همدلی حضور زنان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی ونقش موثر آنان را بررسی کرد تدوین برابری

طرح اختصاصی سهمیه ورود زنان به مجلس در حال تدوین است
همدلی| گروه سیاسی- ما در دنیایی که مادربزرگ‌ها یا مادرانمان زندگی می‌کنند زندگی نمی‌کنیم، در شرایطی که امکان پیشرفت در شغل برای آنها(زنان) بسیار محدود بود و هنوز هست. اما اکنون اکثر ما در دنیایی هستیم که دارای حقوق‌ متعدد در زمینه‌های مختلف هستیم، تعاریف و تئوری‌های بسیاری در وصف و رعایت حقوق برابر بین زن و مرد نوشته شده است. اما هنوز این حق و حقوق به صورت فراگیر برای همه اقشار جامعه بخصوص زنان محقق نشده است. هنوز هستند بسیاری زنان در دیگر نقاط دنیا که از حقوق اولیه‌ انسانی محرومند. با وجود این همه دبدبه‌ دنیای مدرن و حقوق شهروندی، هنوز زنان مشکل دارند و این مشکلات جدی هستند. زنان به رده‌های بالای مشاغل مختلف در برخی نقاط دنیا دست پیدا نمی‌کنند. با یک جستجوی کوتاه در آمار و ارقام، این واقعیت و این پرسش برای ما به وجود می‌آورد که از یکصد و چند رئیس دولت چند نفر زن هستند؟ از همه نمایندگان مجلس در سرتاسر دنیا چند درصد از نمایندگان مردم را زنان تشکیل می‌دهند؟ در بخش شرکت‌های خصوصی چطور؟ زنانی که در رده‌های بالا هستند مثل رده‌های ارشد مدیریتی شرکت‌ها و نهادهای اقتصادی و دولتی، تعداشان چند تن است؟ از قبل از حضور زنان در عرصه‎های مختلف تا کنون این آمار نه تنها پیشرفت چشمگیری نکرده بلکه به نسبت شرایط زمانه، عقب‌گرد نیز داشته ایم.
در ایران، زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، اما بدون اغراق هنوز روحیه مردسالارانه بر تهیه و تنظیم برخی قوانین حاکم است و تعادل و تناسب‌ها مانند گذشته وجود ندارد. جالب اینکه روشنفکرانِ(مرد) معتقدند، نگرش مردسالارانه در جامعه ایرانی مهمترین دلیل برای به وجود آمدن ساختار نابرابر فرهنگی و اجتماعی علیه زنان است. این روشنفکران، سیطره نگرش مردسالاری و عادت مردان بر مالکیت نسبت به زنان را از مشکلات عمده زنان دانسته و بر این باورند که این نگرش به سادگی متحوّل نمی‌شود. توسعه آموزش عالی و گسترش وسایل ارتباطی در چند دهه اخیر، نگاه جامعه را به توانمندی زنان ایرانی تغییر داد. از سوی دیگر ورود زنان تحصیلکرده به عرصه فعالیت اقتصادی و اجتماعی، مطالبات سیاسی و حقوقی آنها را افزایش داد. آنها خواستار رفع تبعیض و شکاف جنسیتی در ساختار سیاسی و بافتار اجتماعی هستند، شکافی که بیش از همه در سه بخش آموزش، اشتغال و مدیریت به چشم می‌خورد.
از زمان حضور حسن روحانی در مناظرات انتخاباتی در دور یازدهم ریاست جمهوری و به دست گرفتن سکان قوه مجریه بحث حضور زنان در کابینه اهمیت زیادی پیدا کرد. به طوری‌که به صراحت بحث وزارت زنان و حضور زنان توانمند در کابینه دولت جدید مطرح شد، اما واقعیت آن است که صرف حضور زنان در کابینه و یا در بهترین حالت وزارت زنان در جامعه ایران نمی‌تواند، منجر به ایجاد وضعیتی شود که آنان بتوانند به حقوقی برابر دست‌یابند و یا حداقل زمینه برای حضور پویاتر آنان در مدیریت‌های کلان و بهره‌گیری از توان اندیشه‌ای و مدیریتی آنان مطابق استانداردهای روز جهانی فراهم شود. با توجه به اینکه هم‌اکنون 17 نماینده زن در مجلس دهم حضور دارند و برای ورود زنان به مجلس سهمیه خاصی وجود ندارد، دیروز پروانه سلحشوری از تدوین طرح اختصاص سهمیه ورود زنان به مجلس خبر داد.


تدوین طرحی برای اختصاص سهمیه ورود نمایندگان زن
برخلاف همه کسانی که فکر می‌کنند این مردان هستند که مانع حضور زنان هستند باید گفت که در ایران زنان از لحاظ حقوقی درگیر با مشکلات زیادی هستند در صورتی که از لحاظ ایده این ضعف وجود ندارد و در واقع مردان جامعه ایران با روشنگری و پیشرفت زنان نه تنها مشکلی ندارند بلکه آنها را به این سمت هدایت می‌کنند، تنها عاملی که مانع حضور فعال آنها در حوزه های مختلف اجتماعی می شود برخی موانع حقوقی و البته دیدگاه سنتی به آنها است.
با این حال رییس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی پس از گذشت 40 سال از عمر مجلس شورای اسلامی خبر داد که فراکسیون زنان در حال تدوین طرحی برای اختصاص سهمیه ورود نمایندگان زن به مجلس است.
پروانه سلحشوری با انتقاد از این که هم اکنون برای ورود بانوان به مجلس سهمیه خاصی وجود ندارد، گفت: «رای مردم به 17 نماینده زن در انتخابات مجلس دهم نشان داد که جامعه خواهان حضور بیشتر نمایندگان زن در خانه ملت است. باتوجه به قانون انتخابات، ممکن است در یک دوره، چند نماینده زن به مجلس راه پیدا کنند و در دوره ای دیگر هیچ زنی رای نیاورد».
این نماینده مجلس ضمن اشاره به دیگر کشورها مبنی بر اینکه سهمیه خاصی برای ورود زنان به مجلس وجود دارد برای مثال در عربستان 20 درصد کرسی‌های نمایندگی مجلس، در افغانستان 27.7 درصد کرسی‌ها در اختیار زنان است و در پاکستان نیز 70 نماینده زن باید در مجلس حضور داشته باشد، در ایران چنین وضعی حاکم نیست. به‌طوری‌که امروزه بیش از نیمی از جامعه تحصیل کرده ایران را زنان تشکیل می‌دهند و جالب اینکه بیشتر گرایش‌های نوع‌دوستی، عدالت‌طلبی، دموکراسی و مدرن‎‌گرایی در جامعه توسط زنان دنبال می‌شود. اساسا زنان ایرانی به جامعه و مشارکت اجتماعی و سیاسی دعوت شده اند، اما به نظر می‌رسد اینکه چرا این نوع سرمایه‌ها منشا اثر ندارد و نوعی عکس عمل می‌کند، از ناکارآمد نظام سیاسی و اجتماعی کشور ریشه دارد و یا به زبان دیگر می‌توان گفت: از همه مهمتر بسته بودن جامعه از لحاظ حقوقی است که اجازه بالندگی به زنان در جامعه را نمی‌دهد.
نماینده مردم تهران در مجلس گفته است بر اساس طرحی که هم اکنون در مجلس شورای اسلامی با همکاری مرکز پژوهش‌ها در حال تدوین است، «تلاش داریم برای ورود زنان به خانه ملت سهمیه خاصی در نظر بگیریم».
سلحشوری یادآور شد: یکی از پیشنهادهای این فراکسیون در شهرهای بیش از یک نماینده، اختصاص سهمیه حداقل به یک زن به نسبت نمایندگان آن شهر است که البته این پیشنهاد بجز کلان شهرها است.
این در حالی است که زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی «استعداد» و «لیاقت» یکسانی دارند و باید به یک اندازه بهره ببرند. اگر تفاوتی هم وجود دارد باید در نوع استعداد افراد باشد و جنسیت نمی‌تواند عامل مهمی در نادیده گرفتن زنان باشد اما آنچه قابل توجه است اینکه در طول تاریخ واقعیت جایگاه زنان با حقیقت آن فاصله بسیاری داشته و همین موضوع باعث شده که زنان تا به امروز نتوانند جایگاه خود را در جامعه به درستی‌پیداکنند.
رئیس فراکسیون زنان در ادامه سخنان خود گفت: «یکی از دلایلی که شاهد حضور دو برابری زنان در مجلس بودیم اختصاص سهمیه احزاب به بانوان بود. در انتخابات مجلس هم زنان با قرار گرفتن در لیست احزاب توانستند در مجلس حضور یابند».
این نکته قابل دریافت است که در عصر سیاست مدرن و به‌طور اعم، مردان زمام امور کشورها و در مجموع جهان را در دست داشتند و شاید یکی از دلایلی که عصبیت، خشونت، جنگ و ... از این دست در اکثر جوامع امروز دیده می‌شود ناشی از حضور مردان در عرصه‌های تصمیم‌گیری، قانون‌گذاری و اجرایی است.
شاید یکی از دلایل این اپیدمی خشونت و عصبیت در جامعه، حضور کمرنگ زنان باشد. گاهی جامعه نیاز به برخوردهای ملاطفت‌آمیز و زنانه دارد تا با نگاهی مهرورزانه این خشونت و عصبیت را محو کند. از سوی دیگر سال‌هاست که تصمیم‌گیری‌ها برعهده مردان بوده و حاصل آن وضعیتی است که اکنون شاهد آن هستیم.
شاید وقت آن رسیده باشد تا مردان نقش‌های پررنگ خود را به زنان بسپارند.