به روش حقیقت‌یابی شاه‌عباسی نیاز داریم

غلامرضا کیامهر - بنا بر آنچه در کتاب‌های تاریخ آمده است، شاه عباس صفوی به منظور حقیقت‌یابی و کسب آگاهی بی‌واسطه از وضع زندگی و معیشت مردم و همچنین نظر آنها در‌باره خودش و کارگزاران دربار، هراز‌گاهی با تغییر چهره و پوشیدن لباس مبدل، بدون حاجب و محافظ در کوی و برزن‌های پایتختش اصفهان، به راه می‌افتاد، با مردم کوچه و بازار نشست و برخاست می‌کرد، برای خرید نان در صف نانوایی می‌ایستاد، طرز رفتار گزمه‌های دولتی با مردم را می‌دید و وقتی به کاخ سلطنتی بر‌می‌گشت، بر اساس آنچه خود در این سیر و گشت‌ها دیده بود، برای رفع نارسایی‌ها و مشکلات مردم فرمان‌هایی صادر می‌کرد‌.
البته جدا از اقدام پادشاه صفوی برای حقیقت‌یابی به طور طبیعی، در سلسله مراتب تشکیلات دربار آن دوران هم مدیران، بازرسان و کارگزارانی در دولت بوده‌اند که وظیفه گزارش‌دهی از اوضاع و احوال مملکت و وضعیت زندگی و معیشت مردم را بر عهده داشته‌اند. به طور قطع یکی از دلایل گسترش سیطره سلسله صفوی در آن سال‌ها را باید در همین شیوه‌های حقیقت‌یابی بی‌واسطه او جست‌وجو کرد که به دور از حضور حاجبان و محافظان اجازه نمی‌داد بله‌قربان‌گویان حقایق را پنهان بدارند و میان او با واقعیت‌های جاری در سطح جامعه فاصله بیندازند درست شبیه فاصله‌ای که امروز میان دولتمردان و مدیران اجرایی دولت با واقعیت‌ها‌ی تلخ اقتصادی و اجتماعی جامعه وجود دارد و روز‌به‌روز هم بر ابعاد آن افزوده می‌شود. یک نمونه از این واقعیت‌های تلخ را که مبنای آن‌را همان گزارش‌های رسمی مجاری دولتی نظیر بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و دیگر نهاد‌های اقتصادی تشکیل می‌دهد، اظهارات گاه و بیگاه آقای رییس‌جمهور با رییس کل بانک مرکزی در خصوص تک‌رقمی شدن نرخ ارز است و اینکه ارز کافی در کشور وجود دارد و دولت برای واردات کالا‌های مجاز یا تامین تسهیلات ارزی مورد نیاز تولید‌کنندگان با هیچ مشکلی رو‌به‌رو نیست. این مطالب را در حالی از زبان بالا‌ترین مقام اجرایی کشور می‌شنویم که وقتی هر روز روزنامه‌ها را باز می‌کنیم، با انبوه گلایه‌ها و انتقاد‌های کارآفرینان و تولید‌کنندگان و واردکنندگان از مشکلات بی‌شمار تهیه ارز برای تامین نیاز‌های مشروع و ضروری کسب و کار خود روبه‌رو می‌شویم یا باز در حالی که تاثیرات واقعی و روانی افزایش نرخ ارز دولتی، فروشندگان و عرضه‌کنندگان کالا‌های وارداتی و حتی ارزاق عمومی را سر‌گردان کرده و قیمت این کالاها هر روز بی‌سر و صدا در حال افزایش است، آقای رییس‌جمهور با استناد به همان گزارش‌هایی که از کانال‌های رسمی دولتی به دستش می‌رسد، در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود با تاکید می‌گوید مردم نگران هیچ چیز نباشند و تک‌نرخی شدن ارز هیچ تاثیری بر افزایش قیمت‌ها ندارد و باز تولید‌کنندگان و اصناف در جلسات اتاق بازرگانی و در سایر تریبون‌ها می‌گویند افزایش 600 تومانی نرخ رسمی ارز دارایی‌های ریالی آنها را کاهش و هزینه واردات مواد اولیه مورد نیاز تولید را افزایش داده و دولت هم در تامین مالی به آنها کمک نمی‌کند ولی چون مبنای همه صحبت‌های آقای رییس‌جمهور و دیگر مقامات بلند‌پایه دولتی همان گزارش‌هایی است که از مجاری رسمی به دست‌شان می‌رسد، با نادیده گرفتن صدای اعتراض تولید‌کنندگان که می‌خواهند در سال حمایت از کالای ایرانی محصول با کیفیت و با قیمت مناسب تولید کنند، به تکرار به حرف‌های کلیشه‌ای خود می‌پردازند و دائما از «مقتضی موجود و موانع مفقود» سخن می‌گویند. مردم می‌گویند به دلیل گرانی و افزایش پی در پی قیمت‌ها قدرت خریدشان دائما در حال کاهش است و دیگر نمی‌توانند به زندگی حتی با روش‌های حذفی ادامه دهند اما سازمان‌های ذی‌ربط دولتی گرانی‌ها و افزایش قیمت‌ها را انکار می‌کنند و به مردم می‌گویند همه چیز تحت کنترل است. به همه اینها باید اعتراض‌های کارگران بنگاه‌های صنعتی دولتی و خصولتی را که می‌گویند مدت چندین ماه است حقوق و دستمزد دریافت نکرده‌اند، اضافه کرد که متاسفانه این صدا‌های اعتراض هم به گوش کسی جز خود معترضان و افکار عمومی نمی‌رسد. یقینا آقای رییس‌جمهور آن طور که باید و شاید از تفاوت‌های فاحشی که میان واقعیت‌های تلخ اقتصادی و وضعیت زندگی مردم و هزینه سنگین زندگی که فشار آن کمر آنها را خم کرده است با گزارش‌های پر‌بیراه و به دور از واقعیتی که از مجاری رسمی دولت به دستش می‌رسد آگاهی ندارد و با شناختی که طی پنج سال گذشته از ایشان پیدا کرده‌ایم، قلبا راضی نیست در دوران ریاست‌جمهوری او که متاسفانه حالا حتی بسیاری از طرفداران منصف و بی‌غرض و مرضش به منتقدان وی تبدیل شده‌اند، این همه مشکلات اقتصادی در کشور وجود داشته باشد، این همه تولید‌کنندگان و کارآفرینان و دیگر صاحبان کسب‌و‌کار همراه با اکثریتی از مردم که به زحمت شکم خود را سیر می‌کنند، از سیاست‌های اقتصادی دولت او که حالا دیگر صفت تدبیر و امید چندان برازنده‌اش به نظر نمی‌رسد، احساس نا‌رضایتی کنند. پس اگر چنین است، رفع این همه مشکلات و نا‌رضایی‌ها تنها یک راه‌حل دارد و آن، کسب آگاهی‌های دقیق از واقعیت‌های جاری در سطح جامعه با پیروی از شیوه کار شاه عباس صفوی است. یعنی آقای رییس‌جمهور، وزرا و کارگزاران ارشد دولتش باید هراز‌گاهی با هر لباس و شکل و شمایلی که خود می‌پسندند، بدون حاجب و محافظ از کاخ ریاست‌جمهوری پا بیرون بگذارند، به میان مردم در کوچه و خیابان بروند و مشکلات و تنگنا‌های اقتصادی و معیشتی را از زبان آنها بشنوند. بی‌حاجب و محافظ در کار‌خانه‌ها و کارگاه‌ها پای صحبت تولیدکنندگان و صنعتگران بنشینند و شنونده قصه تلخ بلاهایی را که افزایش کمر‌شکن نرخ ارز و مصائب دیوانسالاری دولتی بر سر تولید آنها آورده است باشند. پیامد‌های رکود و کسادی فلج‌کننده کسب‌و‌کارها را که با فشار‌های مالیاتی مضاعف شده است‌ را به چشم خود ببینند. به دیدار کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که به دلیل مشکلات ارزی و کمبود منابع مالی ورشکسته و تعطیل شده‌اند و واحد‌های تولیدی که به دلیل وجود همین مشکلات در حال تعطیل شدن هستند، بروند و از نزدیک مرثیه اندوه‌بار بیکار شدن کارگران این واحد‌های صنعتی را از زبان خود آنها بشنوند. مطمئنا اگر چنین کنند، هر بار در بازگشت از سیر و گشت‌های حقیقت‌یابی روزانه بسیاری از گزارش‌های آماری مربوط به وضعیت صنعت و تو‌لید و معیشت مردم را که دستپخت مدیران و کارگزاران دولتی است، پاره خواهند کرد و در آتش خواهند انداخت و از آن پس همچون شاه عباس صفوی مبنای سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دولت خود، با برجام یا بدون برجام را همان واقعیت‌هایی که در سیر و گشت‌های بی‌حاجب و محافظ در کوچه و خیابان‌های شهر از زبان مردم شنیده‌اند، قرار خواهند داد. به راستی باید دید حتی برای یک بار هم که شده شهامت دست یازیدن به این شیوه کار در عالی‌ترین ارکان اجرایی دولت ما وجود خواهد داشت.
Kiamehr_gh@yahoo.com