روزنامه ابتکار
1396/01/23
رضا دهکی واریته بهاری
یکی با دمپایی میآید، بعدی کفنپوش و دیگری با کراوات. یکی وعده سفر به آمریکا و مسابقه شنا با دونالد ترامپ را میدهد و بعدی برادر دوقلویش را به عنوان وزیر امور خارجه معرفی میکند.یکی نگهبان یک کارخانه است و دیگر بوقچی و هوادار یک تیم فوتبال. این یکی خود را طراح مذاکرات هستهای میداند و روحانی و ظریف را به حذف نام وی از نتایج آن متهم میکند و بعدی که در گذشتههای دور نقش معتادی را بر صفحه تلویزیون بازی میکرد، مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر را سرلوحه برنامههایش میخواند. این یک واریته بهاری نیست؛ این جا ایران است، وزارت کشور، سالن ثبتنام کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری!
این که امکان حضور هر فردی برای ثبتنام و کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با شناسنامه و کارت ملی و یک قطعه عکس وجود داشته باشد، از دید بسیاری به عنوان یکی از مظاهر دموکراسی برشمرده میشود. این موضوع پربیراه هم نیست؛ چرا که اگر هر محدودیتی برای ثبتنام به عنوان نامزد انتخابات مطرح شود، میتوان به آنها خرده گرفت. با این حال نمیتوان با وجود سازوکاری مثل شورای نگهبان که صلاحیت کاندیداها را بررسی، تایید و یا رد میکند، نتیجه این «امکان» را نیز مظهر دموکراسی – چنان که در ذهن مدافعان ایده «ثبتنام در انتخابات حق هر شهروند» است – بدانیم. در قانون اساسی برای ریاست جمهوری ویژگیهای مطرح شده است که در صدر آن میتوان به رجل سیاسی و مذهبی بودن کاندیدا اشاره کرد؛ ویژگیای که بسیاری از جماعتی که برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور هجوم میبرند – هر چند به قول برخی ایرانیها حتی هوا را سیاسی نفس میکشند – از آن بیبهرهاند.
در چنین شرایطی و با علم بسیاری از این ثبتنامکنندگان به این که صلاحیتشان در بدو بررسیها نیز رد میشود، دلیل کاندیداتوریشان به وضوح معلوم است؛ عطش دیده شدن. این دیده شدن زوایای مختلفی دارد. بعضی ثبتنامکنندگان کسانی هستند که به هر شکل انتقادهایی به نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارند و از گذشته تا به حال با سیستم فعلی زاویه پیدا کردهاند و حتی سابقه حبس و زندان را در کارنامه دارند. شاید دلیل حضور و ثبتنام این عده را اعلام حضور و همچنان بودن دانست و البته نمودی از نگاهشان به شیوه تغییری که در ذهن دارند بر محور دموکراسی و آرای مردمی. علاوه بر این، ثبتنام برای کاندیداتوری، این امکان را برایشان فراهم میآورد که نقدهای خود را به نظام انتخابات با محوریت حضور خود مطرح کنند. در کنار این عده، کسانی هم هستند که سعی دارند با تکیه بر حضور جمع کثیری از رسانهها در محل ثبتنام کاندیداها، از این فرصت استفاده کرده و مطالبات صنفی یا اجتماعی خود را به گوش اهالی رسانه و به تبع آن جامعه و مسئولان برسانند. حضور برخی معلمان و اشاره به رفع مشکلات فرهنگیان به عنوان برنامه انتخاباتی و یا حضور زنان برای ثبتنام به عنوان اعلام یک نارضایتی مدنی از عدم وجود کاندیدای زن در جمع کاندیداهای نهایی ریاست جمهوری ادوار گذشته از جمله این موارد است. با این حال کسانی هم هستند که صرفا ذوق و شوق دیده شدن دارند. این که عکسی از آنها بگیرند و مصاحبهای داشته باشند و دنبال رد پای خود در رسانهها بگردند. بسیاری از رسانهها نیز این امید جماعت مشتاق توجه را ناامید نمیکنند. این شهروندان اگر شانس داشته باشند، حتی ممکن است یک یا چند مصاحبه تصویری هم دشت کنند و فیلمش را بارها به دوستان و آشنایان نشان دهند. این روند شاید در بادی امر به نظر بی ضرر و بی خطر بیاید. رسانهها محتوای سرگرمکننده و پربازدیدی مییابند که زمینه انبساط خاطر مخاطبانشان را فراهم میکند و البته حس نیاز و عطش این قبیل کاندیداها را به دیده شدن و جلب توجه ارضا میکند و همه به نظر راضی هستند. حتی از بعد پروپاگاندا این ماجرا میتواند به عنوان یکی از دلایل لزوم وجود شورای نگهبان به منتقدان عملکرد این شورا عرضه شود. با این حال اگر به مقوله «هزینههای پنهان» یعنی وقت و انرژی و ارزش مالی حضور کارمندان وزارت کشور، حضور اصحاب رسانه و هزینه زمان آنتن تلویزیون و کادرهای صفحات روزنامهها برای پوشش اخبار و البته هزینههای معنوی بازتاب این موارد در رسانههای خارجی و هزینههای بررسی صلاحیتها و مانند آن نگاه کنیم، در مییابیم که این حضور چندان بیهزینه هم نیست.
بسیاری راهحل این روند را بایکوت خبری چنین کاندیداهایی از سوی اصحاب رسانه میدانند. راهحلی که چندان شدنی هم نیست؛ چرا که از یک سو خلاف رسالت خبری و بازتاب واقعیتهای رسانه است و از سوی دیگر کمتر رسانهای از سوژه جذاب و جالب توجهی مثل این میگذرد. راهحل دیگر طرح هزینهای به عنوان حق ثبتنام برای کاندیداها است. تصمیمی که البته میزان مبلغ تعیین شده آن میتواند محل چالش باشد، اما به طور قطع در کاهش تعداد شرکتکنندههای این چنین موثر است. با این حال، سازوکار اصلی میتواند در پیش گرفتن روند تحزب و حضور کاندیداهای احزاب شناسنامهدار در نظر گرفته شود. در این شرایط، حضور کاندیداها به طور کلی هزینههای فراوانی دارد که یک شخص به تنهایی از عهده آن بر نخواهد آمد و قاعدتا لازم است در ابتدا مقبولیت خود را در جمعی به اثبات برساند. حتی در این شرایط کاندیداهای مستقل نیز میتواند برای رساندن پیام و محک زدن شانس خود با پشتیبانی گروههای اجتماعی وارد عرصه رقابت شوند.
به هر ترتیب به نظر میرسد در صورت تداوم روند فعلی نیز، در آینده نه چندان دور جذابیت چنین حضورهایی برای مردم و رسانهها کاسته شود و دیگر کاندیداتوری را نتوان عرصه جذابی برای خودنمایی و جلب توجه یافت. با این همه، آفت جلب توجه به هر قیمتی، آفتی نیست که با توجه به آن چه در شبکههای اجتماعی میبینیم، بتوان به راحتی از آن گذشت و باید مورد توجه جامعهشناسان و مسئولان قرار گیرد تا با آسیبهای احتمالیاش مقابله شود.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در دیدار نوروزی جمعی از مسئولان نظام:
وارداتی باید متوقف شود که کارخانههای داخلی را تعطیل میکند
«ابتکار » عملکرد صدا و سیما در انتخابات را بررسی کرد
تریبون جناحی با سرمایه عمومی
یک روز قبر گردی با رمضان اخوانی گورکن آرامستان تاریخی ابن بابویه
تاریخ به روایت قبرستان
رضا دهکی
واریته بهاری
چه کسانی زورشان به ریشه کنی می رسد؟
هفتخوان نبرد با اژدهای هزارسر قاچاق
هنرهای نمایشی شرق ایران از خراسان شمالی تا سیستان و بلوچستان بررسی شد
بدهبستان تئاتری با همسایگان شرقی
شایعه سازی منتقدان دولت درباره گم شدن سه کشتی بنزین برملا شد
شبیه سازی انتخاباتی دکل نفتی گمشده
وزرای خارجه کشورهای قدرتمند جهان با گسترش تحریمها علیه روسیه و سوریه موافقت نکردند
رئیسجمهوری در نشست خبری:
آینده را سیاه نکنیم
در روز اول ثبتنام کاندیداها بیش از 100 نفر برای رسیدن به پاستور نامنویسی کردند
معاون اول رئیسجمهوری در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی:
بدهکاران به کشور و ملت، امروز طلبکار شدهاند