كنايه‌ها در مسير تهران- مشهد

فائزه عباسي
«دشمن روحاني نيستم اما امام جمعه‌ام» اين صحبتي است كه علم‌الهدي چندماه پيش از دوازدهمين انتخابات رياست‌جمهوري به زبان مي‌آورد. صحبتي كه وقتي كنار خطبه‌هاي ايراد شده از تريبون نماز جمعه مشهد مي‌گذاريم شايد دشمن نبودنش را تاييد كند اما حكايت درازي از دلخوري‌ها دارد. دلخوري‌هايي كه مي‌تواند از اختلافات سياسي نشأت گرفته باشد و حالا در قالب كنايه راه به خطبه‌ها پيدا كرده است. در اين ميان گاهي روحاني در سيبل قرار مي‌گيرد و گاهي اعضاي كابينه از جهانگيري تا وزرا.
 
چرا ماندي؟


اگر قرار باشد تندترين لحن‌هاي علم الهدي درباره دولت را ليست كنيم قطعا صحبت‌هاي روز گذشته‌اش در واكنش به اظهارات معاون اول رييس‌جمهور مي‌تواند يكي از مهم‌ترين‌ها باشد.
هفته پيش بود كه صحبت‌هاي جهانگيري در مراسم روز ملي صادرات خبرساز شد؛ او گفته بود
« من دستم قلم و كاغذي نيست كه كسي را بركنار كنم اين در حالي است كه من تا اين لحظه اجازه بركناري منشي خودم را هم نداشته‌ام. بنابراين از من انتظار نداشته باشيد وكيل و وزير
تغيير دهم.»
همين جمله جهانگيري كه به گمانه‌زني‌ها به استعفاي معاون اول رييس‌جمهور دامن زده بود روز جمعه شد سوژه‌اي براي خطيب نماز جمعه مشهد. علم‌الهدي در واكنش به اين حرف جهانگيري گفت: مسوولان موضوعات مختلف را رو راست با مردم در ميان بگذارند؛ يك آقايي بعد از پنج سال بگويد من اختيار تغيير منشي خودم را در دولت نداشتم، اين روراست حرف زدن با مردم نيست.
علم‌الهدي به همين يك جمله هم اكتفا نكرد و گفت: شما پنج سال است در اين دولت نفر دوم، برنامه‌ريز و سياست‌گذار هستي، اگر اختيار نداشتي، چرا ماندي؟ چه كسي مانع است؟ به مردم بگو. اينقدر مردم را ناديده گرفتند كه معتقد هستند مردم باور مي‌كنند آقايي بعد از پنج سال كه همه‌كاره دولت بوده، بگويد اختيار تغيير منشي ندارم؟!
 
قبل و بعد يك اعتراض
1- دي ماه 96؛ درست سه روز قبل از آنكه اسحاق جهانگيري به مشهد سفر كند علم‌الهدي دوباره سيل انتقاداتش را روانه دولت كرد. هرچند بيشترين شكايتش اين‌بار حول حقوق شهروندي و موضوع فيلتر نكردن تلگرام بود اما به هر حال كابينه را بي‌نصيب نگذاشت.
روز دوشنبه 4 دي ماه جهانگيري وارد مشهد شد همان روز بود كه غائله اعتراضات به پا شد. چند روز بعد يعني 8 دي ماه بار ديگر علم‌الهدي پشت تريبون قرار گرفت و اين‌بار دولت را مرفه و خوش‌گذران خطاب كرد. او گفت: مطالبات مردم هم در مساله مقابله با گراني و تأمين هستي‌شان در مال‌باختگي، مطالبات به‌حق است بدون چون‌وچرا. مردم حق‌دارند مطالبه كنند و بخواهند، عزيزان مسوول ما به مطالبات مردم توجه كنند كه كارد به استخوان‌شان نرسد كه بيايند وسط خيابان فرياد بزنند.
او ادامه داد: مشكل ما اين است كه در دستگاه‌هاي ما، عواملي نفوذ كردند كه از تبار مرفه و خوش‌گذران بوده و به فكر قشر آسيب‌پذير نيستند. هرچند اين صحبت‌هاي او بيشتر با هدف انتقاد از بيژن نامدار زنگنه وزير نفت مطرح شد اما به هر حال پيكان انتقادات كليت دولت را نشانه رفت.
همزمان با اين صحبت‌هاي خطيب نمازجمعه مشهد اسحاق جهانگيري در مجمع عمومي انجمن اسلامي پزشكان ايران كنايه‌هايي به نقطه شروع اين اعتراضات زد. او گفت: مسائل اقتصادي را بهانه كرده‌اند كه به نظر مي‌آيد پشت اين قضيه مساله ديگري باشد كه حتما بايد شناسايي شود.
او ادامه داد: كساني كه باني اين قضايا در كشور هستند دود آن به چشم خودشان خواهد رفت؛ آنها فكر مي‌كنند كه با اين كار به دولت آسيب مي‌زنند. وقتي كه جريان اجتماعي راه افتاد و حركت سياسي در خيابان اتفاق افتاد حتما كساني كه آن را شروع كرده‌اند ادامه‌دهنده و كنترل‌كننده پايان آن نخواهند بود و ديگراني خواهند بود كه بر آن جريان سوار خواهند شد.
وقتي حرف و حديث‌ها درباره نقش امام جمعه مشهد در اعتراضات دي ماه 96 بيشتر شد اين‌بار علم‌الهدي دست به قلم شد و در نامه‌اي به دبير شوراي امنيت ملي خواست كه در اين رابطه تحقيق و تفحص شود. او در نامه خود نوشت: «برخي شخصيت‌هاي سياسي با سكنا در فضاي رقابت‌هاي انتخاباتي تلاش مي‌كنند اين‌طور القاء كنند كه شروع اين تحركات از مشهد بوده است. در حالي كه شواهد متعددي وجود دارد كه اين موج اعتراضات از تهران آغاز شد و اخيرا مقام عالي دادستان كل كشور نيز به آن اذعان نمود.» او در ادامه مي‌نويسد: «اينجانب در روز اين تجمعات در سفر سبزوار بودم و به محض بازگشت با استفسار از استاندار محترم خراسان رضوي و مسوولان امنيتي و انتظامي استان گزارشاتي را دريافت كردم.» او در پايان با لحن انتقادي خود نوشت: «شايد بعضي در اين روزها به‌جاي ريشه‌يابي اين تجمعات واعتراضات و حل آنها نسبت به سند‌سازي در جهت اهداف سياسي حزب يا جريان سياسي خود مشغول باشند كه لازم است آن نهاد عالي امنيتي به‌طور دقيق نسبت به ريشه‌ها و عوامل اغتشاشات هفتم دي ماه مشهد تحقيق و تفحص نموده و به ملت شريف ايران گزارش دهد.»
 
ماجراي يك فراخوان
غائله مشهد و اعتراضات دي ماه كه تمام شد مرداد 97 اعتراضات جديدي رقم خورد كه حرف و حديثش داغ‌تر از تابستان شد. درست يك روز بعد از برگزاري اين اعتراضات يعني 12 مرداد 97 امام جمعه مشهد در خطبه‌هايش از مردم خواست كه تماشاچي نباشند و به صحنه بيايند؛ موضوعي كه در رسانه‌ها از آن به عنوان فراخوان مشهد ياد كردند. علم‌الهدي در آن روز گفت: يك روز بعد از برگزاري برخي تجمعات غيرقانوني در اعتراض به مشكلات اقتصادي امروز در نماز جمعه مشهد سيد احمد علم‌الهدي امام جمعه اين شهر فراخوان داد و گفت: «ما حركت انقلابي از مجلس و دولت مي‌خواهيم... وقتي اينها تماشاچي شدند، شما مردم بايد به صحنه بياييد؛ نه آنجور كه جاسوس‌هاي امريكايي فراخوان مي‌خواهند تا از اين فرصت استفاده كرده و شما را در برابر نظام قرار دهند.»
البته اين اولين‌بار نبود كه امام جمعه مشهد از تماشاچي بودن مسوولان صحبت مي‌كرد و پيش از آن يعني در تاريخ 9 تير در انتقاد به دولت گفت: «دشمن مي‌خواهد وضعيت اقتصادي كشور را به شكل بحران نمايشي دهد. در اين شرايط مهم است كه مسوولان مانند تيم ملي كار مي‌كنند و مي‌دوند يا تماشاچي هستند. مردم زماني اميدوار مي‌شوند كه كارگزاران نظام در برابر اين مشكلات و مسائل بي‌تفاوت نيستند.»
 
زلزله و نيزه بر جگر مردم
موضوع زلزله كرمانشاه كه اتفاق افتاد احساسات بسياري از مردم جريحه‌دار شد و در اين ميان بحث اسكان موقت و بازسازي خانه‌ها به ويژه مسكن مهر قوت گرفت. عباس آخوندي كه در آن مقطع سكان وزارت راه و ساختمان را به عهده داشت درباره مساله مسكن زلزله‌زدگان گفت: بنياد مسكن آمادگي دارد كمك‌هزينه اسكان موقت زلزله‌زدگان را به آنها پرداخت كند. او با بيان اينكه اميدواريم بخش زيادي از كار بازسازي مناطق زلزله زده كرمانشاه تا يك سال آينده به اتمام برسد، مي‌گويد: «نمي‌توانيم قيوميت مردم در بازسازي و ايجاد اسكان موقت را بر عهده بگيريم.»
همين جمله كافي بود تا بار ديگر علم‌الهدي دولت و اين‌بار وزير مسكن را در سيبل انتقاداتش قرار داد و در تاريخ 10 آذر 96 گفت: حرف وزير نيزه بر جگر مردم آسيب‌ديده است كه بگويد ما قيم مسكن اين مردم نيستيم در حالي كه همه در اين حوزه مسوول هستند چه برسد به آقاي وزير. مشكل اشتغال و مسكن را در دستور كار قرار دهيد و آن را برطرف كنيد.
 
ماجراي كنسرت و اين‌بار كنايه روحاني
فقط كافي است صحبتي از لغو كنسرت‌ها مطرح شود تا بلافاصله اسم مشهد و امام جمعه آن در ذهن نقش ببندد. هر چه باشد موضوع لغو كنسرت‌ها در مشهد و فرمان علم‌الهدي براي مستثني شدن اين شهر از برگزاري كنسرت آنقدر حاشيه‌ساز شد كه هنوز هم گاهي صحبت‌ها در اين رابطه به مشهد ختم مي‌شود. موضوعي كه در سال 95 بازار داغي داشت و البته همچنان ادامه دارد.
با وجود آنكه در طول 5 سال سكانداري حسن روحاني تقريبا هر هفته تريبون نماز جمعه مشهد كنايه و گله‌اي براي دولت دارد اما هميشه هم اين جاده يكطرفه نبوده است و گاهي هم حسن روحاني انتقاداتي را روانه مشهد كرده است كه مهم‌ترين آن در آذر 95 صورت گرفت آن هم وقتي كه حسن روحاني در سفر استاني‌اش به مشهد گفت: « برخي به جاي باران رحمت بودن ممانعت از زبان‌شان مي‌بارد، از نظر اين افراد همه‌چيز از صبح تا شب حرام بوده و بايد پرسيد براي چه همه‌چيز را
حرام مي‌كنيد؟»
البته اين تنها ماجراي كنايه روحاني به علم الهدي نبود. بهمن ماه 96 امام جمعه مشهد در ديدار با نخبگان علمي مي‌گويد: «چندي پيش كه آقاي رييس‌جمهور به مشهد آمده بود، به من گفت؛ «فكر مي‌كنم شما با نقاره‌خانه امام رضا(ع) هم روزي مخالفت كنيد»، به ايشان گفتم «اشتباه مي‌كنيد؛ بنده نه‌تنها با نقاره‌خانه امام رضا(ع) مخالفت ندارم بلكه با 20 آموزشگاه بزرگ موسيقي كه امروز در مشهد مشغول به فعاليت هستند هم مخالفت نكرده‌ام.
بعضي آموزشگاه‌هاي موسيقي مشهد از آموزشگاه‌هاي تهران هم وسيع‌تر هستند. بنده با فسق و فجوري كه در حاشيه كنسرت صورت مي‌گيرد و جرياني است كه نسل جوان ما را به فساد مي‌كشاند، مخالفم.»
او در اين رابطه دوباره توضيح مي‌دهد: اينكه بنده گفتم «استان خراسان و مشهدِ امام رضا(ع) مستثني باشد»، به اين معنا نبوده كه قانون خودمختار اجرا شود؛ به آقاي روحاني هم گفتم خداوند در قرآن مي‌فرمايد ما حريم مسجدالاقصي را مبارك كرديم؛ اگر مسجدالاقصي «باركنا حوله» است، حرم امام رضا(ع)، اينگونه نيست؟ اين را بايد بپذيريم كه بزرگ‌ترين هدف دشمن براي براندازي انقلاب و اسلام، كشيدن سفره دين از زير پاي جوانان ماست.