لژیونرهای آبکی!

چند سالی می‌شود که خط هوایی پرواز به سوی خوشبختی برای ستاره‌های فوتبال ایران بار دیگر گشوده شده و بازیکنان ایرانی زیادی به لیگ‌های خارج از کشور رفته‌اند و اصطلاحا لژیونر شده‌اند. بازیکنانی که اگرچه تعدادشان بالا رفته اما بی‌تردید از کیفیت فنی و کیفیت انتقال‌شان به یک لیگ معتبر اروپایی کاسته شده است. دیگر نه خبر از دایی و مهدوی‌کیا و کریمی است و نه خبر از لیگ‌های آلمان و ایتالیا و انگلستان. حالا صحبت بازیکنانی است که با پیشرفت حداقلی، خیلی سریع ترانسفر می‌شوند و اگر اسیر پول عربی نشوند و سر از لیگ‌های قطر و امارات در نیاورند، در خوش بینانه‌ترین حالت به ضیافت بازی در لیگ‌های درجه دو اروپایی مثل یونان، بلژیک، روسیه و حتی هلند می‌روند. در این مینی پرونده بنا داریم از منظر اجتماعی به مرور دلایل اشتیاق فوتبالیست‌های ایرانی برای تبدیل شدن به لژیونرهای آبکی و درجه دو بپردازیم.
زحمتی که نمی‌کشند و پولی که نمی‌گیرند!
«پول» و بهبود شرایط اقتصادی، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تاثیرگذار در تصمیم فوتبالیست‌های ایرانی برای ترانسفر شدن و رفتن به لیگ‌های خارج از ایران است. پولی که هم «خیریت» می‌آورد و هم پشت کردن به پیراهن تیم محبوب! اما به راستی اگر بازیکنان ایرانی پول بیشتری از تیم‌های لیگ داخلی بگیرند باز هم به کوچِ نه چندان آبرومندانه به لیگ‌های کشورهای حوزه خلیج فارس فکر می‌کنند؟ پاسخ منفی است. به خیریت موجود در لژیونر شدن بازیکنانی که به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس رفتند، نگاه کنید. به خیریت ترانسفر طارمی به الغرافه، ماجراجویی پورعلی‌گنجی در السد، فرار پولادی نه تنها از فوتبال ایران، بلکه از کشور. به ترک تهران به مقصد دوحه توسط امید آبی‌ها، آن هم بعد از آن نمایش دل‌انگیز در جام جهانی فوتبال. همه این بازیکنان قطعا برای پیشرفت فوتبالی به لیگ‌های عربی نرفتند. آن‌ها انگیزه‌های مالی بزرگی داشتند که به‌خاطرش به خود حق دادند تیم‌های محبوب‌شان را ترک کنند. معوقات میلیاردی این بازیکنان که تازه باید برای همان معوقه از باشگاه به اداره مالیات هم مالیات بدهند، دلیل قابل توجیهی است تا قید حضور در تیم محبوب‌شان را بزنند و پای هر خیریتی بایستند. از سوی دیگر این حقیقت هم بر کسی پوشیده نیست که بازیکنان ایرانی به سبب ویژگی‌های ذاتی فوتبال در لیگ کشورمان با چالش‌های بزرگ زیرساختی و مدیریتی، عموما فاقد مولفه «زحمت کش» بودن هستند و ترجیح می‌دهند جایی فوتبال بازی کنند که پول بیشتری بگیرند ولی زحمت کمتری بکشند.
بیشتر وقت‌ها پای یک مدیر برنامه (شما بخوانید دلال) در میان است


این‌که همه مدیر برنامه‌ها دلال هستند، از آن دست ادعاهایی است که بار حقوقی دارد اما می‌توان با آوردن یک «برخی» از زیر بار سنگین همه‌گیر بودنِ این ادعا خارج شد. برخی از نامدیربرنامه‌ها (!) که بعضی آن‌ها را «دلال» می‌نامند، نقش به سزایی در ترانسفرهای آبکی ستاره‌های فوتبال ایران دارند. آن‌ها به عنوان مشاورانی نااهل، بازیکنان بی‌تجربه را به مقصد نابودی رهنمون می‌سازند. ستاره‌هایی چون مهرداد پولادی که شاید اسیر چنین کسانی شد و راه خروج از کشور و لیگ‌های عربی و بعد از آن تایلند را در پیش گرفت. پولادی که روزی می‌توانست ستاره لیگ برتر انگلستان باشد، حالا اسیر پول و البته مدیربرنامه‌هایی نااهل، در ناکجاآباد است. جالب این که در چرخه معیوب فوتبال کشورمان و در داد و ستد این مدیربرنامه‌ها و انتقال ستاره‌ها، باشگاه‌ها هیچ سودی نمی‌برند.
لژیونرها، نمایندگان فرهنگی کشورمان در آن سوی مرز
حال همین لژیونرها قرار است در باشگاه‌های اروپایی هم نماینده فرهنگی کشورمان باشند. بازیکنانی که جز در موارد معدودی چون علیرضا جهانبخش، کاوه رضایی و... عمدتا تحت تاثیر فضای آن سوی آب‌ها قرار گرفته و گاه با رفتارهای نامتعارف حاشیه‌ساز می‌شوند و فصل فوتبالی‌ خود را خیلی زود به پایان می‌رسانند.
دلایل پشت‌پرده لژیونر شدن زودهنگام
اگرچه سرعت گرفتن روند لژیونر شدن ستاره‌های لیگ کشورمان امری مثبت و مقبول است اما گاهی اوقات پشت پرده‌  این اتفاق و توجه به این مسئله که لژیونر شدن زودهنگام و خارج از عرف حرفه‌ای می‌تواند آسیب‌زا باشد، حقایق بزرگی را آشکار می‌کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، فشارهای سرمربی تیم ملی فوتبال و سیاست‌های تیم ملی مبنی بر لژیونر شدن بازیکنان برای آموختن حرفه‌ای بیشتر و سپس دعوت به تیم ملی، انگیزه و عامل پشت پرده این انتقال‌های زودهنگام است. مثلا علیرضا حقیقی قبل از جام جهانی 2014 به یکباره سر از لیگ دسته چندم پرتغال در آورد تا برای جام جهانی برزیل آماده شود. انتقالی که اگرچه در کوتاه مدت خواسته‌های سرمربی تیم ملی را برای پُر کردن دروازه پاسخ داد، اما در بلند مدت به نابودی این دروازه‌بان انجامید.
خداحافظی باوقار؛ مسئله این است
اما یکی از دلایلی که لژیونر شدن ستاره‌های ایرانی را کمی به کام هواداران تیم‌های داخلی تلخ کرده است، نحوه جدا شدن آن‌هاست. رفتارهای غیرحرفه‌ای که هواداران را دل آزرده می‌کند. وقتی وحید امیری به «ترابوزان اسپور ترکیه» رفت، هواداران پرسپولیس به او خسته نباشید گفتند. این در حالی است که طارمی به شکلی از تیمش جدا شد که تا مدت‌ها در فضای مجازی مورد عنایت الفاظ زشت کاربران قرار می‌گرفت! نوع رفتار و شیوه جدا شدن از تیم داخلی برای لژیونر شدن، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های تبدیل یک ستاره داخلی به یک لژیونر موفق است.