دوگانه غلط عارف - نوری

آفتاب یزد- گروه سیاسی: فوتبالی‌ها یک ضرب المثل
دارند که می‌گویند به ترکیب تیم برنده نباید
دست زد. مثلی که تاکید دارد وقتی یک سیستم توانسته موفقیت کسب کند نباید آن را تغییر داد یا به چالش کشید. به نظر می‌رسد این موضوع در دنیای سیاست هم مصداق دارد. چهار انتخابات گذشته یعنی ریاست جمهوری 92، مجلس 94، ریاست جمهوری 96 و شوراهای 96 درحالی برگزار شد که اصلاح طلبان توانستند پیروز میدان شوند. این موفقیت‌ها اگرچه به دلیل فاکتورهای گوناگونی بود اما نباید نقش شورای عالی سیاستگذاری را در این موارد فراموش کرد که با مدیریت محمدرضا عارف توانست چنین پیروزی‌هایی را کسب کند. البته در این گزارش به این موضوع نمی‌پردازیم که چرا حسن روحانی یا فراکسیون امید نتوانسته‌اند آنطور که باید و شاید برخی از نتایج لازم را
کسب کنند. شورای عالی سیاستگذاری


اصلاح طلبان در واقع ماموریتی پیش انتخاباتی دارد،
اینکه بتواند با وجود محدودیت‌های بسیاری که برسر تایید صلاحیت چهره‌های اصلاح طلب
در انتخابات وجود دارد ترکیبی را انتخاب کند که قابلیت جذب اقبال عمومی‌را داشته باشد و تا حد ممکن توان اجرایی بالایی را داشته باشد. طبیعتا پس از انتخاب رئیس جمهوری یا تشکیل مجلس، این شورا جایگاه نظارت بر دو قوه مجریه و مقننه کشور را ندارد که از چنین شرایطی که امروز در آن گرفتار شده ایم جلوگیری کند. اما
برای بیان اهمیت آن شاید بهتر است به سال 1384
بازگردیم؛ زمانی که اصلاح طلبان با بیش از سه کاندیدا به انتخابات ریاست جمهوری آمدند
و نتیجه چنین امری نیز ظهور پدیده‌ای به نام محمود احمدی نژاد بود! در آن زمان خبری از شورای عالی سیاستگذاری نبود که اگر بود کشور به آن هشت سال مدیریت اصولگرایان مبتلا نمی‌شد. امروز اگرچه عملکرد دولت روحانی در بخش‌های مختلفی زیر سوال است اما بدون شک می‌دانیم که سنگ بنای این دیوار کج که ایران را در دور تسلسل تحریم و مشکلات اقتصادی گرفتار کرده، همان محمود احمدی‌نژاد است که محصول تفرقه اصلاح طلبان بود.

عارف و از خودگذشتگی
شورای عالی سیاستگذاری در سال‌های اخیر توانسته وحدت را با چنگ و دندان در میان
اصلاح طلبان حفظ کند و نقش محمدرضا عارف در
این میان بی بدیل بوده است. او که در بسیاری از موارد متهم به سکوت بوده تلاش کرده
تا به دور از حاشیه‌سازی‌ها شرایط پیروزی
اصلاح طلبان را فراهم کند. ازخودگذشتگی عارف در سال 92 که به عنوان یک اصلاح طلب از رقابت با روحانی کنار کشید تا یک اعتدالی برسر کار بیاید در یاد بسیاری مانده است. اما متاسفانه هنوز برخی در داخل اصلاحات حافظه ضعیفی دارند و خیلی زود چنین موضوعی را فراموش کردند.
در روزگاری که اصولگرایان از نیاز به رئیس جمهور نظامی‌سخن می‌گویند برخی در داخل به دنبال اختلاف افکنی در جناح اصلاحات هستند که این می‌تواند هدیه‌ای دیگر برای محافظه‌کاران باشد. همانهایی که شورای اول اصلاحات شهر تهران را به سرنوشتی دچار کردند که آبادگران جایگزین اصلاح طلبان شوند و فردی به نام محمود احمدی‌نژاد شهردار پایتخت گردد!
تصور تشکیل دولت نظامی‌در دوره زمانه‌ای که دونالد ترامپ در آمریکا بر راس کار است نیز در این مقال نمی‌گنجد!

بازهم کارگزاران
یکی از مهمترین شاخه‌های اصلاح طلبی که در سال‌های اخیر هرگاه میدان دار شده سرنوشت اصلاحات را به سمت تیرگی پیش برده، حزب کارگزاران سازندگی است. غلامحسین کرباسچی دبیرکل این حزب در مصاحبه‌های مختلف با سخنانی خواسته یا ناخواسته تفرقه افکنی می‌کند به گونه ای که در ماه‌های اخیر عادت کرده ایم برخی نقل قول‌های
او را در صفحه اول روزنامه کیهان هم ببینیم!
به تازگی نیز کرباسچی شورای عالی سیاستگذاری را هدف قرار داده است. نکته جالب اینکه مصاحبه تازه کرباسچی با باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداوسیماست که آرشیوی از مصاحبه‌های
ضد اصلاحات را در خود جای داده است.

تعیین تکلیف یک نفره!
غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به طرح پارلمان اصلاحات اظهارکرد: «پارلمان اصلاحات طرحی است که
به واسطه آن نیروهای اصلاح طلب و اعتدال‌گرا بتوانند هماهنگی 5 سال گذشته را سازماندهی کنند
به نحوی که هماهنگی گسترده‌تر و دموکراتیک‌تر از گذشته باشد.» او با بیان اینکه طرح پارلمان اصلاحات تا حدودی در شورای عالی و شورای هماهنگی تدوین شده است، گفت: «اگر این طرح به صورت کامل تایید و مجموع گروه‌های اصلاح طلب از آن حمایت کنند، ریاست آن به صورت انتخابی توسط اعضای این تشکل تعیین خواهد شد؛ و انتخاب عبدالله نوری یا شخص دیگری برای سکانداری ریاست پارلمان اصلاحات توسط اعضا به صورت دموکراتیک تصمیم‌گیری می‌شود.»
او ادامه داد: «برای ایجاد تغییر در ساختار شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، باید به آرای
اعضاء رجوع کرد. رئیس شورای عالی سیاست گذاری
اصلاح طلبان وظیفه اداره شورا را بر عهده
دارد و رای وی بالاتر از رای دیگر اعضا نیست و به عنوان سکاندار شورای مذکور اولویت یا حق ویژه‌ای نخواهد داشت.» کرباسچی با به فراموشی زدن موضع‌گیری خود درباره انتخابات هیئت رئیسه
مجلس و ادعای ناکارآمدی فراکسیون امید و احتمال جایگزینی عبدالله نوری با عارف در همین راستا تاکید کرد: سوابق نوری با محمدرضا عارف متفاوت است وکارکردهای سیاسی آنها در جریان اصلاحات قابل قیاس نیست لذا نمی‌توان پیش بینی کرد که کدام یک از آنها صندلی ریاست پارلمان اصلاحات را از آن خود می‌کند. او افزود: انتقاد تکامل بخش است، و افراد باید با کارنامه، رفتار و شخصیت‌شان مورد نقد قرار بگیرند لذا مسئله مهم در حرکت جریان اصلاحات بهبود وضعیت کشور و حل مشکلات اقتصادی و سیاسی بوده و لذا انتقاد از رئیس فراکسیون امید طبیعی است و او یا باید پاسخ دهد و یا باید انتقادات را بپذیرد. کرباسچی در پایان تصریح کرد: عبدالله نوری شخصیتی قابل احترام، توانا در حل مسائل سیاسی، صالح و با سوابق مثبت است که می‌تواند گزینه مناسبی برای
جایگزینی عارف باشد اما در اینباره باید اعضای پارلمان نظر بدهند. این درحالی است که پارلمان اصلاحات طرح خام و کارشناسی نشده ای است که اجرای عجله‌ای آن می‌تواند تبعات سنگینی را برای اصلاحات ایجاد کند.
نکته جالب آنکه چند هفته پیش در انتخابات هیئت رئیسه مجلس محمدرضا عارف توانست در دور اول بیشترین رای را بدست آورد اما در دور دوم با بی وفایی اصولگرایانی که وعده داده بودند مقابل لاریجانی می‌ایستند اتحاد پنهان میان آنها و لاریجانی ایجاد شد تا او با رای اندکی
به عنوان رئیس انتخاب شود. اما همه محافل سیاسی
پیام آن انتخابات را گرفتند که تقویت جایگاه فراکسیون امید و عارف بود. جالب آنکه پیش از آن انتخابات رسانه‌های کارگزاران در حرکتی هماهنگ، محمدرضا عارف را سیبل قرار دادند که نباید در مقابل لاریجانی کاندیدا شود چرا که شکست سختی می‌خورد و مطهری و پزشکیان نیز به این دلیل نواب ریاست را از دست می‌دهند که پیش بینی آنها در همه موارد اشتباه از آب درآمد. جالب آنکه همین کارگزاران تاکنون سیگنال‌های
مختلفی را درباره اینکه لاریجانی انتخاب
اصلاح طلبان برای انتخابات 1400 باشد را ارسال کرده‌اند و حتی از نیاز حضور او در جلسات سران اصلاحات با رئیس دولت اصلاحات سخن گفته‌اند. این در حالی است که حداقل میان لاریجانی و عارف، رئیس فراکسیون امید اولا کاملا اصلاح طلب بوده و ثانیا کارنامه‌ای به شدت اصلاح طلبانه دارد که معاون اولی دولت خاتمی‌فقط یک نمونه آن است.

کارگزاران در آینه رسانه‌ها
وب سایت خبری نامه نیوز چندی پیش در گزارشی درباره برنامه‌های کارگزاران برای سیاست در ایران نوشته بود: «نباید با راست رقابت کرد باید با راست حکومت کرد. این نخستین تز آنهاست. همین هم هست که رئیس جمهور مطلوب آنهاست و برای ریاست مجلس لاریجانی را ترجیح می‌دهند و حتی به وقتش برای ناطق نوری فرش قرمز پهن کرده بودند. این تکنوکرات‌ها
هر چه در توان داشتند انجام دادند تا پای محمدرضا
عارف در قدرت سفت نشود. هم در خفا سطح سیاست‎ورزی او را کنترل کردند و هم در عیان گفتند که نقد لاریجانی را به نسیه عارف ترجیح می‌دهند. پس این شد گام اول؛ صدارت از آن راست گرایان». پیشتر هم روزنامه سازندگی رسانه حزب کارگزاران به نوعی از ریاست جمهوری لاریجانی حمایت کرده بود که با واکنش روزنامه همدلی نیز مواجه شده بود. همدلی نوشته بود: «از جمله پیش‌بینی رقابت بین علی لاریجانی و جهانگیری در 1400 که قوچانی (سردبیر نشریه سازندگی که کارگزاران سعی می‌کنند منویات خود را از زبان او مطرح کنند) عنوان می‌کند پیروز این رقابت حتما مطلوب اصلاح‌طلبان خواهد بود و توضیح نمی‌دهد در این چند سال باقیمانده به 1400 چگونه گفتمان اصلاحات دچار فرو کاست می‌شود که مطلوبش را در سیمای لاریجانی ببیند یا چگونه علی لاریجانی جهش گفتمانی می‌کند و می‌شود مطلوب اصلاحات که در آن صورت اصلا چه نیازی به رقابت با ایشان خواهد بود؟!»

خودزنی‌های بی پایان
یکی دیگر از دخالت‌های کارگزاران در مجموعه اصلاح طلبان نیز در انتخاب شهردار تهران بود. درحالی که با تدبیر شورای عالی سیاستگذاری و حمایت مردم هر 221 نفر کاندیدای لیست امید اصلاحات توانست در انتخابات شورای سال 96 در تهران به پیروزی برسد اما انتخاب شهردار در این شورا با نفوذ کارگزاران به چالش کشیده شد. آنها با حمایت تمام قد، محمدعلی نجفی را که می‌توان به آن لقب «پدر استعفای زودهنگام در سیاست ایران» داد، به شهرداری رساندند اما وقتی نجفی حاضر نشد در بدنه شهرداری از نیروهای کارگزاران استفاده کند از جهات مختلف تحت فشار قرار گرفت تا در نهایت بعد از شش ماه استعفا دهد.
جالب آنکه کارگزاران می‌خواست برخلاف میثاق نامه،
محسن‌هاشمی‌را به شهرداری برساند که با
درایت اصلاح طلبان کنسل شد. با چنین کارنامه و ایده‌هایی که کارگزاران دارند عجیب است که آنها حالا به دنبال تضعیف شورای عالی سیاستگذاری و رئیس آن یعنی محمدرضا عارف هستند؛ مهمترین ستون وحدت بخشی که توانسته در چهار انتخابات شکست اصولگرایان را فراهم آورد. بنابراین بهتر است ترکیب این تیم برنده دست نخورد که تضعیف و تغییر آن می‌تواند نتایج فاجعه باری را رقم بزند. آنچه لازم است اینکه آن دسته از اصلاح طلبانی که در قدرت هستند از سیاست کارگزارانی کار با راست به جای رقابت با راست دست بردارند. متاسفانه این تفکر کارگزارانی موجب شده عملکرد اصلاح طلبان به قدری به اصولگرایان نزدیک شود که در برخی موارد تمیز قائل شدن میان این دو به راحتی میسر نباشد.