«ابتکار» دلایل متهم شدن جریان اصلاح‌طلب به محافظه‌کاری را بررسی می‌کند کندی اصلاحات در ایستگاه محافظه‌کاری؟

امید عبدالوهابی
«اصلاح‌طلبان محافظه‌کار شده‌اند» این عبارت چندسالی هست که در اذهان متکثر جامعه و به ویژه حامیان این جریان پدیدارشده و روز به روز بر شدت آن افزوده می‌شود. مسئله تعیین افراد لیست‌های انتخاباتی، رویکرد مرکزیت‌گرای این جریان سیاسی به موضوع پارلمان اصلاحات، چیستی و چرایی نسبت آنها با جامعه به ویژه معترضان و در نهایت نگاه آنها به قدرت سیاسی تنها بخشی از پرسش‌هایی است در ذهن مردم و کنش‌گران اجتماعی پیرامون جریان اصلاح‌طلبی به وجود آمده است. بسیاری از این پرسش‌ها بر پایه تحلیلی تغییر گفتمان اصلاح‌طلبان از رویکردهای چپ‌گرا به فرآیندهای محافظه‌کارانه شکل گرفته است. اما محافظه‌کاری به چه معناست؟ چهره‌های مختلف اصلاح‌طلب چپ و راست مصاحبه می‌دهند و از بایدهای سیاسی جناح متبوعشان به رسانه‌ها می‌گویند اما همچنان جامعه قانع نمی‌شود و باز سوال در پی سوال. گروهی از کنش‌گران معتقدند که اصلاح‌طلبی جامعه را رها کرده و آنچنان در اثر فشارهای بیرونی حالتی تدافعی به خود گرفته که راهی جز عبور از آن وجود ندارد. آن سوی میدان هواداران اصلاح‌طلبی بر این باورند که چاره‌ای جز توجه به آرمان‌های اصلاح‌طلبانه نیست؛ یا باید ایستاد و از قدرت حذف شد، یا ماند و آرمان‌ها را گام به گام پیگیری کرد. این گروه باید پاسخ‌گوی یک پرسش اساسی باشند، آن‌ها باید مشخص کنند حد و مرز ادبیات محافظه‌کارانه اصلاح‌طلبان، حتی در تصمیمات درون جناحی این جریان کجاست؟ مخالفان ادعا می‌کنند که اصلاحات برای ایستادنش حاضر به پرداخت هزینه نیست و همین امر اقبال عمومی نسبت به این جریان را از بین می‌برد.
رحیم ابوالحسنی فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در پاسخ به این پرسش «ابتکار» صورت مسئله را منکر می‌شود. او می‌گوید: « من معتقدم که این یک جنگ روانی است که اصلاح‌طلبی متهم به عقبگرد و شکست و وادادگی شود. اصلاح‌طلبی از اصولش افول نکرده، عقب‌گرد هم نداشته، منتها اصلاح‌طلبان خود به سه دسته تقسیم می‌شوند: آرمانگرایان یا ایده‌آلیست‌ها، رئالیست‌ها و پراگماتیست‌ها؛ اصلاح‌طلبی از سال 92 به بعد وارد روندهای پراگماتیستی شده و سعی می‌کند که آرمان‌های خود را در واقعیات موجود تبیین و دنبال‌ کند؛ به دنبال صفر یا صد نیست از این ‌رو بازی سیاسی را ماهرانه و در حد ممکن پیش می‌‌برد. به عنوان نمونه پیروزی در انتخابات‌های گذشته ثمره این رویکرد تازه اصلاح‌طلبان پراگماتیست است اما باتوجه به اینکه قدرت سیاسی حاکم در دست آنها نیست؛ اصلاح‌طلبان در سطوح بالای قدرت سهم چندانی ندارند، لذا از پیگیری حداکثری مطالبات عاجز است وگرنه از اصولش عدول نکرده، اصلاح‌طلبی همچنان دموکراسی‌خواه، آزادی‌خواه و طرفدار استقلال و جمهوریت است. ما از استقلال، آزادی و دموکراسی برنگشته‌ایم اما درباره آنچه که از سوی رادیکال‌ها مطرح می‌شود باید بگویم که آنها از ابتدا هم به دنبال سرنگونی رژیم نبوده‌اند. همواره طرفدار جمهوری اسلامی بوده و هستند و استقلال نظام برایشان خط قرمز است.
اصلاح‌طلبان در ایران تحت فشار هستند. منتقدان، آن‌ها را به عبور از آرمان‌هایشان متهم می‌کنند و مخالفان داخلی نیز برای یک کرسی در قدرت نهادهای انتخابی آنها را سر می‌دوانند. در این بین عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان شاخصه‌های اصلاح‌طلبی سعی در دفاع در مقابل واکنش‌های منفی دارد: «اصلاح‌طلبی یک حزب نیست که از آن توقع یک رفتار هماهنگ و منسجم و یک‌دست داشته باشیم. این یک گفتمان است و وقتی در یک محوری قرار می‌گیرد از تندرو و کندرو در آن حضور دارند. با این وصف در چند محور با یکدیگر هماهنگند: یکی حفظ نظام است؛ اصلاحات از بدو پیدایش تاکنون هیچ موقع نخواسته نظام را دچار اختلال و آسیب کند. البته جریان محافظه‌کار و سنتی سعی کرده‌اند تا به هر بهانه‌ای این جناح را متهم و سرکوب کنند ولی هیچ اصلاح‌طلب واقعی و به‌ویژه رهبران اصلی آن حاضر نشدند تا در دام این بهانه‌ها بیفتند و اصل نظام و انقلاب را زیرسوال ببرند. دوم اینکه هیچگاه اصلاح‌طلبان استقلال نظام را زیر سوال نمی‌برند.


جریان تندروی جناح راست سعی کرد ما را به جریان خارجی نسبت دهد و رهبران اصلاحات را وابسته به بیگانگان قلمداد کند اما نتوانست. بنابراین هیچ اصلاح‌طلبی حاضر نشد که کمترین ارتباطی با بیگانگان بگیرد یا خود را منتسب به آن کند. سوم آزادی است که در نگاه اصلاح‌طلبی بسیار حائز اهمیت است و اعتقاد دارد که به بهای امنیت نباید آزادی را سلب کرد. مسئله دیگر دموکراسی و عدالت است که اصلاح‌طلبی در این باره به صندوق رای ایمان دارد و می‌گوید مردم عاقل، دانا و بصیرند و همانطور که نظام شاه را نخواستند برای استبداد و استعمار به همان شکل هم در برابر بیگانگان ایستاده‌اند واکنون نیز تشخیص می‌دهند که راه اصلی همان صندوق رای است».
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی می‌افزاید: «ارائه نظر در جریان اصلاح‌طلبی هیچ ایرادی ندارد؛ مهم این است که در ورای این نظرات متعدد ما بتوانیم رشد کنیم حال در مرحله عمل و تصمیم‌گیری نهایی یا شورایعالی پیروز میدان است یا در قالب پارلمان تن به تصمیم اجماعی می‌دهد. مهم این است که مشی اصلاح‌طلبی بتواند تداوم یابد. پس باید گفت ما هرگز متفرق نشده‌ایم».
با این اوصاف منتقدان قائل به این هستند که جریان اصلاحی حتی در برخورد با موضوع پارلمان اصلاحات نیز صریح عمل نکرده یا به بیانی دیگر نتوانسته به طور شفاف این مسئله را با هوادارانش در میان بگذارد.
رئیس دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی تاکید دارد: «وقتی انتخابات نزدیک می‌شود به اجماع می‌رسیم و فاصله‌ای که تا انتخابات هست باعث ایجاد تشتت آراء شده است. در حال حاضر ما فعالیت حزبی چشم‌گیری نداریم اما هرچه به انتخابات نزدیک می‌شویم این گفتمان‌های درون اصلاحات بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌شوند و هرگز شکافی اتفاق نخواهد افتاد. فعالیت سیاسی ما خیلی جدی نیست ما دچار بحران‌های مختلفی هستیم برای ما فرقی ندارد که شورایعالی باشد یا پارلمان، اصل مردمند و اینکه باید بواسطه فعالیت‌هایمان برای استقلال‌طلبی و حل بحران‌های داخلی تلاش شود. اکنون زمان کلنجار رفتن با یکدیگر نیست باید همبستگی خود را در برابر بیگانگان حفظ کنیم و اصلاح‌طلبی باید آستین بالا بزند و با مخالفین مطالبات مردم برخورد کند. باید بدانیم هر زمانی که ما از مردم دور شدیم زمین خوردیم و اکنون زمان این بحث‌ها نیست».
عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات، محافظه‌کاری در عرصه سیاست ایران را امری طبیعی می‌داند و به «ابتکار» می‌گوید: «کنشگر سیاسی براساس واقعیت‌ها و امکانات موجود فعالیت سیاسی خود را شروع می‌کند و این درایت و تدبیر یک فعال سیاسی است که براساس واقعیت‌های موجود سیاسی حرکت کند. طبعا در جوامعی با حکومت ایدئولوژیک اساسا خیلی نمی‌توان رابطه‌ای نزدیک بین آرمان‌ها و واقعیت‌های سیاسی مشاهده کرد. به عبارت دیگر فاصله معناداری بین آرمان‌ها و واقعیت‌ها، اعمال و عینیت‌ها وجود دارد. تطابق با واقعیت یکی از اصول کنشگری سیاسی است. همچنانکه ما این را در باورها و اندیشه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی هم می‌بینیم و بسیاری از آرمان‌هایش نظیر جنگ جنگ تا رفع فتنه بواسطه واقعیت‌های سیاسی وقت تداوم نیافت. من به محافظه‌کاری به معنای دور شدن اصلاح‌طلبان از آرمان‏ها معتقد نیستم چون محافظه‌کاری در تعریف علوم سیاسی همسویی کامل با کارکرد کلی حاکمیت را معنا می‌کند با این وجود واقعیت این است که شما مجبورید بابت سخت بودن بسیاری از کانون‌های قدرت و فضای سیاسی حاکم، آرمان‌های منطقی‌تان را دچار انعطاف کنید. وقتی بی‌قانونی بیداد می‌کند وهزینه کار سیاسی بالا می‌رود و در واقع مطالبه‌ای به نفع مردم محقق نمی‌شود لذا مجبورید با واقعیت‌های موجود حرکت کنید. اگر به آن مرزی که همراهی با کانون‌های سخت مترادف کارهای غیراصلاحی و ضداصلاحی باشد برسید حتما ترجیح خواهید داد که وارد این بازی نشوید. این مرز فعالیت‌های اصلاح‌طلبان است. آنجا که محافظه‌کاری به معنای همراهی با وضع موجود یا خیانت به مطالبات مردم باشد باید با مصلحت‌اندیشی فعالیت‌ها راکد شود».
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خط قرمز محافظه‌کاری را عدول از آرمان‏های اصلی یک جریان سیاسی می‌داند: «آنجایی که کنشگر سیاسی گل می‌کند و محبوب می‌شود آنجایی است که منطبق با منش اصلاح‌طلبانه حرکت می‌کند. بسیاری از جاها که نقدی وارد شده تعارض میان منش و عمل اصلاح‌طلبان بوده است. باید دانست که کار سیاسی در عین یک کنشگری محلی است برای پرورش اخلاقی و فضائل انسانی. اگر با دید دینی نگاه کنیم برای یک مسلمان، کنش سیاسی باید متناسب با منش سیاسی باشد.
ما بازرگان را به اخلاق و درستی می‌شناسیم در حالی‌که شاید آن زمان با او مخالف بودیم. این نتیجه رشد فضائل اخلاقی در کنار کنشگری سیاسی است. برخی از سیاسیون نیز ترجیح می‌دهند فشارها را تحمل کنند ولی متهم به مقاومت سرسختانه برای ایجاد بحران و از سوی دیگر به مسامحه‌کاری یا به تعبیر مرحوم شریعتی پفیوزیسم سیاسی نشوند. اگر منش اخلاقی رشد نکند هرگز کنشگری به نتیجه‌ای نمی‌رسد و تنها سهم‌خواهی مطرح می‌شود و این نقد به اصلاح‌طلبان وارد است. ما اگر30 حزب داریم کمتر از یک سوم آنها حاضرند از خودگذشتگی به خرج دهند و در چینش لیست‌ها از سهم‌خواهی دوری کنند».
او در پایان تصریح می‌کند: «فضای سیاسی فی‌نفسه قدرت‌آور است و قدرت همیشه فساد می‌آورد. کنشگری البته فی حد ذاته یک حسن است چه به قدرت برسیم چه نرسیم. ما می‌بینیم که برخی از احزاب اصلاح‌طلب شرایط را به گونه‌ای پیش می‌برند که نقدهای زیادی را متوجه این خانواده می‌کند اینجا همان جاهایی است که بابت آرمان‏ها باید از مطالبات شخصی خود بگذریم هرچند که این مقوله هنوز بین جریانات سیاسی ما گسترده نشده باشد».
محافظه‌کاری در جایی شاید بسیار هم به نفع مردم تمام شود اما باید دانست که در ادبیات سیاسی ایران محافظه‌کاری مسئله‌ای فرهنگی است و مردم در حال حاضر از شخصیت‌ها و عناصر کمتر رادیکال و میانه‌رو علی‌الخصوص در ساحت قدرت دل خوشی ندارند و سیاسیون اصلاح‌طلب که همیشه مدعی تغییر و بهبود شرایط کشور بوده‌اند اکنون زیر ذره‌بین آرمان‏ها هستند؛ امری که نادیده انگاشتن آن ممکن است منجر به تحرک بی‌اثر یا بی‌تحرکی مزمن شود.
سایر اخبار این روزنامه
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست: اشتباهات مهندسی در سد گتوند عامل شوری آب خوزستان است «ابتکار» دلایل متهم شدن جریان اصلاح‌طلب به محافظه‌کاری را بررسی می‌کند کندی اصلاحات در ایستگاه محافظه‌کاری؟ اجرای پروژه «سی» به دلیل همراهی با وضعیت معیشتی مردم لغو شد حمایت به روش همایون یا کلهر؟ جلال خوش چهره انتخاب سخت رد پای انتقال آب کارون به کشورهای همسایه در رسانه‌های عربی همچنان به چشم می‌خورد «ابتکار» از ترافیک استیضاح‌ وزرا در مجلس گزارش می‌دهد موج‌سواری با رمز مطالبات مردمی «ابتکار» از ابعاد فسادزای سیاست‌های ارزی دولت از زمستان 96 تا به امروز گزارش می‌دهد نظام سیاسی ترکیه از دیروز به صورت رسمی و با ادای سوگند اردوغان تغییر کرد نظام جدید حکومتی با رئیس قدیمی «ریدلی اسکات» از فیلم «تمام پول‌های جهان» می‌گوید ماجراهای پشت پرده نفت و یک باج‌گیری عظیم با استعفای وزرای خارجه و بریگزیت دو دستگی در دولت بریتانیا عمیق‌تر شد زلزله بریگزیت و پایه‌های لرزان دولت «ترزا می» محسن غرویان: تصمیم‌گیری درباره حجاب توریست‌ها را بر عهده خودشان بگذاریم سخنگوی شورای نگهبان: ایرادات شکلی دو لایحه از لوایح چهارگانه FATF را به مجلس ارسال کردیم محسن رهامی: مشکلات اقتصادی به دلیل عدم توانایی مدیران در حل معضلات است