ادبیات جنگی روحانی

شیرزاد عبداللهی‪-‬ آقای روحانی 13 خرداد 92 در گفت‌وگویی با سایت آفتاب با عنوان «مشکلات آموزش و پرورش به اقتصاد ما گره خورده است.» با بر شمردن مشکلات آموزش و پرورش می‌گوید:«باید رشد اقتصادی ایجاد کنیم، بن‌بست‌ها را بشکنیم، و با راه‌انداختن چرخ اقتصاد داخلی، چندمحصولی شدن و باز کردن راه‌ها برای صادرات دوباره نفت و البته این بار خرج کردن درآمد آن به صورت درست و برنامه‌ریزی شده، به کل کشور و وضعیت آموزش و پرورش هم برسیم.» کاندیدای ریاست جمهور دوره یازدهم در ادامه گفت:«بدون تغییر نگرش ما به تعامل با جهان، گشودن بن‌بست‌ها و اصلاح روش‌ها و رویکردهای کلی مدیریت‌مان نمی‌توانیم این مسائل را حل کنیم.»
اکثر مردم دیدگاه‌ها و راه‌حل‌های روحانی را هم در سال 92 و هم در سال 96 پذیرفتند و به او رای دادند‌.تلاش ‌رئیس جمهور برای عمل به برخی از وعده‌هایش در دولت یازدهم ستودنی است‌.کار روحانی اما ناتمام ماند‌.در انتخابات سال 96 هم دولت با همین شعارها از مردم رای گرفت‌.اما سخنان آقای روحانی در 17 شهریور 97هیچ نسبتی با وعده‌های انتخاباتی او نداشت‌.تقریبا نیمی از سخنرانی ‌رئیس جمهور در باره تاریخ جنگ ایران و عراق و سختی‌ها و ناکامی‌های عملیات جنگی بود و به نظر می‌رسید که نوعی مشابهت بین شرایط امروز و دوره جنگ می‌بیند‌.شاید پربسامدترین کلمه در سخنرانی آقای روحانی کلمه «جنگ» بود‌.
‌رئیس جمهور در بخشی از سخنانش گفت:«ما می‌دانیم مردم در سختی هستند‌. ما می‌دانیم زمان جنگه‌. جنگ یعنی موشک باران، یعنی گلوله باران یعنی بمباران، یعنی آمدن زخمی، جنگ اقتصادی هم این چنینه.» روحانی می‌گوید:«دولت امروز درصف مقدم است، امروز روز جنگ اقتصادی، روانی، تبلیغاتی است‌. امروز نه روز گله است و نه رقابت و نه انتقام، امروز توی میدان مبارزه هستیم.» برچه مبنایی ‌رئیس جمهور می‌خواهد افراد و جریان‌های سیاسی حتی در شرایط مبارزه با دشمن، گله و رقابت نکنند؟ در کدام برهه از تاریخ 40ساله انقلاب، کشور در شرایط مبارزه و فشار خارجی نبوده؟ این فرمایش یعنی اعلام «وضعیت فوق‌العاده» که طبق قانون اساسی ممنوع است‌.
واقعیت این است که تیم دولت و مشاوران اقتصادی او با وعده ایجاد تعامل با جهان، رشد اقتصادی از طریق حل مناقشات منطقه‌ای و نرمالیزه کردن سیاست خارجی از مردم رای گرفتند‌. اگر به هر دلیلی این سیاست‌ها امروز دیگر قابل اجرا نیست، باید به مردم رسماً فرصت بدهند تا در مورد مسایل اساسی کشور تصمیم بگیرند یا حداقل تیمی انتخاب کنند که مجری چنین سیاست‌هایی باشند‌. این روش دمکراتیک و اخلاقی نیست که یک حزب یا گروه بر سر قدرت بماند، اما برنامه رقیب سیاسی خود را اجراکند‌. به علاوه اگر دولت بدون نظر مردم، در سیاست و اقتصاد، 180درجه تغییر جهت بدهد، رای مردم بی‌اعتبار می‌شود.


در شرایط دیگر داخلی و بین‌المللی مانند سال 92 تا 94 این دولت می‌توانست موفق شود‌. اما آقای روحانی می‌گوید:«امروز روز جنگ با دشمن است.» و معتقد است که:«مردم در زمان جنگ به آدم غیور احترام می‌گذارند.» از «تدبیر» به «غیرت» رسیدن تغییری سمبلیک و معنادار است‌. به نظرم ماموریت دولت روحانی با آن برنامه و وعده‌ها و دیدگاه‌ها به پایان رسیده است‌. حداقل انتظار این بود که ‌رئیس دولت برنامه‌های اقتصاد جنگی و مقاومتی خود را اعلام کند، اما او راه حل برای حل مشکلات معیشتی کارکنان دولت را «اجرای بسته‌های حمایتی» دانست و از مدیران و کارکنان دولت خواست که کار مردم را در ادارات زودتر راه بیندازند و سر مردم منت نگذارند و جلوی پای آنها بلند شوند و لبخند بزنند و...‌.
در 6 ماه اول سال باید حدود 20میلیارد دلار درآمد ارزی ناشی از صادرات مواد غیر نفتی به بانک مرکزی و سامانه نیما برمی‌گشت، اما به گفته روحانی بخش عمده آن برنگشته. البته رقمی اعلام نکرد‌. اقتصاد جنگی با قوانین بازار آزاد و وجود شرکت‌های خصولتی و خصوصی سازگار نیست‌. محرک افراد و شرکت‌ها در اقتصاد آزاد سود است‌. وقتی دولت منبع ارز است و ارز حداقل 3 نرخ دارد، اقتصاد آزاد بی‌معنا می‌شود‌.
شما هر روزنه‌ای را ببندید روزنه فساد دیگری گشوده می‌شود‌. البته اقتصاد جنگی و انحصار دولتی و توزیع کوپن هم «بازگشت به عقب» است و هم پر از فساد و رانت‌. اما سرگشتگی بین اقتصاد آزاد و اقتصاد جنگی صدمه بیشتری به کشور و مردم وارد می‌کند‌. ظاهرا دولت استراتژی مشخصی ندارد و بر اساس آزمون و خطا عمل می‌کند.