نظام آموزشی کشور در معرض خطر و آسیب قرار گرفته است

به سند توسعه پایدار کشور و برنامه های توسعه ای که می نگرم متفق‌القول نظریه پردازان بر این باورند که مدار توسعه باید بر محور نیروی انسانی قرار گیرد تا کشوری را به سرمنزل توسعه یافتگی رهنمون سازد. نیروی انسانی که در گرو آموزش نظامند و عملیاتی مبدل به سرمایه های انسانی می شود که بخشی از ثروت هر کشور به حساب می آیند. سوال از همین جا آغاز می‌شود، چگونه فرد به یک سرمایه تبدیل می شود؟ در دنیای مدرن که نظام تقسیم کار اجتماعی شکل گرفته مسئولیت تربیت، آموزش و جامعه پذیری در کنار خانواده بر عهده نهاد آموزش و پرورش است. نهادی که باید خود از انواع آسیب‌ها ومشقات به دور باشد تا به هدف و رسالت اصلی خویش که همانا انسان سازی است بپردازد. انسان سازانی که در مقام معلمی ظهور می یابند و رسالت پیامبرگونه را که همان هدایت و راهنمایی بشریت است عهده دار می شوند.
اما متاسفانه امروز نظام آموزشی کشور ما از ابعاد مختلف و متعددی در معرض خطر و آسیب قرار گرفته است. خطر و آسیب های که عدم چاره‌اندیشی به موقع درباره آن‌ها آینده کشور و سرمایه های انسانی را با چالشی جدی مواجه خواهد کرد.
ما در یک سوی فرایند آموزش معلمان زحمتکش و خدوم و شریفی را داریم که باوجود مشکلات و مصائب متعددی که دارند و حقوق حقه آن‌ها که بر زمین مانده است رسالت و مسئولیت پیامبری خویش را به نحو احسن به پیش می برند که شایسته تقدیر و احترامند و اندک قلیلی در این ورطه فرسنگ ها از مسئولیت و وظیفه خویش فاصله گرفته اند و با تبعیت از مَثل تاریخ مصرف گذشته چوب معلم گل است اقدام به تنبیه فیزیکی دانش آموز می کنند و امروز شاهد آنیم که در یکی از مدارس کشور وقاحت توسط یک نفر معلم نما به حد اعلی رسیده و دانش آموز ما را با آنچه همواره جامعه اسلامی و ایرانی و خانواده ایرانی از آن حذر داشته است مواجه می کند و در کمال وقاحت اسم این رفتار بی شرمانه را شوخی خطاب قرار می دهد.نظام آموزشی ما به کجا می رود؟ خانواده ها از این پس با چه اعتمادی فرزندان خود را راهی سنگر علم و دانش کنند؟ فقدان یا نبود چه قوانینی است که اجازه می دهد خبط و خطاها تکثیر شود و یک نفر لکه ننگی بر قداست نام معلم که شغل انبیاست وارد کند؟وزارت آموزش و پرورش باید تدابیری سخت گیرانه و عملگرایانه برای اجتناب از رخدادهای اینچنین در نظر بگیرد. فعل بد حتی یک موردش هم بد و وقیح هست و باید جامعه معلمان و نظام آموزشی از عناصری اینگونه زدوده شود.در کسوت نماینده ملت نیز دل‌مشغولی دانش آموزان، کودکان و نوجوانان همواره همراه ما بوده است؛ کودک و نوجوانی که صدايی برای مطالبه‌گری ندارد و بنابراين یک قانون مدون و با ضمانت اجرایی قوی باید به سنگر و پشتیبان آن تبدیل شود. پس با پیگیری های انجام شده لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان را تدوین کرده و با پیگیری های متعدد انجام شده، با طی مراحل قانونی امروز به مجلس شورای اسلامی رسیده است که در هفته جاری قید دو فوریتی با توجه به اهمیت بسیار قابل توجه موضوع روی آن گذاشتم. اگرچه قانون قوه قهریه است و باعث می شود ترس از عقوبت احتمال بروز خطا را کم کند اما نباید از فرهنگ سازی صحیح و اسلامی و ایرانی و پیشگیری از جرم در درون جامعه و خانواده ها نیز غفلت كرد. چرا که آسیب‌های جسمی و روحی و روانی که کودک یا نوجوان در دوران کودکی و نوجوانی خود تجربه می کند آلام و آسیب های جبران ناپذیری را بر زندگی او وارد می کند که هیچ مرهمی مداواگر آن نخواهد بود.