ماموریت دشوار ایران در پیچیده‌ترین نشست اوپک

نشست ۱۷۴ اوپک را می‌توان یکی از پیچیده‌ترین و سیاسی‌ترین نشست‌های اوپک ارزیابی کرد. حتی در دوران اوج اختلافات ایران و عربستان هنگام حمله به سفارت عربستان در تهران یا در زمان اصرار عربستان به طرح فریز نفتی نیز که با مخالفت ایران همراه بود شاهد چنین شکافی در مواضع دو طیف اوپک نبودیم. از سوی دیگر درخواست‌های علنی دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا از اوپک برای افزایش تولید نفت، که با چراغ سبز عربستان – و حتی روسیه در خارج از اوپک هم - مواجه شده است وزن سیاسی نشست ۱۷۴ را افزایش داده است. هرچند همواره نگرش سیاسی بر اوپک تاثیر داشته، اما این بار ورود آمریکا به صحنه پس از اعلام خروج از برجام و تحریم ایران، این نگرش سیاسی را بیش از پیش غالب کرده است.
 بیژن زنگنه وزیر نفت از زمانی که آماده شرکت در نشست اوپک شده و حتی در وین، بارها نسبت به مواضع ترامپ و عربستان واکنش نشان داده و گفته که اوپک یک سازمان سیاسی یا بخشی از وزارت انرژی آمریکا نیست. البته زنگنه به خوبی از وضعیت نشست اوپک آگاه است و شاید او هم پیش‌بینی می‌کند که احتمال نقض توافق سقف تولید اوپک وجود دارد، اما با این سخنان، عملا وزن سیاسی این تصمیم احتمالی اوپک را در افکار عمومی افزایش می‌دهد تا هماهنگی مواضع عربستان با آمریکا را به رخ بکشد. هرچند در عمل، ایران نیز در نشست آتی اوپک به دلیل تحریم جدید آمریکا وضعیت دشوار و مبهمی دارد.
 براساس توافق قبلی اوپک، سقف تولید فعلی تا پایان سال میلادی جاری معتبر است و تنها در صورتی این توافق نقض می‌شود که اجماع اعضای اوپک بر سر نقض این توافق حاصل شود. تاکنون ایران، عراق و ونزوئلا رسما اعلام کرده‌اند که با تغییر توافق مخالفند. اما طرف‌های دیگر در اوپک و غیر اوپک دنبال افزایش تولید هستند. همزمان با عربستان، وزیر انرژی روسیه اعلام کرده این کشور خواهان افزایش تولید نفت است و دلیل این امر را افزایش قابل قبول قیمت نفت و احتمال کاهش عرضه نفت به بازار عنوان کرده است. بخشی از این احتمال مربوط به ایران است. چراکه در صورت عملی شدن تحریم نفتی ایران توسط آمریکا که قرار است از آبان ماه آغاز شود اما عملا از هم اکنون شاهد چینش زمینه‌های اجرای آن و تاثیراتش بر مشتریان نفت ایران هستیم، عرضه نفت ایران به بازار کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر میزان تولید کشورهای ونزوئلا، لیبی و نیجریه اندکی بی ثبات و کمتر از سهمیه معین شده برای آنهاست. در چنین شرایطی، عربستان همانگونه که در روزهای اخیر هم اعلام کرده، در صدد پیگیری طرح افزایش تولید به منظور جبران کاهش عرضه به بازار است.
 در این میان آمریکا نیز از عربستان حمایت می‌کند. همسویی عربستان و آمریکا برای افزایش تولید، اگرچه زمینه سیاسی در ضدیت با ایران دارد، اما از منطق اقتصادی هم برای این دو کشور برخوردار است. از یک سو افزایش احتمالی نیم میلیون بشکه ای تولید نفت عربستان با توجه به افزایش قیمت نفت و کمبود عرضه در بازار، نمی‌تواند موجب سقوط قیمتها شود و درآمد این کشور را افزایش می‌دهد و از سویی دیگر اگرچه افزایش قیمت نفت به سود نفت شیل آمریکاست، اما این افزایش قیمت تا نقطه ای قابل توجیه است که تراز تجاری آمریکا را تحت تاثیر قرار ندهد چراکه آمریکا هنوز هم واردکننده نفت است و در تابستان، میزان مصرف در آمریکا به دلیل اوج گرفتن سفرهای تابستانی افزایش می‌یابد. آمریکا قیمت فعلی نفت را برای اقتصادی شدن تولید شیل، مثبت می‌داند و به همین دلیل آمریکا و عربستان، علاوه بر همسویی سیاسی، برای افزایش تولید، منطق اقتصادی 


خود را دارند.
در این میان کار ایران بسیار دشوار است. ایران باید تلاش کند از تصویب افزایش تولید اوپک جلوگیری کند چراکه در صورت افزایش سهمیه‌ها، هم زمینه برای جایگزینی کمبود عرضه احتمالی نفت ایران به بازار فراهم می‌شود و هم ایران به دلیل عدم امکان افزایش تولید در ماه‌های آتی به دلیل تحریم، عملا شانسی برای بهره‌گیری از سهمیه‌های جدید نخواهد داشت. برای ایران، بهترین حالت حفظ سقف تولید فعلی اوپک و افزایش نسبی قیمت نفت است تا در صورت کاهش احتمالی تولید ایران هم افزایش قیمت نفت، کاهش تولید ایران را جبران کند. اما واقعیت آن است که جلوگیری از تصویب طرح عربستان در اوپک کاری بسیار دشوار است، آن هم وقتی که ونزوئلا وضع بی ثبات و چشم انداز مبهمی برای تولید خود دارد، تولید نفت نیجریه و لیبی کاهش یافته و عراق هم اگرچه نظری مشابه ایران دارد اما به دلیل برنامه‌های افزایش تولیدش، در صورت بهره‌مندی از سهمیه بیشتر، به آن پشت نخواهد کرد.