يك‌بار و براي هميشه مشكل ترافيك پايتخت را حل كنيم

  يكي از مهم‌ترين چالش‌هاي اكثر كلانشهرهاي دنيا، از جمله تهران، چالش ترافيكي و به تبع آن، چالش‌هاي زيست محيطي مانند آلودگي هوا و بيماري‌هاي ناشي از آن است. در تهران طي چند هفته اخير گره‌هاي ترافيكي چنان شدت پيدا كرده است كه باعث واكنش و نسخه پيچي‌هايي از سوي رسانه‌ها، مردم، متخصصين و حتي مسوولان سياسي كشور شده است. ولي مسلم اين است كه گره ترافيكي تهران با اين نسخه‌هاي موضعي و موضوعي درمان نخواهد شد. واقعيت اين است كه يكي از مهم‌ترين دلايل اصلي ترافيك متراكم تهران، جمعيت‌پذيري بيش از حد آن است. به معناي آنكه از آنجايي‌كه بخش اعظمي از امكانات و بنگاه‌هاي اقتصادي كشور در پايتخت متمركز شده است، شهروندان بسياري از شهرها، براي استفاده از اين امكانات راهي تهران مي‌شوند كه همين مساله به افزايش تردد در خيابان‌ها و درنهايت قفل شدن ترافيك در آنها منتهي مي‌شود. از سويي مديران شهري در سال‌هاي اخير به جاي آنكه به فكر توسعه حمل و نقل عمومي به خصوص مترو و ناوگان اتوبوسراني باشند، ترجيح داده‌اند بودجه شهرداري را بيشتر صرف احداث بزرگراه‌هاي جديد كنند. اين درحالي است كه تجربيات ساير كشورها نشان داده كه توسعه بزرگراه‌ها نه تنها راه‌حل گره‌هاي ترافيكي نيست، بلكه خود مي‌توان حامل اين پيغام براي مردم باشد كه مي‌توانند با خودروهاي شخصي‌‌شان، بيشتر و بهتر در خيابان‌ها تردد كنند. در واقع گرچه توسعه شبكه معابر يكي از ملزومات شهري است، ولي قبل از آن بايد توسعه حمل و نقل عمومي و ريلي در اولويت برنامه‌ريزان شهري قرار گيرد. در همين خصوص يكي از انتقادهايي كه به دولت برمي‌گردد اين است كه چرا بايد اين همه خودرو پلاك شوند و راهي خيابان‌ها شوند‌؟ اين ايرادي درست است ولي نبايد از ياد برد كه نمي‌توان يك صنعت مادر را به سادگي تعطيل كرد. بلكه اولا بايد خودروهايي توليد كرد كه از همه لحاظ استاندارد باشند و آلاينده هوا نباشند، ثانيا با ايجاد محدوديت براي تردد خودروهاي تك‌سرنشين، تا حدودي از بار ترافيكي پايتخت كم كرد. از سوي ديگر چند روزي است كه صحبت از اعمال نفوذ و فشار شهردار تهران براي بركناري فرمانده پليس راهور تهران تشديد شده است. در مورد صحت اين مساله به شخصه اطلاع موثقي ندارم ولي اگر قرار باشد ترافيك كلانشهري مانند تهران، قائم به يك شخص باشد، بايد گفت: بدا به حال اين شهر و مردم و مديران آن‌! ولي اين مساله هر چه كه باشد، مويد يك نكته است. اينكه تهران و كلانشهرهاي ديگر نيازمند اعمال نظر مديريت يكپارچه شهري هستند. به همين دليل، بايد تلاش كرد تا لايحه مديريت يكپارچه شهري هم هر چه سريع‌تر اجرايي شود. لايحه‌اي كه به شهرداري و مديريت شهري اجازه مي‌دهد تا براي اداره شهر، روي عملكرد تمامي نهادها و سازمان‌هاي دست‌اندركار نظارت داشته باشند. كوتاه سخن آنكه، همان‌طور كه بارها گفته شده، ترافيك، مقوله‌اي چند وجهي است كه براي حل آن بايد اولا از تجارب ديگر شهرهاي موفق جهان استفاده كرد و ثانيا، تمامي مسوولان دولتي و شهري، آن هم نه فقط در شعار كه در عمل، دست به دست هم دهند تا يك‌بار براي هميشه اين مشكل و معضل بزرگ پايتخت، حل شود.