نکاتی درباره خروج یکطرفه آمریکا از عهدنامه مودت

سال 1955 بعد از کودتای 28 مرداد، کنسرسیومی توسط دکتر امینی امضا شد که طی آن سهم آمریکا و انگلستان برابر و هرکدام 40 درصد سهام نفت ایران را گرفتند و 20 درصد دیگر بین فرانسه و ایتالیا تقسیم شد. سال 1355 آمریکا به‌خاطر اینکه ازخود حسن نیت نشان دهد قرارداد دوجانبه‌ای را تحت عنوان قرارداد مودت با ایران امضا کرد که از جهت رفت و آمد اتباع ایرانی مشکلات کنسولی چندانی وجود نداشت و در حقیقت دروازه‌های آمریکا به سمت ایرانیان باز شد و بسیاری از ایرانیان برای تحصیل و تجارت به آمریکا رفتند. بعد از پیروزی انقلاب این قرارداد دچار فراموشی شد و آمریکایی‌ها هم بر سر تسخیر لانه جاسوسی به این عهدنامه استناد کردند. تا اینکه از طرف ایران در دادگاه لاهه شکایتی بر پایه این عهدنامه در دادگاه لاهه مطرح شد و با وجود صدور رأی به نفع ایران، اما جنبه اجرایی ندارد و فقط از جهت حیثیتی برای ایران اهمیت دارد. البته آمریکا می‌تواند یکجانبه از عهدنامه مودت خارج شود چون در قراردادهای بین‌المللی اصل مبتنی بر منافع ملی است. یعنی کشوری که احساس کند در شرایطی قرارداد را امضا کرده و الان آن شرایط از بین رفته می‌تواند آن را نقض کند. همان‌طور که ما بعد از انقلاب قرارداد 1921 را با روس‌ها به‌هم زدیم و یکطرفه بیرون آمدیم ولی روسیه همچنان این قرارداد را حفظ کرده است. طبق این قرارداد لنین از تمام امتیازاتی که در ایران داشت، گذشت. مناطق نفوذ اقتصادی مثل بانک استقراضی و هر مکان و ماوا و ساختمانی که داشت را به ایران واگذار کرد و تنها از شیلات نگذشت که در زمان دکتر محمد مصدق این کار هم عملی شد. یکی از موادی که در قرارداد 1921 آمده بود، این بود که اگر دولت ایران به مخالفان اتحادیه جماهیر شوروی پناه دهد که آنها تحریکاتی را علیه حکومت شوروی انجام دهند، این کشور حق دخالت نظامی در ایران را دارد که مخالفان خود را تعقیب و دستگیرکند. پیمان‌هایی که بار مالی و تعهدات اقتصادی دارد، کشوری که منافع ملی‌اش تامین نمی‌شود، می‌تواند از آن پیمان بیرون برود. ولی کار متعارف این است که کشور متقاضی خروج موضوع را به اطلاع کشور مقابل خود می‌رساند و در صورت موافقت هر دو از آن بیرون می‌روند و در غیر این‌صورت می‌تواند خودش به تنهایی از پیمان مورد نظر خارج شود. پیمان مودت هم درست مثل برجام شده، با این تفاوت که برجام هفت کشور امضاکننده داشت و باید با اعتبار بین‌المللی بیشتری مواجه می‌شد، اما با عدم تصویب برجام در شورای امنیت جنبه بین‌المللی کافی نداشت ولی اعتبار بیشتری از پیمان مودت ایران و آمریکا داشت. پیمان مودت قرارداد فراموش شده‌ای بود که بیشتر نمایش قدرتی از طرف دولت برای منتقدان داخلی‌اش بود. وکلایی هم که از طرف ایران مثل دکترممتاز در دادگاه لاهه حاضر شدند، با علم به اینکه حکم صادره عملی نخواهد شد، شرکت کردند چون حکم دادگاه لاهه ضرورتا از طرف محکوم اجرا نمی‌شود. ایران می‌تواند به شورای امنیت شکایت کند، اما چون آمریکا در این شورا صاحب حق وتوست، شکایت را رد می‌کند. بعد از این مرحله، به مجمع می‌رود و در صورت تایید برای آمریکا مشکل‌تر می‌شود و تعهداتش را بیشتر می‌کند و به نفع ایران خواهد بود. نبض حساس اقتصادی‌مان تحت فشار موج سیزده آبان قرار خواهد گرفت که یکی نفت و دیگری تحریم بانک مرکزی است. بنابراین اثرگذار خواهد بود و حتی روی قیمت دلار هم تاثیر خواهد گذاشت و این‌طور نیست که 13 شهریور و 13 آبان با هم فرق نمی‌کند. هنوز کره شمالی اعلام نکرده که خریدار نفت ما هست یا نیست و هنوز هند میزان خرید خود را اعلام نکرده است. ولی استدلال اینکه قیمت نفت بالا رفته و جبران مشتریان و خرید کمتر را می‌کند، تخصصی نیست. چون در حقیقت نصف درآمد ملی‌مان را ضرر می‌کنیم و خیلی از طرح‌های عمرانی ما متوقف خواهد شد. ما نباید همه مرزهای ارتباطی‌مان با آمریکا را مسدود کنیم درحالی که می‌توانستیم رابطه بین گروه‌های دانشگاهی داشته باشیم و ان‌جی‌اوها را به هم مرتبط کنیم و همه درها را نبندیم.
* استاددانشگاه