درباره سفر «برهم صالح» به تهران بزرگ نمایی نکنیم

برهم صالح، رئیس‌جمهوری عراق بعد از سفر به کویت، امارات متحده عربی و اردن در چهارمین سفرمنطقه‌ای خود صبح شنبه وارد تهران شد و در سعدآباد مورد استقبال رسمی حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران قرار گرفت. اینکه تهران نه اولین مقصد سفر خارجی رئیس‌جمهوری عراق بلکه چهارمین پایتخت میزبان صالح شد، خود به تنهایی امری قابل تعمق و تحلیل است. حجم روابط فعلی ایران و عراق 12 میلیارد دلار است و در شرایط مطلوب روابط، ظرفیت رسیدن به 20 میلیارد دلار را دارد، اما با آغاز تحریم‌ها بعید است بتوان به آن دست یافت. در نگاه بدبینانه می‌توان گفت در آینده رقبایی چون ترکیه به عنوان کشوری با صنعت و اقتصاد پیشرفته و رو به رشد، می‌تواند حتی حوزه‌های سنتی حضور ایران در عراق را نصیب خود و وابستگی اقتصادی عراق به خود را بیش از پیش کند. نمود این حضور به‌طور مشخص در امر بازسازی عراق خود را نشان خواهد داد. در فرآیند این تحول و با تقویت روابط اقتصادی بغداد-آنکارا، بر میزان نفوذ سیاسی ترکیه بر معادلات عراق نیز افزوده خواهد شد. فارغ از مسأله تحریم، تعاملات و جایگاه ترکیه در نظام جهانی و ظرفیت‌های چند وجهی ایجاد شده در این کشور خصوصا در بعد اقتصادی و همچنین جایگاه نه‌چندان مثبت ایران در نظام جهانی و نبود زیرساخت‌ها و ظرفیت لازم در ایران آینده چندان مثبتی برای حضور قدرتمند ایران در عراق ترسیم نمی‌کند. معادلات و ملاحظات خاص و درونی عراق نیز می‌تواند دلیلی مضاعف بر شکل‌گیری این روند شود. با وجود این سخن، باید گفت در شرایط تحریم اهمیت سفر برهم صالح به تهران دوچندان می‌شود، اما نباید نسبت به آن بزرگ‌نمایی شود. رئیس‌جمهوری عراق در ایام انتخابات ریاست جمهوری در پارلمان این کشور از تحریم‌های اعمالی آمریکا انتقاد کرد، اما در عین حال اعلام کرد اولویت اول وی حفظ منافع عراق است. در ماه‌های اخیر از این سنخ سخنان و حتی اظهارات علیه ایران، سایر مقامات عراقی نیز به زبان جاری کرده‌اند. به دلایل متعدد عراق نزدیک‌ترین کشور منطقه به ایران است، اما تهران باید بداند که در نقطه نهایی میان انتخاب تهران و واشنگتن، بغداد آمریکا را انتخاب خواهد کرد. عراق تلاش دارد با تحقق آشتی ملی و عبور از تجربه‌های تلخ پس از صدام، ضمن پذیرش نرم‌های جهانی، هرچه سریع‌تر به جامعه بین‌المللی بازگردد و با برقراری ثبات به توسعه برسد. نگاه کلی به روابط ایران و عراق نشانگر پیچیدگی‌ها و فراز و نشیب‌های بسیار این روابط بوده است. روابط تهران و بغداد همواره تحت تاثیر الزامات ناشی از جغرافیا، تاریخ، ارتباطات قومی، مذهبی و تحولات و التهابات سیاسی دو کشور و رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است. روابط ایران و عراق نشان می‌دهد که هرگونه تحول در یک کشور در دیگر کشور تاثیر داشته، لذا تلقی اینکه سرنوشت دو کشور از یکدیگر جدا شود باطل است. از این نگاه است که امنیت و توسعه عراق، امنیت و توسعه ایران تلقی می‌شود. با این وجود باید تهران درک کند که عراق در حال تغییر است. عراق جدید در شیبی آرام در حال ظهور بوده و با نهادینه شدن هویت عراقی، ایران و منطقه با عراقی دیگر مواجه خواهند شد. تحولات در بین‌النهرین حاکی از آن است که عراق و عراقی در مسیر تغییر سعی دارد با خروج از پوسته و هویت قومی و مذهبی به هویت ملی دست یابد و سرنوشتی جدید برای خود رقم بزند. باید به این درک راهبردی رسید که عراق امروز، عراق دیروز نیست و عراق فردا نیز، عراق امروز نخواهد بود. برای بغداد در حال حاضر در بعد داخلی ایجاد ثبات و امنیت، توسعه و بازسازی و در بعد خارجی ایجاد توازن در روابط با منطقه، احیای روابط با کشورهای عربی، جذب سرمایه‌های خارجی و... از جمله مهم‌ترین اهداف است. در عراق دارای نظام سکولار تحقق این اهداف به معنای دور شدن نسبی این کشور از ایران خواهد بود. در روابط بین‌الملل و تحولات سیال صحنه سیاست، هر دوره‌ای معادلات و ملاحظات خاص خود را دارد. عراقی‌ها بهتر از همه می‌دانند که ایران در روزهای سخت به داد این کشور رسید و تهران بزرگ‌ترین عامل رهایی بغداد از کابوس داعش بود، اما آنان نمی‌خواهند عراق محل رقابت و یا تسویه حساب‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شود. به نظر می‌رسد بخشی از تلاش‌های بغداد برای ایجاد نزدیکی میان ریاض و تهران و ایفای نقش میانجی میان آمریکا و ایران ناشی از این دیدگاه و بیش از همه برای حفظ منافع عراق باشد. نکته آنکه در نظام پارلمانی عراق گرچه برهم صالح، رئیس‌جمهور تکنوکرات این کشور نفر اول نیست، اما سفر او به تهران و پس از آن به ریاض می‌تواند بیش از یک سفر رسمی در شرایط جاری دستاورد داشته باشد. دستاوردهایی که کمتر به آن اشاره می‌شود.
* تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی