خالق مرد عنکبوتی درگذشت

گروه فرهنگ - استن لی خالق بسیاری از شخصیت‌های مارول دنیای ادبیات و سینما روز دوشنبه در شهر لس‌آنجلس و در 95 سالگی درگذشت. وقتی کارنامه کاری او را مرور می‌کنیم خواهیم فهمید که بسیاری از خاطرات مشترک فانتزی دوستان با نام او گره خورده است.
او خالق شخصیت‌هایی مانند مرد عنکبوتی، ‌هالک، اونجرز، مردان ایکس، پلیس آهنی و چندین و چند شخصیت دیگر مارول بود.
مروری بر زندگی لی
لی 28 دسامبر سال 1922 در منهتن متولد شد. او برادر و خواهری بزرگ‌تر از خود داشت. خانواده او از مهاجران رومانیایی بودند که به آمریکا آمدند. لی در خاطراتش عنوان کرده که از 10 سالگی نمایشنامه‌های شکسپیر را مطالعه کرده است. همچنین او در آن زمان به کارهای مایک تواین نیز علاقه بسیاری داشته است.


او در 17 سالگی فارغ‌التحصیل شد. لی ابتدا تصور می‌کرد قرار است نویسنده رمان باشد؛ رمانی داستانی و جدی. اما همه چیز آن‌طور که انتظار داشت پیش نرفت.
اولین شغل لی کار در انتشارات timely بود با حقوق هفته‌ای 8 دلار. او در timelyبا جان کربی و جو سیمون همکار بود. آن سه توانستند در آن سال‌های اولین شخصیت خود یعنی «‌کاپیتان آمریکا» را خلق کردند.
لی سرعت خارق‌العاده‌ای در نوشتن داشت. تعداد آثار او نشانگر این ویژگی او است. او در آن سال‌ها با چند نام مستعار داستان‌هایش را چاپ می‌کرد.
با شروع جنگ جهانی دوم لو به ارتش آمریکا پیوست و در واحد تبلیغات شروع به کار کرد. بعد از جنگ جهانی با جوان بوکک لی مدل و هنرپیشه آمریکایی ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب دو فرزند شد.
دهه 40 اوج فروش کتاب‌های کمیک بود. کمتر نوجوانی را می‌شد پیدا کرد که در کتابخانه‌اش نسخه‌ای از شخصیت‌های کمیک نداشته باشد. اما کم‌کم به دلیل بروز سانسور در چاپ کمیک‌ها این روند رو به رشد متوقف شد.
آمار فروش کمیک‌بوک‌ها از 600 به 200 میلیون در سال سقوط کرد و مشتری شبکه‌های تلویزیونی بیشتر شد.
لی در ۴۰ سالگی تصمیم گرفت این حرفه را کنار بگذارد. اما همسرش جوئن او را تشویق کرد در آخرین اثرش شخصیت‌هایی که همیشه آرزویشان را داشت خلق کند.
او و جک کربی در سال ۱۹۶۱ «چهار موجود شگفت‌انگیز» را خلق کردند. همان سال نشریات «تایملی» به «مارول» تغییر نام داد؛ زمانی که عصر طلایی کتاب‌های مصور موسوم به کمیک شروع شده بود.
بسیاری از شخصیت‌های آفریده شرکت «مارول» در دوران خود عرف‌شکن بودند‌ از جمله «بلک پنتر» (پلنگ سیاه) اولین ابرقهرمان سیاهپوست بود که در آمریکا مطرح می‌شد.
استن لی در سال ۱۹۷۱ از شرکت مارول بازنشسته شد؛ نشریه‌ای که در اوج دوران موفقیتش سالانه ۵۰ میلیون کپی فروش داشت.
استن لی در دهه ۱۹۷۰ میلادی سعی کرد صنعت کمیک را برای جهانیان جدی‌تر نشان دهد و آن را از یکسری باورهای عمومی رها سازد؛ باورهایی که ادعا می‌کردند کمیک‌بوک‌ها یعنی داستان‌های فکاهی و بچگانه و مخاطبان آنها را بزرگسالان تشکیل نمی‌دهند. او برای این کار دور دنیا سفر کرد و با افراد زیادی نشست و برخاست و سمینارهای مختلفی را نیز برقرار کرد. در نهایت در همین سال‌ها هم تصمیم گرفت پیوند خوبی بین مدیوم سینما و کمیک‌بوک ایجاد کند و در این راه هم تلاش‌های زیادی کرد و ملاقات‌های بسیاری انجام داد. در نهایت مارول با آثار سریال انیمیشنی، از کاغذهای کمیک‌استریپ پا را فراتر گذاشت و کم‌کم وارد وادی فیلم‌های تلویزیونی شد.
فیلم دکتر استرنج (محصول سال ۱۹۷۸) از اولین پیوندهای مارول و سینمای لایو اکشن بود. (البته قبل از آن سریال سیاه و سفید کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۴۴ تولید شده بود که فاجعه‌ای بیش نبود‌ یا سریال ژاپنی اسپایدرمن که شبیه یک جوک بود تا سریالی اقتباسی) فیلم تلویزیونی اسپایدرمن و سریال ‌هالک (که از قضا کارگردان‌ ایرانی‌تباری به نام رضا بدیعی هم هدایت ساخت این سریال را بر عهده داشت) و البته دو فیلم تلویزیونی کاپیتان آمریکا از دیگر نتیجه‌های ثمربخش مذاکرات استن‌لی با استودیوها و کارگردانان بود.
ورود مارول به عالم سینما با آثار چندان قابل توجهی همراه نبود و فیلم‌هایی چون‌ هاوارد اردکه و پانیشر (نسخه کلاسیک قدیمی) پیشتازان آن بودند که به هیچ وجه انتخاب مناسبی برای شروع شناساندن کمیک‌ها در عالم سینما به تماشاگران نبودند. آثاری چون بلید توانستند این نقصان را جبران کنند و با ظهور فیلم‌های ایکس‌من و سه‌گانه کلاسیک اسپایدرمن نیز‌ اوضاع روز‌به‌روز بهتر شد و فارغ از چند اثر ضعیف در این سال‌ها (دیردویل و الکترا و...) الباقی آثار اقتباسی از مارول به موفقیت‌هایی رسیدند و استن لی پیر در این سال‌ها، کار را به جوان‌ترهای مارول سپرده بود. او اما با حضور افتخاری‌اش در برخی از این فیلم‌ها، عشق و علاقه خود را به دنیای خلق شده توسط خودش نشان داد و خوشبختانه گفته می‌شود تا قبل از مرگ وی، چندین سکانس آثار در راه دنیای سینمایی مارول که او در آنها حضور کوتاهی دارد، ضبط شده است.
تغییر دنیای کمیک
لی دنیای کمیک را تغییر داد. او به عنوان یکی از نویسندگان مجله «تایملی کمیکس» و بعدها به عنوان یکی از پایه‌گذاران «مارول کمیکس» انتخاب شد. او اعتقاد داشت تا قبل از ظهور داستان‌هایش شخصیت‌های کمیک واقعی نبودند. او در مصاحبه‌ای در سال 1992 شخصیت‌های قبل‌تر از داستان‌هایش را مقوا خطاب کرده بود. لی سعی داشت زیر لایه قدرت‌های خارق‌العاده شخصیت‌هایش، بدنی از پوست و گوشت باشد. انسانی که بر اثر یک اتفاق ساده مانند گزیدن یک عنکبوت یا حتی آزمایش‌های پیچیده پزشکی تبدیل به موجودی خارق‌العاده شده است. اما با روحیات و ضعف‌های یک انسان معمولی. به همین جهت است که اکثر شخصیت‌های ساخته و پرداخته لی زندگی دوگانه دارند.
معروف‌ترین شخصیت داستان‌هایش یعنی مرد عنکبوتی نمادی از شخصیت‌های خلق شده توسط لی است. پیتر پارکر پسر بچه درسخوان و نازک‌نارنجی کالج که با عمو و زن‌عمویش زندگی می‌کند. هیچ‌وقت نتوانسته عشقش را به همبازی دوران کودکی‌اش ابراز و کند و دارد او را از دست می‌دهد. وضعیت مالی خوبی ندارد و کارش به عنوان عکاس خبری بی‌رونق است. او بر اثر اتفاقی ساده یعنی گزیده شدن توسط یک عنکبوت زندگی‌اش زیر و رو می‌شود. قدرت‌های ماورایی پیدا می‌کند و می‌شود منجی شهر. اما باز هم در زندگی شخصی‌اش ضعف‌های بسیاری دارد. تقابل دنیای شخصی و چهره شخصیت‌های لی به عنوان قهرمانی اجتماعی از پیچیدگی‌های داستان‌های او است. اتفاقی که قبل از لی کمتر در دنیای مارول رخ می‌داد.
شخصیت‌های ساخته و پرداخته لی
لی در سال‌های فعالیتش شخصیت‌های تاثیر‌گذاری را به دنیای مارول شناساند.
شخصیت‌هایی که خیلی زود از میان برگ‌های کاغذی راه‌شان را به پرده سینما و تلویزیون باز کردند و خاطره‌ساز شدند.
مرد عنکبوتی
مرد عنکبوتی توسط استن لی نویسنده و خالق چندین ابرقهرمان معروف مارول و طراح چیره‌دستی به نام استیو دیتکو خلق شده‌ است. در واقع در آن زمان سردبیر مارول چون پیتر پارکر یک نوجوان بود و فکر می‌کرد نوجوانان حتما باید دستیار باشند با ورود او به دنیای کمیک استریپ مخالفت کرد. اما استن لی پیتر پارکر را وارد یک کمیک کم فروش مارول به نام فانتزی شگفت‌انگیز کرد و این کمیک رکورد فروش‌ها را شکست‌ و بالاخره مرد عنکبوتی هم صاحب یک کمیک استریپ مختص به خود به نام «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» شد که پس از ۷۰۰ شماره پایان یافت و کمیک استریپی جدید به نام «مرد عنکبوتی برتر» جای او را برای مدتی گرفت و پس از ۳۲ شماره دوباره این سری برگشت. البته مرد عنکبوتی کمیک استریپ‌های فرعی زیادی تا به حال داشته‌ است. سری کمیک استریپ‌هایی مثل مرد عنکبوتی نهایی که صاحب یک سریال انیمیشنی بود، مرد عنکبوتی خارق‌العاده تارهای مرد عنکبوتی و ...
هالک
هالک توسط استن لی و جک کربی برای اولین بار در‌ هالک شگفت‌انگیز شماره یکم (می ۱۹۶۲) خلق شد. او هیولایی جهش یافته انسان‌نما، عظیم‌الجثه و سبز رنگ است که زور زیادی داشته و نمی‌تواند خشمش را کنترل کند. ‌هالک گاهی اوقات فوق تهاجمی و وحشی و گاهی باهوش و برنامه‌ریز نمایش داده شده‌ است. او اکثرا به عنوان شخصیت مقابل قهرمان دیده می‌شود.‌ هالک همان دکتر رابرت بروس بنر فیزیکدان است؛ بنر اولین بار وقتی که به صورت اتفاقی در معرض اشعه‌های بمب گامایی اختراع خودش قرار گرفت، به‌ هالک تبدیل شد. حالا هر وقت بنر خشمگین شده یا زندگی‌اش در خطر باشد، به‌ هالک تبدیل می‌شود. لی می‌گوید از دکتر جکیل و آقای‌ هاید و هیولای فرانکنشتاین برای خلق‌ هالک الهام گرفته ‌است. با اینکه رنگ‌ هالک در طی داستان‌ها تغییراتی کرده‌ است، او اغلب اوقات به رنگ سبز بوده‌ است. بند در زمانی که به‌ هالک تبدیل می‌شود زوری خارق‌العاده پیدا می‌کند که همین امر باعث عصبانی‌تر شدن او می‌شود. خود بنر می‌گوید: «هر چه ‌هالک خشمگین‌تر، قوی‌تر!». البته به جز عصبانیت، احساسات شدیدی چون ترس و غم نیز باعث تغییر شکل بنر به‌ هالک می‌شود. زمان کودکی بنر، پدرش برایان بنر در خانه زیاد عصبانی می‌شد و مادر او را کتک می‌زد و برای او عقده‌ای روانی از ترس، خشم و تخریبی که به وجود می‌آورد، ایجاد می‌کند. در اکثر داستان‌ها هم ‌هالک و هم بنر به خاطر خرابکاری‌های به وجود آمده توسط ‌هالک، تحت تعقیب ارتش آمریکا هستند. تکه کلام‌های معروف ‌هالک مانند «هالک قویترینه!» و «هالک له می‌کنه!» تاثیر زیادی روی فرهنگ خیابانی داشته‌ است.
مردان ایکس
مردان- ایکس یا اکس- من یکی از مجموعه کتاب‌های مصور شرکت مارول کامیکس است که از سال ۱۹۶۳ میلادی تاکنون چاپ می‌شود. این شخصیت‌ها توسط استن لی نویسنده و جک کربی طراح خلق شده‌اند و برای اولین بار در شماره ۱ مردان ایکس (سپتامبر ۱۹۶۳) حضور پیدا کردند. مردان ایکس، گروهی از ابرقهرمان‌ها و انسان‌های جهش‌یافته هستند که هر کدام توانایی‌های ویژه‌ای دارند. واژه ایکس از کلمه انگلیسی Extra (به معنی فوق‌العاده) گرفته شده و اشاره‌ای است به توانایی‌های ویژه مردان ایکس.
از مهم‌ترین شخصیت‌های مردان ایکس می‌توان به رهبر آنها پروفسور ایکس‌ و اعضای گروه شامل سایکلاپس، آیس من، فرشته، بیست، جین گری، استورم، ولورین و همچنین دشمن دیرینه آنها مگنیتو اشاره کرد. در دنیای خیالی مردان ایکس، گروهی از انسان‌ها در نتیجه جهش ژنتیکی (که در دوران جنینی اتفاق می‌افتد)، از توانایی‌های ویژه‌ای برخوردار شده‌اند که معمولا در دوره‌ نوجوانی آشکار می‌شود. این افراد عموما جهش یافته (به انگلیسی:Mutant) نامیده می‌شوند. بسیاری از آنها توانایی‌های خود را از سایر انسان‌ها مخفی می‌کنند، بعضی به انسان‌ها کمک می‌کنند و گروهی دیگر معتقدند که برتر از سایرین هستند و از قدرت خود سوءاستفاده می‌کنند. اکثر انسان‌های معمولی نیز نسبت به آنها احساس ترس یا سوءظن دارند.
بلک پنتر
پلنگ سیاه یک شخصیت خیالی ابرقهرمان است که در کتب کامیک مارول کامیکس وجود دارد‌ و اولین بار در چهار شگفت‌انگیز شماره #۵۲ ظاهر شد. این شخصیت توسط استن لی و جک کربی خلق شده است. نام واقعی پلنگ سیاه تی چالاست و نگهبان و پادشاه سرزمین تخیلی آفریقایی واکانداست.
بلک پنتر اولین قهرمان سیاه‌پوست آمریکاست. چادویک بوزمن نقش این شخصیت را در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (۲۰۱۶) پلنگ سیاه (۲۰۱۸) انتقام‌جویان: جنگ ابدیت (2018) ایفا کرده است.
ثور
ثور (به انگلیسی: Thor) یک شخصیت خیالی ابرقهرمان در کتاب‌های کامیک منتشر شده توسط مارول کامیکس است. این شخصیت توسط نویسنده/ویراستار استن لی خلق، و به وسیله نویسنده لری لیبر تکمیل، و توسط جک کربی به تصویر کشیده شد. ثور برای اولین بار در سفر به اسرار جلد ۸۳ام (آگوست ۱۹۶۲) حضور پیدا کرد. این شخصیت با الهام از ایزد آذرخش در اساطیر اسکاندیناوی با همین نام ساخته شده‌است. او یکی از اعضای ثابت تمام گروه‌های ابر‌قهرمان انتقام‌جویان بود. شرکت مارول از شخصیت ثور در برنامه‌های تلویزیونی پویانمایی، پوشاک، اسباب‌بازی، بازی‌های ویدئویی، کارت‌های بازی و فیلم استفاده کرد.