به بهانه اکران فیلم توران خانم

در ابتدای هفته جاری و مقارن با عید سعید فطر در سالن خانه سینما به تماشای فیلم توران خانم اثر کارگردان نام‌آشنای کشورمان، خانم بنی اعتماد نشستم.
فیلمی مستند که گذرا به تلاش‌های معلمی دلسوز می‌پردازد که تقریبا همه عمر خود را صرف تربیت کودکان و نوجوانان این مرز و بوم کرده است.
مدتی است با احتیاط تلاش می‌کنم تا در سخنرانی‌ها و مصاحبه های خود ضمن برشمردن ویژگی‌های مثبت عصر حاضر، به یکی از اتفاقات نامیمون این دوران، یعنی نوعی تغاقل و بی مبالاتی نسبت به کودکان و نوجوانان جامعه اشاره کنم.
مردان و زنان جامعه آینده که اکنون در رده سنی نوجوانی قراردارند، بر خلاف تاکید آموزه های دینی و پیشینه کهن تمدن ایرانی از محوریت توجه به حاشیه رانده شده اند.


دیر زمانی است که گریه های کودکی که در کنار خیابان جا مانده و والدین خود را گم کرده است، چون گذشته آزارمان نمی‌دهد. با دیدن مدارس فرسوده و بعضا غیر ایمن که محل تعلیم و تربیت نسل آینده است، متاثر نمی شویم و از کنارشان به سادگی گذر می‌کنیم در حالی کمی آنطرف تر ساختمان‌های بسیار عظیمی را برای دستگاه‌های دولتی و عمومی می سازیم.
مدتی است که سایه های برج های بلند، فرصت تابش آفتاب بر زمین های بازی و شادی کودکان‌مان را گرفته است و دیگر فقدان سالن های ورزشی برای ورزیدگی و تمرین زندگی فرزندان‌مان آزارمان نمی دهد.
در این این هیاهو مرحوم میرهادی جزو معدود افرادی بود که تمام توجه خود را به کودکان و نوجوانان معطوف کرده بود. هر چند رویکرد اومانیستی در تعلیم و تربیت اسلامی از حیث چیستی و مقصد آموزش و پرورش محل اشکال است اما تاکید بر روش های صحیح یاددهی و یادگیری به ویژه تکریم شخصیت یادگیرندگان، پرورش قدرت تفکر و حس آزادی خواهی و نوع‌دوستی فصل مشترک هر دو تلقی می شود.
شاید در مواجهه نخست، این تلقی پدید آید که در دوران اخیر همه توجه خانواده و جامعه به تربیت فرزندان و محیط زندگی آن‌ها است در حالی که این پوسته ای ظاهری و شکلی است.ممکن است که اکنون وسایل و تجهیزات رفاه و آسایش کودکان و نوجوانان را فراهم آورده باشیم ولی حتما و حتما سیر آرامش و رشد همه جانبه آن‌ها با اختلالات فراوانی مواجه است.در چنین فضایی است که تلاش افرادی چون مرحوم میرهادی، نیرزاده و روزبه شایسته تقدیر است. افرادی که در میان روزمرگی زندگی، مشکلات اقتصادی و چالش های سیاسی فقط و فقط به بالندگی کودکان و ایجاد شرایط لازم برای عاقبت به‌خیری آنان می‌اندیشند و سرمایه زندگی و عمر خود را در راه این هدف متعالی هزینه می‌کنند.
امید است حسرت قدردانی از چنین بزرگانی در زمان حیات‌شان بر دل‌مان نماند.