تاوان سنگین یک «رای»

مانا اسکویی* - هنگامی که 23 ژوئن 2016، مردم بریتانیا پای صندوق‌های رای رفتند تا درباره ماندن یا خروج کشور از اتحادیه اروپا تصمیم بگیرند هرگز فکر نمی‌کردند که نتیجه رفراندوم، یعنی رای به خروج، یا همان «برگزیت» تا چه اندازه دورنمای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بریتانیا را با علامت سوال روبه‌رو می‌سازد.
ماجرا‌ از جایی آغاز شد که دیوید کامرون نخست‌وزیر وقت از حزب محافظه‌کار در میان وعده‌های انتخاباتی‌اش، بحث رفراندوم برای ماندن یا رفتن از اتحادیه اروپا را مطرح کرد در واقع به گونه‌ای می‌خواست با خوابیدن در باد انتقاد و نارضایتی‌های مردم یا دست‌کم بخشی از آنها‌ از اتحادیه اروپا، شانس پیروزی حزب و ماندگاری خودش را در پست نخست‌وزیری بالا ببرد، چراکه اگر قرار بود‌ چنین بحثی آنقدر بالا بگیرد که تصمیم‌گیری دولت را در پی داشته باشد، نیازی به رفراندوم نبود. تصمیم کابینه به خودی خود، از نظر قانونی کافی و اجرایی بود.
پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی، کامرون در شرایطی که به گفته بسیاری از تحلیلگران، فکر می‌کرد نتیجه بیش از خروج، به نفع ماندن در اتحادیه اروپا رقم خواهد خورد، از چند ماه مانده به رفراندوم، مذاکرات با اتحادیه اروپا بر سر مسائل مورد اختلاف به ویژه در حوزه اقتصاد و بازارهای مالی را با بروکسل آغاز کرده بود تا پس از رفراندوم- که فکر می‌کرد نتیجه به سود ماندن تمام می‌شود- دست‌کم به بخشی از خواسته‌های مخالفان اتحادیه اروپا پاسخ داده باشد.
جدا از بازی ناشیانه دیوید کامرون برای ماندن در صندلی نخست‌وزیری، مردم بریتانیا به طور خاص کسانی که مخالف اتحادیه اروپا بودند، هم تحت تاثیر تبلیغات پوپولیستی، مبهم و در مواردی غیرواقعی قرار گرفتند تا بدون مطالعه، بدون اینکه از قواعد و شرایط خروج در اتحادیه اروپا آگاه باشند، بدون اینکه فکر کنند‌ با وجود همسایگی جمهوری ایرلند به عنوان عضوی از اتحادیه اروپا با ایرلند شمالی بخشی از بریتانیا، آن هم با توجه به اختلاف دیرینه و به تعبیری دشمنی مذهبی و سیاسی که با هم دارند، پس از برگزیت، بر سر مرز مشترک دو ایرلند چه خواهد آمد و با چه پیامدهای دشوار و بحران‌سازی روبه‌رو خواهند شد، فقط می‌خواستند رای منفی در صندوق بیندازند.


پیامد عدم آگاهی مخالفان نسبت به پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خروج از اتحادیه اروپا، اینک به یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های بریتانیا پس از جنگ جهانی دوم بدل شده که از هر طرف به آن نگاه کنیم، بازی «باخت- باخت» را برای این کشور رقم خواهد زد.
از همان ماه‌های آغاز گفت‌وگو بر سر شرایط خروج از اتحادیه اروپا، زنگ خطر برای پوند و برای آینده اقتصاد بریتانیا به صدا درآمد و امروز که به توافقی مورد قبول طرفین دست یافته‌اند این اتحادیه اروپاست که ابراز رضایت می‌کند‌ در حالی که طرف مقابل، دچار سردرگمی شده و نمی‌داند سرنوشت برگزیت چه خواهد شد.
در شرایطی که بسیاری از مخالفان ماندن در اتحادیه اروپا خیلی زود به اشتباه خود پی بردند و به دنبال رفراندوم دوباره هستند، اما به نظر می‌رسد بازگشت به گذشته اگر ناممکن نباشد، هزینه‌های بسیار زیادی در پی خواهد داشت. صد‌البته همان‌طور که تن دادن به برگزیت در واقع «رای» از سر احساس و برآمده از شعارهای پوپولیستی بوده اما تاوانی دارد که باید آن را پرداخت.
* تحلیلگر مسائل سیاست بین‌الملل
osk.ma@yahoo. com