«آزادی» آغاز یک راه است

وقتی از حضور بانوان در ورزشگاه
حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟
«آزادی» آغاز یک راه است
 
همه ما دیدیم. همه ما از قاب دوربین‌های روشن تلفن همراه آن چند نفر دیدیم. همان‌ها که از راهرو به سمت در رفتند، با قدم‌های مشتاق، با بیم و امید، نگران و عجول. در که باز شد در برابر جمعیتی بی شمار قرار داشتند و استادیومی که تا به حال از پس عکس‌ها و فیلم‌ها برایشان مفهومی مجهول بود، اما جذاب و هیجان انگیز. حس و حالشان را نمی‌شود توصیف کرد. حس رسیدن به آنچه حق خود می‌دانستند و امروز برایشان محقق شده بود، آن هم نه برای همه شان که تنها گروهی کوچک را شامل شد. اما همین هم خوب بود، همین هم خوب است اگر تداوم و گسترش یابد. قطعا حضور تقریبی 700 نفر از بانوان در یک ورزشگاه صد هزار نفری غم انگیز است اما با توجه به اینکه همین مسأله نیز نه تنها برای هواداران و تماشاچیان که برای بانوان خبرنگار و عکاس ورزشی نیز امکان پذیر نبود، حضور همین تعداد اندک هم قدم خوبی بود که حالا باید گام به گام برداشته شود که پیش برود تا به هدف برسد. البته پیشگام این حضور را می‌بایست فدراسیون والیبال دانست که توانست با قدرت وارد صحنه شود و در مسابقات اخیر بانوان را به سالن دوازده هزار نفری والیبال بیاورد و صد البته که نقش تهدیدآمیز فدراسیون‌های جهانی در خصوص تعلیق رشته‌های ورزشی را نباید نادیده گرفت. شرط حضور بانوان ایرانی در ورزشگاه‌ها از سوی فدراسیون‌های جهانی به‌خصوص در رشته‌های والیبال و فوتبال در شرایطی مطرح شد که تلاش‌هایی جسته گریخته حتی از سوی دولت‌ها نیز در دهه اخیر صورت گرفته بود اما با مخالفت‌های بسیاری مواجه شد و اکنون به مدد گسترش وسایل ارتباط جمعی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، بیان آزادانه عقاید و نظرات درباره حقوق و مطالبات فردی و اجتماعی دیگر به آسانی نمی‌شود از کنار حقوق بدیهی افراد گذشت. وقتی حق بدیهی هر انسانی از او سلب شود یا دچار یأس و سرخوردگی خواهد شد یا برای گرفتن حقش، با تمام توان و ابزار تلاش خواهد کرد و پس از سال‌ها که برخی رسانه‌ها به صورت یکسویه و بدون توجه به نیاز و خواست جامعه، صدای مخاطبان را به گوش مسئولان نمی‌رساندند، در فضای جدید رسانه‌های مجازی که اقشار مختلف مردم و مسئولان حضور داشتند و با اقبال بیشتری نسبت به دیگر رسانه‌ها مواجه بود، افکار عمومی خواست خود را به صراحت بیان کردند. خواسته‌ای که آن را حق بدیهی خود می‌دانستند. منظور از حق بدیهی بر اساس فصل سوم قانون اساسی که تحت عنوان حقوق ملت تعیین شده، بدین شرح است: اصل‏ نوزدهم: ‌‌‌‌‎مردم‏ ایران‏ از هر قوم‏ و قبیله‏ که‏ باشند از حقوق‏ مساوی‏ برخوردارند و رنگ‏،‌نژاد، زبان‏ و مانند اینها سبب‏ امتیاز نخواهد بود. اصل بیستم: همه‏ افراد ملت‏ اعم‏ از زن‏ و مرد یکسان‏ در حمایت‏ قانون‏ قرار دارند و از همه‏ حقوق‏ انسانی‏، سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ با رعایت‏ موازین‏ اسلام‏ برخوردارند. بند یک اصل‏ بیست و یکم: دولت‏ موظف‏ است‏ حقوق‏ زن‏ را در تمام‏ جهات‏ با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ تضمین‏ نماید و امور زیر را انجام‏ دهد: ایجاد زمینه‏‌های مساعد برای‏ رشد شخصیت‏ زن‏ و احیای حقوق‏ مادی‏ و معنوی‏ او. همچنین در بخشی از بند ششم اصل دوم قانون اساسی مقرر شده است جمهوری اسلامی کرامت‏ و ارزش‏ والای‏ انسان‏ و آزادی‏ توأم‏ با مسئولیت‏ او در برابر خدا از راه استفاده‏ از علوم‏ و فنون‏ و تجارب‏ پیشرفته‏ بشری‏ و تلاش‏ در پیشبرد آنها، نفی‏ هر گونه‏ ستمگری‏ و ستم‏‌کشی‏ و سلطه‏‌گری‏ و سلطه‌پذیری‏، قسط و عدل‏ و استقلال‏ سیاسی‏ و اقتصادی‏ و اجتماعی‏ و فرهنگی‏ و همبستگی‏ ملی‏ را تأمین‏ می‌کند. در اصل سوم قانون اساسی نیز دولت‏ جمهوری اسلامی‏ ایران‏ موظف‏ است‏ برای‏ نیل‏ به‏ اهداف‏ مذکور در اصل‏ دوم‏، همه‏ امکانات‏ خود را برای‏ امور زیر به‏ کار برد: بند 1: ایجاد محیط مساعد برای‏ رشد فضایل‏ اخلاقی‏ بر اساس‏ ایمان‏ و تقوی‏ و مبارزه‏ با کلیه‏ مظاهر فساد و تباهی‏. بند 6: ‌‌‎محو هرگونه‏ استبداد و خودکامگی‏ و انحصارطلبی‏. بند 7: تأمین‏ آزادی‌های سیاسی‏ و اجتماعی‏ در حدود قانون‏. بند 8: مشارکت‏ عامه‏ مردم‏ در تعیین‏ سرنوشت‏ سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ خویش‏. بند 9: رفع تبعیضات‏ ناروا و ایجاد امکانات‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏، در تمام‏ زمینه‏‌های مادی‏ و معنوی‏. ‌‌‌‌‎بند 14: تأمین‏ حقوق‏ همه‏ جانبه‏ افراد از زن‏ و مرد و ایجاد امنیت‏ قضائی‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏ و تساوی‏ عموم‏ در برابر قانون‏. ‌‌‌‌‌‎آنچه گفته شد تنها نمایشی کوچک از تعریف حق بدیهی است. نص صریح قانون اساسی ایران به خوبی نشانگر روح آزادی خواهی و برابری است. این ما هستیم که می‌بایست با افزایش سطح آگاهی و پیروی از قوانین و حقوقی چون حق شهروندی در راستای سلامتی، پیشرفت، سعادت و موفقیت خود و جامعه تلاش کنیم و ایرانی شایسته ایرانیان داشته باشیم. و اما بعد؛ آزادی آغاز یک راه است. نه تهران که باید در تمامی ایران درب‌ها برای بانوان سرزمین‌مان گشوده شود که مانند همیشه تاریخ پر فراز و نشیب این بوم، زنان باید در کنار مردانشان در غم‌ها و شادی‌ها و خوشی‌ها و ناخوشی‌ها قرار گیرند. و البته که حفظ شان و حرمت انسانی و رعایت اصول و مبانی دینی و اعتقادی در رأس هر حرکتی قرار دارد. آنچه با حضور بانوان در ورزشگاه آزادی به نمایش درآمد موید این امر است که مردم ما ثابت کرده‌اند نه تنها حضور در ورزشگاه که قرار گرفتن در هیچ محیط جمعی دیگری و همچنین هیچ فعالیت اصولی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی و... به منزله حفظ ارزش‌های اسلامی و عدم پایبندی به اصول دینی و اعتقادی نیست بلکه براساس آنچه گفته شد، این حق بدیهی و قانونی برای همه محترم و قابل اجراست. چنان که قانونگذار نیز در هیچ کجا، تکرار می‌کنم، هیچ کجا ممنوعیتی برای حضور بانوان در ورزشگاه‌ها قرار نداده و تنها به مصلحتی خود اندیشانه، عده ای، واقعیت امروز و نیاز امروز و فضای امروز را درک نکرده اند و همچنان بر خواست خود اصرار دارند. تنها پیشنهاد رجوع به اسناد بالادستی و بالاخص قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دریافت پیام امیرمومنان علی(ع) است که «فرزند زمانه خود باش».


* کارشناس رسانه