال و هوای دیگری دارد. او که دوره جدید فیلمسازیاش را با «چ» آغاز کرده و با «به وقت شام» ادامه داده، مثل هر هنرمندی گاهی نگران مخاطب هم میشود و این طبیعی است. طبیعی است که برای فروش فیلم هر چه بیشتر تلاش شود و حتی طبیعی است که بلیت با قیمت پایین در اختیار مدارس و دانشگاهها قرار گیرد که همه بتوانند فیلم را ببینند. فیلم درباره داعش است؛ درباره سبعیتی که داعشیها در این منطقه نشان دادند و بازخواندن آن، هربار قصهای نامکرر است. حاتمیکیا بعد از گسترش حاشیههای این اقدام تبلیغاتی واکنش نشان داد و سعی کرد هم دل دوستانش را نگه دارد و هم از مردم ترسیده عذرخواهی کند. او نوشت: «بچههای گروه تبلیغاتی فیلم «به وقت شام»، من شاهد زحمات مومنانه و شبانهروزی شما در این چند ماه بودم؛ ولی این نمایش کوروش در شأن «به وقت شام» نبود. خستگی دو ماه سفر به شهرهای ایران بر تنم ماند. من تصورم آن بود که قرار است کسی به شکل ریش قرمز در فضای بیرونی کوروش بایستد و مردم با او عکس بیاندازند. نه اسبی و نه جمعی و نه فریادی، آن هم داخل مجتمع در مخیلهام نبود و من بیخبر بودم. عزیزانِ آزردهخاطر در مجتمع کوروش، اعم از مردم و کسبه محترم، اگر دلی لرزید، اگر وحشتی ایجاد شد، بر ما ببخشید و حلالمان کنید».
واکنشها
این که ابراهیم حاتمیکیا از ماجرا بیخبر بود و حتی عذرخواهی او جلو موج توئیتری را نگرفت. مخالفان فیلم که از همان حاشیههای جشنواره پیدا بود تعداد قابل توجهی هستند، انگار فرصتی پیدا کرده بودند که بر حاتمیکیا یورش ببرند و کارنامه سنگین او را مخدوش کنند. در کنار توفان توئیتری، اهالی سینما هم وارد کارزار شدند. هومن حاجی عبدالهی بازیگر سریال پایتخت با انتشار عکسی از درگیری با داعشیها در این سریال نوشت: «برای دوزار فروش بیشتر دارن ملت رو به خاک و خون میکشن، سوار بر اسب و با تیپ داعشی میان تو مرکز خرید زن و بچه مردم رو سکته میدن، آقا قول میدیم بیایم ببینیم...» و احمد ایراندوست بازیگر فیلم اخراجیها در اینستاگرامش نوشت:«این روزها حال ایرانی خوب نیست، از تو بعید بود همشهری، خداروشکر کورش نبودم یهو کلت میکشیدم ناکارشون میکردم». داریوش فرضیایی چهره شناخته شده برنامهسازی کودکان در پستی نوشت: «اکران این فیلم هم میتوانست مثل همه فیلمهای دیگر خیلی متین و سنگین با حضور دست اندرکاران در بین مردم برگزار شود، اما متاسفانه با این حرکت زشت و دور از شأنی که دوستان انجام دادند بیشتر مردم رو جری و خشمگین کردند». محسن آزرم منتقد و روزنامهنگار نیز در توئیتی نوشت: «همین که کسی فکر کند با داعشیهای اسب سوار و شمشیر به دست میتواند برای «به وقت شام» تماشاگر پیدا کند، یعنی دههاش گذشته است». او برای اظهار نظر سخت خود به دیالوگ ماندگاری از آژانس شیشهای اشاره کرده است. این حرکت در میان چهرههای ورزشی هم مخالفانی داشت، محمد خاکپور، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران برای حاتمیکیا نوشت: «جناب آقای حاتمیکیا؛ در افکار پریشان خود همیشه فکر میکردم شما از جنس مردم هستید! و هر کاری را به نرخ روز انجام نمیدهید. اما وقتی دیدم نان شب خود را به قیمت وحشت روحی همسران و خواهران ایران زمین و ایجاد هزاران لطمه و صدمه روحی به خردسالانی که برای تفریح و بازی به مراکز خرید آمدهاند بهدست میآورید و به هیچ وجه این ترس و وحشتی که قطعا سالیان دراز در ذهن این کودکان باقی خواهد ماند و مشکلات عدیدهای را برایشان ایجاد خواهد کرد برای شما مهم نیست، از خودم بدم آمد نه از شما!»
سایر اخبار این روزنامه
موگرینی : در برجام می مانیم
نقش امارات در بحران ارزی ایران
افشاني، گزينه اول شهرداري تهران
کودکانی که با فقر بازی میکنند
برخی با لیست امید آمدند و به ما پشت کردند
مسئولیت انسداد تلگرام برعهده قوه قضائیه است
حاتميكيا پوزش خواست
دولت و گرفتاریهایش
برجام بدون آمریکا
افشاگری با شفافیتسازی
کاش زمان احمدینژاد هم تلگرام بود
مرتضوی سالم است