بن‌بست‌شکنی در ماجرای خروج آمریکا از برجام

۱- در طلیعه این نوشتار باید مشخص کنیم که روی سخن راقم این سطور هموطنان میهن‌دوست و طرفداران نظام و انقلاب است که پابه‌پای جانفشانی‌های این ملت عزیز در هشت سال دفاع مقدس، دوران سازندگی و در مقطع مهم دفاع از حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام ایستادند و سر تعظیم در برابر دشمنان این ملت فرود نیاوردند. مجموعه نیروهای معتقد به انقلاب و نظام اگر انتقادی هم دارند از سر دلسوزی برای کشور است و لحظه‌ای در تقویت موقعیت رو به رشد جمهوری اسلامی تردید نکرده و نخواهند کرد. از این رو مخاطب این قلم، عناصر ضدانقلاب و فراری نظیر آن فرد لندن‌نشین که در کنار رودخانه تایمز و زیر پرچم امپراتوری بریتانیا از جوار خانه شماره ۱۰ داونینگ‌استریت برای ملت ایران هرازگاهی اظهار لحیه می‌کند که کذا و کذا، نیست؛ همان کسی که در پناه جمهوری اسلامی به مقامات عالی رسید اما امروز بازیچه رسانه‌های مرتجع عربی شده و بنا به اسناد افشاشده در ویکی‌لیکس، هزینه بورسیه فرزندش را سعودی‌ها می‌دهند و هرچند وقت یک‌بار رهنمودی صادر می‌کند. این دسته مطمئنا ارزش پاسخ دادن ندارند و حوصله خوانندگان ارجمند‌تر است. ۲- برخی رسانه‌ها پس از اظهارات راهبردی، متقن و بن‌بست‌شکن دکتر علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل، در آسیب‌شناسی تجربه برجام و تبیین مواضع مقام معظم رهبری در چهارشنبه گذشته در موسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی با طرح این سوال که «اگر نسخه فارسی در برجام ضروری بود، پس چرا قطعنامه ۵۹۸ نسخه فارسی ندارد؟!» اقدام به یک پروپاگاندای عجولانه، غیرکارشناسی و ساده‌لوحانه کردند که جایگاه و شأن رسانه‌ای آنها و گردانندگان‌شان را زیر سوال می‌برد. ۵۹۸ شماره یکی از قطعنامه‌های شورای امنیت است و همواره اسناد و قطعنامه‌های شورای امنیت به زبان‌های رسمی سازمان‌ملل که مشتمل بر 6 زبان انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، روسی، عربی و چینی است، ترجمه می‌شوند. لکن برجام معاهده تعهدآور بین دو طرف است که یک طرف آن جمهوری اسلامی ایران و طرف دیگر پنج عضو دائم شورای امنیت به‌علاوه آلمان به‌نمایندگی از سازمان‌ملل است. در معاهده‌ها طرفین متعاهدتین تعهداتی را می‌پذیرند و براساس شرایط مندرج در قرارداد موظف به انجام اموری می‌شوند. قاعده حقوقی بین‌المللی این است که متون تعهدشده حداقل به دو زبان طرفین متعاهدتین باشد. این یک رویه بین‌المللی است و در جمهوری اسلامی نیز که طی دهه‌های گذشته تعهدات مختلفی داشته، همواره این رسم رعایت شده است. ۳- شواهد مثال متعددی در این موضوع می‌توان متذکر شد، نظیر قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر که بین ایران و عراق امضا شده و دو نسخه عربی و فارسی آن موجود و معتبر است. این معاهده مبتنی‌بر قرارداد ۱۹۱۳ استانبول بین ایران و عثمانی و ایضا پروتکل الحاقی ۱۹۱۴ است که نسخه فارسی آنها بین دول ایران و عثمانی در اسناد وزارت امور خارجه وجود دارد. قرارداد ۱۹۱۳ و پروتکل الحاقی ۱۹۱۴ مبنای مرزهای زمینی معاهده ۱۹۷۵ است. تفاوت قرارداد ۱۹۷۵ با معاهدات قبلی در این بود که خط‌القعر اروندرود، مرز مشترک ایران و عراق است. نمونه دیگر قرارداد ۱۳۵۱ بین ایران و افغانستان بر سر حقابه هیرمند است که بین هویدا، نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی و نخست‌وزیر دولت وقت افغانستان منعقد شد. این قرارداد نیز نسخه فارسی آن در اسناد وزارت امور خارجه موجود است. قرارداد آخال بین ایران و روسیه بر سر مرزهای ایران و ترکمنستان و خوارزم قدیم یا قرارداد پاریس بین ایران و انگلیس در رابطه با هرات یا قرارداد مک ماهون- گلداسمیت مربوط به تعیین حدود ایران و شبه‌قاره هند در بلوچستان، نمونه‌های دیگری هستند که متون تعهدات، حداقل دوزبانه بوده و نسخه فارسی آنها در اسناد وزارت امور خارجه وجود دارد. ۴- اما در بیان دلایل منطقی دوزبانه بودن معاهدات طرفین متعاهدتین باید یادآور شد که منطبق بر قانون اساسی کشور، هر قرارداد تعهدآوری که بین ایران و یک یا چند کشور خارجی یا یک سازمان بین‌المللی امضا می‌شود باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد، از این رو حتما باید نسخه‌ای به زبان رسمی و فارسی داشته باشد تا اجازه دهد اعضای محترم هیات دولت و کمیسیون‌های مربوطه در دولت و مجلس محترم شورای اسلامی و اعضای کمیسیون‌های مربوطه با بررسی متن، تک‌تک کلمات و بار حقوقی آنها در جریان کامل تعهدات و تکالیفی که دولت گرامی و مجلس محترم به‌نمایندگی از ملت شریف ایران می‌پذیرند، قرار بگیرند. به‌علاوه عامه مردم و رسانه‌ها نیز باید در جریان این متون باشند و حق دارند که بدانند به‌نام آنها و از طرف آنها، مسئولان محترم چه تعهداتی را برعهده گرفته‌اند و مسیر نقد و نصح رسانه‌ها و نخبگان از طریق این نسخ تسهیل شود‌. براساس توضیحات فوق‌الذکر، کسانی که به اسم مشاور و کارشناس در برخی رسانه‌ها سخنانی می‌گویند که موجب آبرو برای جمهوری اسلامی در صحنه بین‌المللی نمی‌شود یا اظهاراتی می‌کنند که حاکی از بی‌اطلاعی آنها از الفبای بین‌المللی است، باید بیشتر رعایت کنند و سیاست خارجی را عرصه حرف‌های بی‌مبنا و غیرحقوقی نکنند‌. ۵- اما در پاسخ به اینکه چرا مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل چنین سخنان مهمی را اکنون می‌گوید باید متذکر شد که این نکات جدید نبوده و بارها در جلسات مشورتی و خاص از جانب دکتر ولایتی مطرح شده است اما ضرورتی به تذکر علنی آنها احساس نمی‌شد. مضاف بر اینکه عالی‌ترین مقام مسئول در کشور یعنی مقام معظم رهبری قریب به سه سال پیش به اعضای محترم تیم مذاکره‌کننده متذکر شدند از آنجاکه آمریکایی‌ها باعث و بانی تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران هستند باید به‌صورت مکتوب متعهد به برداشتن تحریم‌ها شوند. این تذکر ابتدا در جلسات خاص به مذاکره‌کنندگان داده شد، متعاقبا معظم‌له آن موارد را در سخنرانی عمومی مطرح فرمودند. نکته عبرت‌آموز اینکه به این تذکرات مکرر عمل نشد و خیلی سریع با تعویض دولت در آمریکا، عوارض و آثار عدم توجه به این تذکرات آشکار شد. ۶- اما آنچه مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل در اظهارات چهارشنبه خود به شکل علنی نگفت این مهم است که بعد از امضای برجام ناگهان کنگره آمریکا در دوره اوباما مصوبه‌ای را گذراند مبنی‌بر اینکه رئیس‌جمهور آمریکا موظف است هر چهارماه یک‌بار تعلیق تحریم‌ها را براساس رفتار ایران تکرار کند، در حالی که مصوبه کنگره برای دولت آمریکا الزام‌آور است، مذاکره‌کنندگان ما نیز این الزام کنگره را می‌پذیرند. در مقابل از سوی مجلس ما اقدام مشابهی صورت نمی‌گیرد یا اگر مصوبه مشابهی را می‌گذرانند، بر اجرای آن نظارت موثری انجام نمی‌شود. عملا یک عدم توازن آشکار منافع بین دو طرف به وجود آمد که باعث شد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی با نگرانی نسبت به تهدیدات و رجزخوانی‌های رئیس‌جمهور قدیم و جدید آمریکا قبل از امضای چهارماهه، هیچ اطمینان و اعتماد مستمری برای سرمایه‌گذاری نداشته باشند و جرات نکنند در بازار کسب‌وکار ایران ورود کنند. ۷- از این رو ضرورت داشت که در جریان قرارداد برجام یک نسخه روشن و ویراستاری‌شده حقوقی به زبان فارسی تهیه، تدوین و امضا می‌شد تا امکان رسیدگی حقوقی به دقایق و ظرایف آن توسط فحول سیاسی و دلسوزان کشور فراهم می‌شد. طرح این مطالب بنا به مصالح کشور و نظر به اطلاعی که راقم این سطور از دیدگاه‌های مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل دارد، صورت گرفت و اگر لازم باشد در جهت حفظ منافع ملی از هیچ کوشش دیگری دریغ نخواهد شد. درواقع علت علنی‌کردن این تذکرات از جانب مشاور  رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل، شرایط فوق‌العاده به وجود آمده و اتمام مهلت چندهفته‌ای است که آقای رئیس‌جمهور پس از سخنان ترامپ برای اروپا مشخص کرد. اروپایی‌ها قرار شد طی چند هفته عهدشکنی آمریکایی‌ها را جبران کنند، اما هنوز اقدامات انجام‌شده از جانب مذاکره‌کنندگان محترم در جهت اخذ تضمین‌های لازم از اروپایی‌ها موجب اطمینان خاطر نشده است. لاجرم ضرورت داشت در این شرایط فوق‌العاده، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل ضمن ارائه راه‌حل‌های امیدوارکننده و بن‌بست‌شکن آنچه را که در جلسات خاص و کاری مطرح شده است، در مرئی و منظر افکارعمومی قرار دهد و در عین حال راهکار نیز ارائه کند که مهم‌ترین راهکار، نگاه به شرق و همکاری راهبردی با کشورهایی نظیر روسیه و چین است. در حقیقت دکتر ولایتی خط‌شکنی کرد و با زیر سوال بردن روش‌های سنتی غربگرایانه بعضی از طبقات تکنوکرات که لزوما به‌معنای وابستگی نیست، این امیدواری را به وجود آورد که می‌توان از این شرایط فوق‌العاده و آزمون برجام سربلند بیرون آمد. خوشبختانه آقای دکتر روحانی بنا دارد در اجلاس شانگهای شرکت کند و با مقامات چینی و روس ملاقات‌های مهمی را در همین خصوص داشته باشد. ایشان و همکاران‌شان التفات دارند تا مسیر جلب توجه افکارعمومی، تجار و بازرگانان را به توسعه روابط راهبردی با شرق هموار کند. ۸- ضمن اینکه مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل بر این باور بوده و هستند زحماتی که آقای دکتر ظریف و همکاران‌شان در جریان تصویب برجام کشیدند، غیرقابل انکار و ستودنی است. شناخت ۳۰ ساله دکتر ولایتی از آقای ظریف حکایت از آن دارد که ایشان از سرمایه‌های ارزشمند جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی هستند و ان‌شاءا... این تذکرات مشفقانه کمکی خواهد بود در جهت پیشرفت و توفیقات بیشتر ایشان و همکاران‌شان در مسیر دفاع از منافع و مصالح نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.