پیرمرد پشت پرده پیونگ یانگ

سال‌هاست که تصویر پیرمردی نحیف در کنار رهبران کره شمالی دیده می شود. این مرد که عالی‌ترین مقام تشریفاتی کره شمالی نیز محسوب می شود در تمامی مراسم‌های رسمی در کنار شخص اول کره می ایستد. نام این مرد «کیم یونگ نام» است که از وی به عنوان شخص شماره دو کره شمالی نام برده می شود. به طور معمول هیات های اعزامی کره‌شمالی به خارج از این کشور را وی رهبری می‌کند. کیم یونگ نام از سال 1998 به صورت رسمی رییس مجمع عالی خلق کره شد و از آن سال به بعد از وی به عنوان یکی از مهره های اصلی قدرت در شبه جزیره کره نام برده می‌شود. کیم یونگ 90ساله فارغ‌التحصیل دانشگاه تومسک و روستوف روسیه است که با عضویت در حزب کارگران فعالیت سیاسی خود را آغاز كرد و با گذشت بیش از نیم قرن فعالیتش به ریاست مجمع خلق دست یافت. وی همچنین مدتی نیز به شغل معلمی در مدرسه عالی حزب می‌پرداخته است. گفته می‌شود که وی در پشت پرده تمامی تصمیمات سیاسی کره شمالی قرار دارد. در تسویه حساب های 6سال اخیر در هرم قدرت کره شمالی نیز همواره وی از مصونیت برخوردار بوده و همین عامل باعث شده تا وی را یکی از عوامل تصمیم گیرنده در حذف برخی چهره‌های سیاسی بدانند. در سال 2013 که تنها داماد بنیان‌گذار جمهوری دموکراتیک خلق کره، جانگ سانگ تائک که از بلندپایه ترین مقام های کشور نیز محسوب می‌شد بنابر گفته رسانه ها طعمه سگ ها شد، شایعات مبنی بر چراغ سبز کیم یونگ نام در حذف سیستماتیک برخی چهره ها بیش از بیش پررنگ تر شد. این شخصیت عالی نظام کره در سال های اخیر سفرهایش به کشورهای دیگر دنیا را افزایش داد و در طول15 سال اخیر سفرهای زیادی در سطح کشورهای آسیایی و آفریقایی صورت داده است. گفتنی است وی پیش از پذیرش ریاست مجمع عالی خلق کره در طول 15سال بلندپایه‌ترین مقام دیپلماتیک کره شمالی در راس وزارت خارجه بوده است. با روی کار آمدن کیم جونگ اون جوان، پس از سال ها شبه جزیره کره در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار گرفت. شهروندان کره ای که جنگ های خانمان سوز دهه 50میلادی را به یاد داشتند بدون شک تکرار آن رخداد را امری نامیمون برای خود و هم‌وطنان‌شان می‌دانستند. جنگی که بنا برگفته برخی کارشناسان در آن به اندازه بمب ها و تسلیحات به کار رفته در جنگ جهانی دوم در منطقه آسیا شرق در طول چند سال جنگ داخلی از جنگ افزارها استفاده شد. تقریبا هر چندماه یکبار کره شمالی خبر از آزمایش جدید هسته ای می‌داد و از آن سو نیز رهبران کره جنوبی، ژاپن و آمریکا نیز نسبت به این حرکت های تحریک آمیز کره ابراز نگرانی می‌کردند و تا جایی که می‌توانستند پاسخ کره را با تهدید، قطعنامه یا تحریم می‌دادند. اما شروع سال 2018 برای شبه کره نوید سالی متفاوت را می داد. از همان ابتدا لحن سیاستمداران کره شمالی از یک طرف و ایالات متحده آمریکا از طرف دیگر نرم و نرم تر شد تا جایی که آب شدن یخ مذاکرات از نظر کارشناسان هیچ گاه به این حد محتمل نشده بود. پس از چندی نیز پیش‌بینی‌ها محقق شد و خبر دیدار قریب‌الوقوع رهبران دو کشور به تیتر یک خبری رسانه ها تبدیل شد. ساده لوحانه است اگر تصور کنیم که نظام بسته کره شمالی یک شبه این تصمیم را گرفته است. بدون‌شک زورآزمایی چندسال اخیر کره شمالی برای بالا بردن قدرت چانه زنی در میز مذاکرات صورت گرفته است؛ زورآزمایی‌هایی که روزگاری مردم جهان را در بیم شروع جنگی جدید در سطح جهان نگران کرده بود. با تمام تفاسیر سوال اینجاست که کیم یونگ نام، مرد شماره دو کره در این فرآیند چه نقشی داشته است؟ او که سال ها است در هرم قدرت قرار دارد و در میان سران کشور از لحاظ تجربه در مرتبه بالایی قرار دارد بدون شک بیم آن را داشت که قطحی چهارساله کره که بنا بر تخمین سازمان‌های بین المللی از نیم میلیون تا چندین میلیون کشته برجای گذاشت دوباره بر کشورش سایه افکند. قطحی اي که ناشی از کاهش کمک‌های روسیه پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی بود و از طرف دیگر چاشنی تحریم‌های بین المللی نیز بر آن بی تاثیر نبود. بدون شک با توجه به گذار نسل‌ها هر بحرانی نتیجه یکسانی نسبت به گذشته در پی نخواهد داشت و همین عامل باعث می‌شود که سردمداران این کشور بسته در فکر فرو روند و پیش از رخداد جدید تصمیمی تازه بگیرند. با توجه به اخبار اندک از فضای عمومی حاکم بر کره شمالی قطع به یقین عوامل دیگری نیز در این چرخش‌های اخیر کره شمالی تاثیر گذار بوده است که به اعتقاد من نقش کیم یونگ نام از حیث تجربه را بیش از پیش پررنگ می‌کند. وی همچنین پیش از این در سال گذشته نیز با حضور در المپیک زمستانی کره‌جنوبی و دیدار با رییس جمهور این کشور خبرساز شده بود. چرخش هایی از این دست از سوی مقامات کره‌شمالی در یک سال اخیر مژده فصلی نوین در روابط سیاسی کشورها در شرق آسیا را می‌دهد که خارج از نقش رهبران کشور کره شمالی، بدون چراغ سبز متحدان کره شمالی از جمله چین و روسیه میسر نبوده است. حال باید منتظر ماند و دید که آیا دیدار ترامپ و اون به پیمانی منتج خواهدشد یا مانند گذشته کره شمالی را بیش از پیش در آرمان‌هایش مصمم خواهد کرد.