بخشی از تقصیر در کشور همسایه

ريیس سازمان پدافند غیرعامل کشور روز گذشته از رازي بزرگ پرده‌برداري كرد. او از ارتباط مشكوك تغییرات اقلیمی با خارجی‌ها و انجام مطالعات عملي دراين‌باره سخن گفت؛ مطالعات عملي كه دزدي ابرها را تاييد مي‌كند. سردار جلالي همچنين از غيرباروركردن ابرهاي درحال ورود به ايران توسط تیم‌های مشترکی از اسرايیل و یکی از کشورهای همسایه نيز سخن گفته است.
مدیر کل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی، داستان ابر و برف دزدي سردار جلالي را رد كرده است. در روزهايي كه كشور با بحران آب و خشكسالي دست و پنجه نرم مي‌كند و بيش از 34 ميليون ايراني در تنش آبي قرار گرفته‌اند، چنين اظهارنظرهايي، تبعات اجتماعي‌اي همانند بي‌اعتمادي مردم به حاكميت را در پي خواهد داشت؛ چرا كه مردم ديگر بهانه‌هاي واهي همانند ابر و برف دزدي را كه پايه و اساس علمي ندارد، نمي‌پذيرند و تنها اين پيام را به مخاطب مي‌دهد كه عزمي جدي براي حل بحران آب در كشور وجود ندارد. نبرد آب در ايران آغاز شده است و بسياري از ايرانيان درگير اين نبرد شده‌اند.
بدون شك اسراييل در بحران آبي پيش آمده در ايران نقش اساسي دارد، اما اين مساله ارتباطي به پروژه ابر و برف دزدي ندارد. نبرد آب، كشور را در داخل و خارج تهديد مي‌كند اما مساله‌اي كه از چشم بسياري از مسئولان دور مانده، ردپاي اسراييلي‌‌ها در بحران آبي ايران است. «گاپ»، بزرگ‌ترين پروژه آبي تركيه كه آينده آبي كشور را به‌مخاطره انداخته است، با سرمايه‌گذاري اسراييلي‌ها درحال اجراست؛به‌نحوي كه از میان حدود ۸۰ پیمانکار این پروژه ۶۰‌ پیمانکار آن متعلق به اسراييل است.
پروژه آناتولی بزرگ يا طرح «گاپ» تركيه، متهم رديف نخست معضل ريزگردهاي ايران است. در پروژه گاپ، ۲۲ سد و ۱۵ نیروگاه پیش‌بینی شده است. در جنوب شرقي ترکیه هشت سد بزرگ و متوسط، از جمله آتاتورک در رودخانه فرات و ایلیسو در دجله احداث شده اند. در دو دهه گذشته ۲۳میلیارد دلار هزینه پروژه گاپ شده که هدف آن تامین ۲۵ درصد از منابع آب و ۲۰ درصد از مجموعه برق مورد نیاز ترکیه است؛طرحي كه بيش از ۶۰ هزار ميليارد مترمكعب آب از حقابه رودخانه‌هاي دجله و فرات را به‌وسيله سدسازي ربوده است و تيشه به ريشه محيط‌زيست ايران مي‌زند. معروف‌ترين سد اين پروژه «آتاتورك» است. اين طرح موجب شد منطقه ميان‌رودان يا بين‌النهرين از ۹۰ رودخانه به‌ابعاد زاينده‌رود محروم شود. پيامد اجراي طرح گاپ تاكنون بحران خشكسالي در سوريه و عراق، باير شدن چند ميليون هكتار از اراضي كشاورزي اين كشورها و قطع‌ حقابه رودخانه هور‌العظيم ايران از دجله و فرات بوده است.ردپاي سرمايه‌گذاران اسراييلي در اين پروژه ، زنگ خطري براي مسئولان كشور است. دستگاه ديپلماسي ايران در برابر پروژه‌هاي خانمان‌برانداز تركيه واكنش مشخصي نشان نداده است. شايد مهم‌ترين دليل بي‌تفاوتي وزارت امور خارجه ايران به پروژه‌هاي مخرب آبي تركيه عدم مطالبه از سوي وزارت نيرو است. وزارت نيروي ايران هنوز به اين باور نرسيده است يا نمي‌خواهد بپذيرد كه سدسازي عامل بحران آب و تخريب محيط‌زيست است، چراكه اگر وزارت نيرو ايران قبول كند كه سدسازي مخرب و عامل بيابان‌زايي است، بسياري از پروژه‌هاي سدسازي داخل كشور نيز تحت‌الشعاع اين مساله قرار مي‌گيرند و بايد به بازي سدسازي در ايران نيز پايان داد. اين موضوع مهم‌ترين دليل براي اعتراض‌ و پيگيري‌نكردن ايران در مجامع بين‌المللي در خصوص سدسازي‌هاي بي‌رويه تركيه است. عطش ايران هر روز بيشتر مي‌شود و مسئولان به‌جاي حل مشكلات، تغيير رويه در مديريت منابع آبي كشور و توقف پروژه‌هاي مخرب آبي و طرح شكايت در جوامع بين‌‌المللي از كشورهاي همسايه به‌دليل اجراي پروژه‌هاي سدسازي، از پروژه‌هايي همانند بارورسازي ابرها، ابر و برف دزدي سخن مي‌گويند.