تحريم‌ها را مي‌شكنيم، اگر ...

دور دوم تحريم‌هاي امريكا كه مدت‌ها پيش آغاز شده بود رسما اعلام شد تا به زعم دولتمردان كاخ سفيد فشار اقتصادي بر ملت ايران بيش از هر زمان ديگر متمركز شود و دروازه‌هاي تسليم باز شوند. اما در اين زمينه سوال‌هاي زيادي جهانيان را به خود مشغول كرده است. آيا ايرانيان واقعا بر اثر مشكلاتي كه با آن روبرو مي‌شوند تن به تسليم خواهند داد و شرايط امريكا را خواهند پذيرفت؟ آيا ايران خواهد توانست تحريم‌ها را دور بزند؟ آيا اروپا، چين و روسيه در اين رويارويي به ايران كمك خواهند كرد؟ اكنون بي‌اغراق ما در يك بزنگاه تاريخي قرار گرفته‌ايم و چگونگي عبور از شرايطي كه در چند ماه آينده پيش خواهد آمد سرنوشت كشور، مردم و نظام جمهوري اسلامي را مشخص خواهد كرد. بي‌شك چه از نظر منابع گسترده كشور و موقعيت جغرافيايي و بين‌المللي و چه از نظر ظرفيت‌هاي ملي و سرمايه‌هاي اجتماعي ما توان ايستادگي در مقابل اين يورش اقتصادي را دارا هستيم چنانچه در طول تاريخ در مقابل انواع هجوم‌هاي گسترده‌تر و عريان‌تر چنين تواني را از خود بروز داده‌ايم. مثال روشن آن جنگ تحميلي است كه مطابق با معادلات رايج سياسي و نظامي ما هرگز شانس مقاومت و پيروزي را نداشتيم ولي دنيا ديد كه با حداقل امكانات و زير شديدترين تحريم‌هاي بين‌المللي و در شرايط حاد نبرد با تروريسم كور و گسترده توانستيم تقريبا در مقابل همه دنيا بايستيم و كشور خود را حفظ كنيم. اگر از نظر اجتماعي و سياسي مردم و مسوولان شرايط اخلاقي و ذهني و اعتقادي آن زمان را داشتند در حال حاضر هم مي‌شد با قاطعيت و بدون هيچ اغراق و خوشبيني اعلام كرد كه تحريم‌هاي امريكا با شكست كامل روبرو خواهند شد. البته اكنون هم با توجه به جميع شرايط باز هم بسيار بعيد مي‌نمايد كه امريكا در ستم عليه ملت ايران كمترين موفقيتي به دست آورد ولي اگر ترديدهاي اندكي در اين ميان وجود دارد به عملكردهايي باز مي‌گردد كه...
 
برخي از سياسيون و صاحبان موقعيت و مسوولان ريز و درشت از خود بروز داده و مي‌دهند و گاهي ايستادگي سلحشورانه مردم را با اما و اگر روبرو مي‌كنند. در زمان دفاع مقدس مسوولان ما در كنار مردم و در اوج سادگي زندگي مي‌كردند و بسياري از كساني كه امروز موسوم به آقازاده‌ها شده‌اند در جبهه‌هاي جنگ حضور داشتند و تعدادي از آنها به شهادت رسيدند، اكنون اما فرزندان تعدادي از همين مسوولان در بهترين دانشگاه‌هاي اروپا و امريكا در حال تحصيل هستند يا از رانت والدين خود به ثروتي دست يافته‌اند؛ در نتيجه ديگر ساده زيستي به مثابه يك افتخار از سوي مسوولان بروز داده نمي‌شود و... متاسفانه حداقل در اين زمينه‌ها ميان اصولگرايان و اصلاح‌طلبان تفاوت چنداني وجود ندارد. رانت‌ها و فساد اقتصادي كه با اراده بي‌مانند دولت دوران دفاع مقدس كوچك‌ترين زمينه بروز و ظهور نداشت اكنون ذهن و دل مردم را شخم مي‌زند و توليد و سلامت اقتصادي را با مشكل اساسي روبرو مي‌سازد. در آن زمان با وجود جنگ و شرايط طبيعي حاصل از آن به جز ضد انقلاب مسلح و قائل به براندازي مخالفان تحت فشار قرار نمي‌گرفتند و حتي بعضا در مجلس شوراي اسلامي برخي سياست‌هاي جنگي را زير سوال مي‌بردند و اگر برخوردي با آنها صورت مي‌گرفت از ناحيه افراد و جريان‌هاي سياسي بود و تعقيب‌هاي قانوني در حداقل ممكن و در شرايط خاص صورت مي‌گرفت. متاسفانه در حال حاضر بسياري از افراد كه براي انقلاب و كشور هزينه‌هاي بسيار دادند و همچنان رسما بر پايبندي به قانون اساسي تاكيد مي‌كنند به خاطر مخالفت با برخي از تصميم‌ها مورد تعقيب و محدوديت‌هاي مختلف قرار مي‌گيرند. در شعارها به مردم‌داري تاكيد بسيار مي‌رود ولي عملا دايره انتخاب آنها و نتايج حاصل از آن تنگ مي‌شود و اخيرا علاوه بر شوراي نگهبان هيات عالي نظارت بر سياست‌هاي كلي نظام هم مصوبات نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي را تحديد مي‌كند! اينها كه گفته آمد تنها بخشي از آن چيزي است كه بر فاصله ميان مردم و مسوولان مي‌افزايد و همين فاصله است كه در دفاع همه‌جانبه از كشور فتور و سستي ايجاد مي‌كند. حتي دشمناني مثل ترامپ هم بيش آنكه به تحريم‌ها دلبسته باشند به زمينه‌هاي تاثير تحريم‌ها دلخوشند. اگر مجموعه عملكرد ما و مسوولان نارضايتي ايجاد نمي‌كرد و دشمنان نمي‌توانستند اين نارضايتي‌ها را به ناآرامي‌هاي سال گذشته تبديل كنند بعيد به نظر مي‌رسيد كه دولت امريكا جسارت خروج از برجام را به خود مي‌داد. مقابله با تحريم‌هاي امريكا در تصميمات اقتصادي و ارزي دولت خلاصه نمي‌شود، مقابله اصلي و اساسي و موثر با تحريم، اصلاح عميق بسياري از سياست‌ها و روش‌ها و دوگانگي‌ها و خودمحوري‌ها و زراندوزي‌ها و عدم صداقت‌ها و فرصت‌طلبي‌ها و قدرت‌طلبي بي‌حد و حصر بعضي از خود ما است.