روزنامه جهان صنعت
1397/03/13
سیاست در عصر سلبریتی
محمد هدایتی- از نیمه دوم قرن بیستم و به ویژه پس از وقایع 1968 فرانسه، از نوعی بحران در روشنفکری و نقش آن در جامعه صحبت میشود. تغییراتی که طی چند دهه به وقوع پیوست نظم و فرماسیون جدیدی به وجود آورده بود که نسبت چندانی با فعالیت روشنفکران نداشت. وجه کالایی و مصرفی جوامع افزایش یافت و انقلاب اطلاعاتی و رسانهای به بخش جداییناپذیر زندگی روزمره بدل شد.در این شرایط گروههای مرجع یعنی کسانی که آرا و رجحانهایشان ملاک عمل عموم قرار میگیرد تغییر کردند. در وضعیت جدید از مرجعیت روشنفکران کاسته شد و عرصه برای گروه اجتماعی جدیدی به نام سوپراستارها یا سلبریتیها باز شد. آنها در صدر اخبار جای گرفتند، جزییترین فعالیتهایشان به تصویر کشیده شده و در اختیار عموم قرار میگرفت. آنها به پیامبران عصر جدید بدل شدند، کسانی که بیشتر از آنکه دغدغه حقیقت داشته باشند، با جذابیت، زیبایی و قهرمانی سروکار دارند. از دیگر سو، با بوروکراتیک شدن بیشتر دولتها، مسایل عمومی در انحصار کارشناسانی قرار گرفت که مدعی تخصص در این مسایل بودند.
در نتیجه جایی برای روشنفکر باقی نماند. منتقدان میگویند که نتیجه این وضعیت سیاستزدایی از جامعه است. بحث درباره بهترین شیوه اداره جامعه و مسایلی چون عدالت و حقیقت جای خود را به بحثهای تکراری سلبریتیها و کارشناسان داد یعنی از یک سو همه چیز در مد، فراغت و سبک زندگی سلبریتیها خلاصه میشد و در دیگر سو در آمارهای غالبا غیرواقعی و ملالآور کارشناسان دولتی.
با این حال شرایطی در غرب موجود بود که مانع از بحرانی شدن بیش از حد این وضعیت شد. از یک سو سلبریتیها چندان داعیه حضور در سیاست را نداشتند یا اساسا مدعی فهم و تاثیرگذاری سیاسی نبودند. از دیگر سو در آنجا احزاب نهادینه بودند و کماکان اصلیترین واسطهها برای کنش سیاسی. بنابراین حدود عمل و تقسیم کار مشخض بود.
پس از سلب مشروعیت از روشنفکران در ایران ما هم با ظهور پدیدهای به نام سلبریتی و تکثیر بسیار آن مواجه هستیم. با این حال تفاوتهایی وجود دارد.
احزاب وجود ندارند، در نتیجه فعالیت سیاسی اساسا فاقد شکل است و باید از مجرایی خارج از احزاب و انجمنهای سیاسی انجام شود. قدرت در اینجا در هنر، ورزش و اصلا در همه چیز دخالت دارد. همه چیز سیاسی شده است، سیاسی به معنای حضور قدرت. در این شرایط و در فقدان سازوکارهای نهادی، سلبریتیها در قامت مصلحان اجتماعی هم ظاهر میشوند یا حداقل ادعای آن را دارند. از نیمه دهه 80، با حضور همهجایی آنها مواجهایم. این اواخر با اعتماد به نفس بیشتری هم سخن میگویند تا جایی که خود را از اثرگذارترین نیروها در انتخاب حتی روسای جمهور میدانند.هفته گذشته فضای سیاسی و اجتماعی تحت تاثیر حواشی حضور یا عدم حضور برخی هنرمندان در مهمانی افطار رییسجمهور قرار گرفت.
گروهی در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت، از حضور در این مراسم استنکاف کردند. میشود از زوایای مختلف به بحث درباره این اقدام پرداخت. هرکسی میتواند موضع خاص خود را داشته باشد. مساله این است که تا چه حد میتوانند به نمایندگی از مردم صحبت کنند و ایدههایشان چه نسبتی با واقعیت دارد.
نکته مسلم اما این است که اگر ساخت سیاسی ما باز بود و اگر قدرت همه چیز را عرصه خود نمیدانست، احتمالا این سلبریتیها هم به کار خود مشغول میشدند نه اینکه شاید برای جلب حمایت هوادارانشان در فضای مجازی ناچار شوند ژستهای رادیکال بگیرند.
hedayati.mohammad@yahoo.com
سایر اخبار این روزنامه
روحانی در پیامی به زرتشتیان:
واگذاری شرکتهای دولتی با صفر ریال ارزش
تنش در بازار میوه و ترهبار؛
پای مسافران به بازار قاچاق ارز باز شد
تیغ سانسور سلیقهای در صدا و سیما؛
گام 70 هزاربشکه ای روس ها برای افزایش تولید
چین تعرفه کالاهای وارداتی را کاهش داد
ایران جزو کشورهای سطح اول افسردگی
پروازها را از جم جمع کنید!
خالهزنکبازی در خاورمیانه!
مشکلات صنایع پاییندستی پتروشیمی زیر ذرهبین «جهان صنعت»
مسوولیتی در تامین امنیت اسراییل نداریم
تورم گروه خوراکی هادورقمی شد
جهش قیمت مسکن در کشور چگونه رخ داد
چرا رفتار روسیه با ایران دوگانه نیست
ضرورت توجه به بنگاههای کوچک
سیاست در عصر سلبریتی
آنچه را که مردم میشنوند
بازار مواد پتروشیمی در شرایط اضطرار