چه کسانی از حادثه ادلب سود می برند؟

از دو روز گذشته جنگ تبلیغاتی جدیدی علیه سوریه به راه افتاده است و رسانه های غربی - عربی در اقدامی هماهنگ دولت اسد را به بمباران شیمیایی منطقه خان شیخون در حومه ادلب متهم می کنند.برای یافتن عامل حادثه شیمیایی در ادلب پاسخ به این سوال که  چه کسانی از حادثه ادلب سود می برند؟  می تواند راه گشا باشد .برای پاسخ به این سوال،سوالات دیگری مطرح می شود.مثلا اگر ارتش سوریه می‌خواست به تروریست‌ها حمله شیمیایی کند، چرا باید برود سراغ خان شیخون که کیلومترها از خطوط نبرد فاصله دارد؟ اگر قرار بر حمله شیمیایی بود، چرا نباید ارتش به خطوط درگیری در شمال حماه مانند طیبه الامام و صوران حمله می‌کرد که هزاران تروریست در آنجا حضور دارند؟ یا اینکه ارتش سوریه اگر قرار بر حمله شیمیایی داشت چرا علیه داعش در غرب حلب از آن بهره نگرفت که تروریست‌ها به‌صورت گروهی حضور دارند ؟ چرا ارتش سوریه در هیچ منطقه جنگی، در هنگام تحت فشار بودن ها و عقب نشینی های سنگین، حتی علیه داعش در مناطقی مثل بیابان های تدمر از عامل شیمیایی استفاده نکرد؟ چرا هیچ جسد یا باقیمانده گاز خطرناک سارین در محل ادعایی برخورد موشک دیده نمی شود و تمامی فیلم های اولیه در جایی که به عنوان مقر کلاه سفیدها در دل کوه کنده شده ضبط شده است؟ با فرض انداختن بمب شیمیایی از هواپیما، چرا هیچ کدام از کشورهای غربی که حتی در سوریه پایگاه های هوایی غیر قانونی برپا کرده اند، گزارش رادارهای هوایی خود را از وضعیت مکانی جنگنده ها روی منطقه ارائه نمی دهند؟از طرفی کدام عقل سلیمی قبول می‌کند در روزهایی که ارتش سوریه دست برتر را دارد ودو مذاکره مهم، یکی در آستانه قزاقستان و دیگری در مورد فوعه و کفریا در حال انجام است، اقدام به حمله شیمیایی کند و خودش را در مظان اتهام قرار دهد؟چرا اسد در شرایط کنونی که تروریست ها  هیچ برگ برنده ای برای به کرسی نشاندن خواسته‌های خود در هرگونه مذاکرات سیاسی با دمشق در اختیار ندارند، باید دست به چنین اقدامی بزند؟ اصلا چه نیازی به این کار دارد؟ آیا می‌خواهد دشمنی را که کیلومترها با او فاصله دارد هدف قرار دهد و برای خودش دردسر درست کند؟در این بین؛موضوع دیگری که بسیار جالب است، رفتار فرانسه در درخواست برای برگزاری نشست فوری شورای امنیت است. چرا پاریس وقتی جنگنده‌های آمریکایی بیش از 200 نفر از پناهندگان را در مدرسه‌ای در حومه شهر الطبقه به خاک و خون کشیدند، خواستار چنین نشستی نشد؟ چرا وقتی خبر قتل‌عام بیش از 400 نفر در بخش غربی موصل در رسانه‌ها پیچید چنین درخواستی توسط دولت فرانسه مطرح نشد؟ درسال  ۲۰۱۵ همین فرانسه با جنجال‌های رسانه ای گسترده، حکومت اسد و ارتش سوریه را به استفاده از گازهای شیمیایی و بمباران شیمیایی مخالفان حکومت متهم کرد و حتی به سازمان ملل نامه نوشت :"از طریق نمونه‌برداری از خاک زمین و مصاحبه با شاهدان عینی این موضوع را تائید می‌کنند و نسبت به استفاده ارتش سوریه از گاز سارین هیچگونه تردیدی ندارند.".اما چند ماه پس از آن جنجال‌ها ارن اردم و علی شِکر، دو نماینده پارلمان ترکیه از حزب جمهوری‌خواه خلق CHP با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی ، از مدارکی پرده برداشتند که نشان می‌داد، عده ای از داخل ترکیه با آگاهی کامل نیروهای امنیتی و سازمان اطلاعات این کشور، در سال ۲۰۱۳ برای جبهه النصره و احرارالشام، ماده خام گاز سارین ارسال کرده‌ بودند.این دو نماینده حزب جمهوری‌خواه خلق گفتند این پرونده در سال ۲۰۱۳ با فشار دولت ترکیه بسته شد و اجازه بررسی بیشتر به آن داده نشد.چندی پیش باریش یارکاداش نماینده مردم استانبول از حزب جمهوری خواه خلق هم با عنوان اینکه تحقیقاتی در زمینه استفاده داعش از گاز سارین در دست انجام است گفت: داعش از گاز سارین در سوریه استفاده کرده و گاز سارین مورد استفاده داعش در ترکیه تهیه شده است و برگه های آن در هفته آینده ارائه خواهد شد. اکنون باید گفت که حادثه ادلب دقیقا همان سناریویی است که در سال 2013 در غوطه شرقی دمشق اتفاق افتاد. در حالی که ورق به نفع ارتش سوریه برگشته بود و در حال پیشروی به سمت زملکا بود، آن حملات شیمیایی معروف اتفاق می افتد و با جنجال و هیاهوی سیاسی رسانه ای عملیات متوقف می شود و نهایتا ارتش سوریه برای رفع اتهامات، کلیه تسلیحات شیمیایی خود را تحویل طرف های بین المللی می دهد. اتفاق سال 2013 دقیقا بعد از آن واقع شد که اوباما خط قرمز دخالت آمریکا در جنگ سوریه را استفاده از تسلیحات شیمیایی اعلام کرده بود!.امروز نیز اتفاق مشابهی افتاد وپیشروی های ارتش سوریه در شمال حماه متوقف و النصره با حملات متعدد انتحاری توانست مجددا وارد معردس شود. جالب آنکه در روز حادثه ادلب قرار بود توافق تخلیه فوعه کفریا اجرایی شود. توافقی که مورد غضب سعودی ها و ترکیه واقع و مخالفت ها موجب تأخیر در اجرای آن شده بود و حالا با هیاهوی حاصل از این حادثه، فعالان رسانه ای تروریست ها دوباره زمزمه حمله و کشتار ساکنان فوعه کفریا را سر داده اند و از تلافی کردن و انتقام گیری از کودکان و زنان فوعه کفریا می گویند.افزون بر این ،یکی دیگر از اهدافی که تروریست ها را وادارکرد دست به چنین جنایتی بزنند را باید فریب دولت ترامپ و جلوگیری از تغییر رویکرد آمریکا در سوریه دانست. دولت ترامپ اززمانی که قدرت رادر دست گرفته علایمی از تمایل به تغییر رویکرد در سوریه را از خود نشان داده است که در آخرین مورد وزیر امور خارجه و سفیر دائم آن در سازمان ملل از ابقای حضور بشار اسد در قدرت سخن گفتند. این اعلام مواضع خشم  تروریست ها و حامیان آنها را بر انگیخت و گستره  این مخالفت ها به حدی بود که سفیر آمریکا در سازمان ملل به تعدیل مواضع خود پرداخت و در پی حادثه اخیر هم وی و هم دیگر مسئولان دولت ترامپ  به گونه ای  موضع گیری کردند که تروریست ها و حامیان آن مدت ها در انتظار آن بودند.  خلاصه آن که هدف نهایی که تروریست ها  و حامیان آنها دنبال می کنند این است که دولت ترامپ را به ورود نظامی علیه دولت سوریه وادار  و به نوعی قصور دولت اوباما را در این زمینه جبران کنند.هدفی که در اظهارات روز گذشته وزیرخارجه فرانسه دیده می شد، آنجا که به وضوح گفت:« حمله شیمیایی در سوریه محکی برای دولت آمریکاست وساکنان جدید کاخ سفید باید فورا مواضع خود را در قبال بشار اسد، رئیس‌ جمهور سوریه مشخص کنند».