اهالی هنر الان آزادانه‌تر فعالیت می‌کنند

هدیه‌هایی از جنس نقد به‌مناسبت هفته دولت-2
اهالی هنر الان آزادانه‌تر فعالیت می‌کنند
 
علوی وزیری است که دل‌های مردم را بی‌دلیل نمی‌لرزاند


محمدعلی ابطحی معاون پارلمانی دولت اصلاحات در ادامه نگارش متن‌هایی در وصف وزرا به مناسبت هفته دولت، درباره وزیر ارشاد و وزیر اطلاعات نوشت که چنین است: مدتی است وزیر و وزارت ارشاد مفقودالاثر است. با عباس صالحی وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی از دیر زمان آشنایی دارم از سالم‌ترین و فاضل‌ترین اعضای کابینه است. اما مدت‌هاست مفقودالاثر است. هم خودش هم وزارتخانه‌اش. البته که در حوزه فرهنگ و هنر، هرچه وزارتخانه کمتر دخالت کند چرخ فرهنگ و هنر بهتر می‌چرخد. فرهنگ و هنر به دستورات مافوق خیلی احتیاج ندارد. از دل به دل منتقل می‌شود. اما هنرمندان و اهالی فرهنگ به کمک و حمایت وزارتخانه برای حل مشکلاتشان نیاز دارند. صالحی از قدیم خیلی به کتاب و کتابخوانی در رشته دینی معروف بود. الان هم در جایگاه وزیر بازهم اولویتش کتاب است. ارشاد وزیر چند بعدی لازم دارد. صالحی و دوستانی که آورده، وقت برای بررسی و مطالعه زیاد می‌گذارند که تصمیمات‌شان صددرصد درست باشد. اما بعضا چهارسال وزارتشان تمام می‌شود و آنها هنوز نتوانسته‌اند برای حل مشکلات فرهنگی و هنری تصمیم بگیرند. به این دلیل وزارتخانه‌شان مفقودالاثر می‌شود و مشکل فرهنگیان و هنرمندان بی‌پاسخ می‌ماند. دفاع از هنرمندان و نویسندگان و مطبوعاتی‌ها و خبرگزاری‌ها و حوزه موسیقی در مقابل اربابان قدرت وظیفه وزارتخانه است. غریب وانهادن آنها در مقابل این موج‌ها دردناک است. در بحران‌های دولت معمولا وزیر ارشاد باید سخنگوی عملی و بسیج کننده مطبوعات و رسانه‌ها برای دولت باشد. در بحران‌های اخیر ودر حمایت از رئیس‌جمهور و دولت، یکی دوبار از کیهان هم صدای خفیف حمایت در آمد، اما از وزارت ارشاد نه. البته به نظر می‌رسد اهالی هنر الان آزادانه‌تر فعالیت می‌کنند. تهران از پر تئاتر‌ترین و پر فعالیت‌ترین پایتخت‌های کشورهای مشابه از نظر فرهنگی و هنری است. سینمای قابل افتخاری دارد و کتاب‌های زیادی مجوز می‌گیرد و کنسرت‌های خوبی اجرا می‌شود. اما افرادی هم باید مامور شوند درد دل هنرمندان را هم بشنوند برای این کارنامه باید از ارشاد تشکر کرد. آرزوی توفیق برای همه ارشادی‌ها دارم و تبریک ویژه هفته دولت.
دل‌های آرام
معمولا آدم‌ها فکر می‌کنند از وزیر و وزارت اطلاعات باید بترسند. ریشه‌های تاریخی دارد. واقعا بعضی وقت‌ها ترسناک بوده است. دروغ چرا؟ نه که متخلف، تروریست، جاسوس، مخل امنیت ملی، مشوش اذهان عمومی. آنها که هیچ. اما همین که گاهی معلوم نیست برای چه دستگیر می‌کنند و اینکه آیا اول می‌شمارند و می‌گیرند یا اول می‌گیرند و بعد می‌شمارند، و دستگیری‌ها و مراقبت‌ها بر چه اساسی است و آیا در مسائل شخصی هم دخالت می‌کنند یا نه و کلی این جور چیزها باعث می‌شود که افراد عادی هم گاهی از اطلاعات بترسند. محمود علوی از وقتی وزیر شد، خیلی از این ترس‌ها را ریخت. خیلی راحت با مردم حرف زد که وظیفه و رسالت وزارت اطلاعات چیست. همان که مردم هم برای امنیت به آن نیاز داشتند. اما وزارت اطلاعات در زمان علوی هم وقتی در دستگیری‌های سیاسی و جناحی وارد می‌شود، خیلی خلاف توقع مردم کار می‌کند. کلا وزارت اطلاعات می‌توانست بازوی قوی‌تری برای تحقق شعارهای دولت فعلی باشد. اما به‌رغم همه خوبی‌های شخصی وزیر که گاهی نظراتش را به زبان می‌آورد، نمی‌تواند در محدوده‌هایی وارد شود. کارشناسان وزارت اطلاعات همیشه در کارشان قوی و پر اطلاعات بوده‌اند. اما آدم‌های قوی باید رئیس‌شان را قبول داشته باشند تا وزارتخانه قدرتمند عمل کند. البته یکسری از دلایل دیگر هم هست که وزارت ‌اطلاعات نمی‌تواند محور اطلاعات و امنیت باشد که من هم بی‌تقصیرم و هیچ ربطی به من ندارد! آقای علوی وزیری است که دل‌های مردم را بی‌دلیل نمی‌لرزاند تا از این راه اقتدارش را نشان دهد. تواضع و افتادگی، به علوی آقایی ویژه‌ای بخشیده؛ هفته دولت بر وزیر و اهالی وزارت اطلاعات مبارک باشد.