آیت‌ا... هاشمی و خطر بی فردایی

بی‌فردایی مهم‌ترین خسارت محمود احمدی‌نژاد برای ایران و انقلاب بود. فقط کافی است شرایط امروز ایران و منطقه را با سال ۸۳ مقایسه کنید تا ببینید همه چیز چگونه در روزمرگی و سیل حوادث غرق شده است. بی‌فردایی همان سم مهلکی بود که احمدی‌نژاد سال‌ها در رگ و پی ارکان این کشور دمید تا امید را از مردم بگیرد، امید به رشد اقتصادی، امید به تعامل با دنیا، امید به همکاری با کشورهای عربی، امید به ثبات، امید به اعتدال و در نهایت امید به فردا. خاطرم هست رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام وقتی در تیرماه ۸۹ دست به قلم برد، تا یادداشتی در فراق آیت‌ا... بهشتی بنویسد، رنجنامه‌ای در سوگ بی‌فردایی ایران و انقلاب نوشت، بدین مضمون که؛ دشمنان ما وسیع‌تر شده‌اند، اما دایره دشمن‌شناسی ما محدود شده است. دشمنان دوست‌نما در ما رخنه کرده‌اند و بر پنجره نگاه ما برای رویت دوردست‌ها گل گرفته‌اند!، روزمرگی ما را به اضطراب واداشته است. مشفقانه‌ترین انتقادها را برنمی‌تابیم و نقشه‌های شوم دشمنان دوست‌نما را درنمی‌یابیم، نفاق را صداقت، توهین را صراحت، دروغ را درایت و تهمت را شجاعت می‌دانیم... متاسفانه امروز بعد از مقابله بی‌سابقه داخلی با برجام -که با مجاهدت سرداران دیپلماسی به نوعی پرچمدار امید به فردا برای مردم شده بود- دوباره شاهد انتشار گسترده رایحه تلخ بی‌فردایی و شیوع روزمرگی در میان اقشار مختلف جامعه بالاخص جوانان هستیم که در مقابل پرسش برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟ فقط لبخند کدری می‌زنند و می‌گذرند که این دقیقا همان خواست دشمنان انقلاب است تا همچون دوران احمدی‌نژاد دوباره بی‌فردایی سهم ملت بزرگ ایران شود. ملت بزرگی که در سه انتخابات گذشته با حضور حماسی خود در پای صندوق‌های رای به تعبیر آیت‌ا... هاشمی با فریاد خاموش رای خود، به صریح‌ترین بیان ممکن گفتند که بی فردایی و بی ثباتی و بی اعتدالی را دیگر نمی‌خواهند. نگارنده معتقد است آیت‌ا... هاشمی امروز اگر زنده بود در مقابل مقابله کنندگان با خواست مردم همچون سال ۸۴ فریاد می‌زد و شکایت می‌کرد که: ظلم بزرگی است اگر به فردای این کشور فکر نکنیم، فردا شاید ما نباشیم، ولی فرزندان ما که هستند، ایران که هست، اسلام که هست.
* دبیر پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌ا... هاشمی(ره)