آشغال‌های آواره!

محمدرضا ستوده- یادتونه دیروز یه لیستی از بدبختی‌ها و گرفتاری‌ها و نداشتن‌ها و فلاکت‌هامون رو براتون ردیف کردم؟ امروز یه دونه دیگه هم می‌خوام بهشون اضافه کنم. رییس مرکز محیط‌زیست شهرداری تهران گفته: «دیگر زمینی برای دفن زباله در تهران باقی نمانده.»
خب الان یعنی چی؟
چرا نباید هیچ زمینی برای دفن زباله در تهران باقی نمونه؟
پس بقیه کشورها چی‌کار می‌کنن؟


توی این مملکت زمین کم داریم یا جمعیت‌مون زیاده که زباله زیاد تولید می‌کنیم؟
ویتنام که یک‌پنجم ایران مساحت داره با 94 میلیون نفر جمعیت، آشغال‌هاشون‌رو چی‌کار می‌کنن؟
چرا ما هم همون کارو نمی‌کنیم؟!
چین و هند زباله‌هاشون‌رو چی‌کار می‌کنن؟!
تازه ما نصفی از آشغال‌های تولیدی‌مون رو تحت عنوانِ سبزی خوردن آشغالی، میوه آشغالی و به طور کلی خوراکی‌های آشغالی می‌خوریم! اون وقت بازم برای دفن الباقی زباله‌ها زمین نداریم!
ما نمی‌تونیم زباله‌ها رو مدیریت کنیم، چرا امید داریم که بتونیم منابع انسانی‌مون‌رو مدیریت کنیم؟
مسوولان ما حتی نمی‌دونن با زباله‌ها باید چی‌کار کنن، چرا ما ازشون توقع داریم که بدونن با اقتصاد و اشتغال و آینده مردم و درمان چی‌کار کنن؟!
فعلا باید چند نفررو از خارج بیاریم یادشون بدن که باید با زباله چی‌کار کرد تا طی 200 سال آینده برسیم به اینکه توسعه پایدار و منابع انسانی و توسعه و رشد و بهره‌وری و اینا اصن چی هست!
ما از این طفلکی‌ها بیش از توان‌شون توقع داریم. ولی مساله اینجاست که خودشون‌ هم بیشتر از اون چیزی که هستن در مورد خودشون فکر می‌کنن! به عبارتی دیگه نمی‌دونن باید با زباله‌ها چی‌کار کنن ولی می‌خوان جهان رو مدیریت کنن...